به نام خدا
زندهههه باددددد کوبانییییی
Har bezhiiii bezhiii koobaniiii
۱)
به نام خدا
خبرنگار امرداد - نگار پاكدل :
سندی تازه پيدا شده، نشان از آن دارد كه عربها همين ١٢٠ سال پيش هنوز دندان طمع برای داشتن و جعل نام خليج فارس تيز نكرده بودند. این سند حالا در میان کبریتهای یک مجموعهدار پیدا شده است. «احمد ایلیات کاشانی»، مردی که 30 سال از عمر خود را صرف جمعآوري کبریت کرده است، آن هم کبریتهای سلطنتی. اما یک کبریت با نام «کبریت سلطنتی بینالمللی» در مجموعهي اوست که سرآمد همهي کبریتهاست. این اثر کممانند که به پرچم زیبای ایران مزین است، برپايهي پژوهشهاي کاشانی، 120 سال پیش در کشور چکاٌسلواکی پيشين تولید شده و تنها چهار نمونه از آن در دنیا وجود دارد.
به گزارش میراث فرهنگی: روی کبریت، تصویر یک زن ایرانی با دامنی سبز دیده میشود. پيرامون آن، دریایمازندران و خلیجفارس به همراه پنج استان جای گرفته است. گفته میشود، این نقشه کوچکترین نقشهي کشف شدهي ایران است که با آب و طلا و رنگ ساخته شده و کار دست است. قرار است تصویر این سند به زودی در کتاب انجمن مجموعهداران ایران منتشر شود. گفتني است؛ کبریتهای مشابه کشورهای دیگر که به كوشش همین کمپانی تولید شده عکس پادشاهان و رهبران را داراست و تنها کبریت ایران است که به جای تصویر پادشاه، نقشهی کشور روی آن طراحی شده است.
اين مجموعهدار دربارهي قيمت خريد اين كبريت ميگويد: «این کبریت یک اثر تاریخی و سندی برای خلیج فارس است. بیشتر این کبریتها در حراج ساتبی فروخته میشود. قیمت پایه از 1000 دلار شروع و گاهی تا 100هزار دلار هم میرسد.»
ميگويد؛ اين كبريت در دنيا خريداران زيادي دارد براي نمونه؛ پیشنهادهای زیادی از کشورهای عربی برای فروش داشتهام كه نپذيرفتم. از دبی، برج جمالعبدالناصر و عربستان پیشنهاد فروش اين كبريت را داشتم اما از آنجا كه این آثار متعلق به ایران و ایرانیهاست و باید در کشور نگهداری شود آنها را نفروختم. اما فضایی در اختیار ندارم و مجبورم كه اين گنجینهها را بهگونهی خصوصی نگهداری میکنم.
او كه مجموعهدار كبريت و عكس است ميگويد از آن رو به گردآوری اين مجموعه روي آوردم كه: «این كبريت و عكس، کمتر مورد توجه مجموعهداراناند اما از مهمترین اشیا قیمتی هستند. کبریت به خاطر زیباییهایی که دارد، کمپانیهایی که كبريت را تولید میکردند، پيش از جراید، سینما و تلویزیون به عنوان رسانهی تبلیغاتی به آن نگاه میکردند و برای كبريتها تصاوير خوبی برمی گزيدند. تاریخچهی آغاز کبریتسازی ایران را از کبریتهایی با نشان پرچم ایران- روس که در روسیه تولید میشده ميتوان دانست. بعدها کبریت با امضا ناصرالدینشاه در ایران تولید شد، سپس کارخانه به تهران آورده شد و پرچم روسیه حذف و پس از آن کبریت با نشان شیر و خورشید تولید شد.»
با گله ميگويد: «90درصد هزینههای فرهنگی در ایران به هدر میرود و ثمربخش نیست به یک شوند(:دلیل)، آن هم این است که افراد متخصص در راس، این برنامهها را دنبال نمیکنند. مشکل میراثفرهنگی این است که بودجه در دست کسانی است که آن را به هدر میدهند. من یک شاگرد فرش فروش بودم و تنها با عقلانیت و پژوهش به این نتیجه رسیدم و دو آرشیو ملی برای ایران درست کردم (آرشیو عکس و کبریت). خواستهي ما مجموعهدارها از دولت این است که حمایتمان کنند البته اينرا بگويم كه هیچ پولی از دولت نمیخواهيم، کمک هم خواهيم کرد. به سازمان میراث فرهنگی کمک میکنيم هرچه آنها آورده داشته باشند، در «انجمن مجموعهداران»، ده برابر خدمات خواهیم داد، به شرط اینکه حسن نیت داشته باشند. ما انتظار داریم به سمت ایجاد موزههای خصوصی برویم به اين خاطر كه عامل ترویج گردشگری میشود. يک موزه ميتواند از میراثتاریخی حفاظت و شغل ایجاد کند.»
ميگويد: «من جز كبريت مجموعهی كاملی هم از عكس دارم. در مجموعهی من، عکسهای سلاطین ایران، مردان سیاسی، مردان بینالمللی دورهی قاجار و پهلوی نخست موجود است. همهی عکسها اصلاند. آرشیو بینالمللی من مربوط به دورهی پهلوی نخست است که شروع پایههای کارخانهها، تصاویر بناهای تاریخی که ويران و یا نابود شدهاند را پيش از نابودی و پس از نابودی در اختیار دارم.»
اين مجموعهدار سههزار قطعه عکس تاریخي و 80 هزار اسلاید دارد و ميگويد؛ اگر سازمان میراثفرهنگی کمک کند دنبال ساخت موزهی ملی عکس ایران هستم. به باور من، هر ایرانی بايد یک کار ملی انجام دهد و آرشیو من هم مربوط به ملت ایران است.
در کشور ما برخی علاقهها ناديده گرفته ميشود و این ناديده گرفته شدن هم از سوی دولت و هم ملت بوده است. مجموعهداری خصوصی از این دست دلمشغولیهاست که افراد اندکی در جامعه به آن روي ميآورند. احمد ایلیات کاشانی اما نگاه دیگری دارد این مجموعهدار همهي داراییاش را فروخته و مجموعهای بزرگ و كممانند از کبریت و عکس را گردآوری کرده است. او با اینکه این روزها مستاجر است اما باور دارد که مردم باید از این مجموعه استفاده کنند اما فضایی برای ارايه و نمایش آثارش وجود ندارد. ایلیات کاشانی سیسال از عمر خود را برای گردآوری مجموعهاش صرف کرده و در دو زمینهی عکسهای تاریخی و کبریت فعالیت دارد. اين مرد که بزرگترین مجموعهی کبریت ایران را دارد و مجموعهاش حتا با بزرگترین مجموعهداران بزرگ جهان رقابت میکند.
به نام خدا
در روابط زناشویی ...
بنام دوست
پيرمردي صبح زود از خانهاش بیرون رفت. در راه با يک خودرو تصادف کرد و آسيب ديد . رهگذراني که رد ميشدند به سرعت او را به نزدیکترین درمانگاه رساندند .پرستاران ابتدا زخمهاي پيرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "بايد از شما عکسبرداري شود تامطمئن شويم جايي از بدنت آسيب و شکستگي نديده باشد ." پيرمرد غمگين شد، گفت عجله دارد و نيازي به عکسبرداري نيست .پرستاران از او دليل عجلهاش را پرسيدند .گفت :زنم در خانه سالمندان است. هر روز به آنجا ميروم و ناشتایی (صبحانه) را با او ميخورم. نميخواهم دير شود !
پرستاري به او گفت: خودمان به او خبر ميدهيم.
پيرمرد با اندوه گفت : خيلي متأسفم. او آلزايمر دارد. چيزي را متوجه نخواهد شد! حتي مرا هم نميشناسد !
پرستار شگفت زده گفت: وقتي که نميداند شما چه کسي هستيد، چرا هر روز براي صرف ناشتایی (صبحانه) پيش او ميرويد؟
پيرمرد با صدايي گرفته، به آرامي گفت:
جک و دوستش باب تصميم مي گيرند برای تعطيلات به اسکي برند. با همديگه رخت و خوراک و چيزهای ديگرشان را بار خودروی جک مي کنند و به سوی پيست اسکي راه مي افتند...
|
لوئیز زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس، و نگاهی مغموم وارد خواروبار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد. به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اند.
|
داستان سه داماد
زن ثروتمندی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت...