از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 31 اردیبهشت ماه
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
فيروزه فرودی : | ||
آیینها بازتاب تلاش اندیشه، بینش و کردار انسان برای پیوند او با آفریدههای جهان پیرامون و جامعهی انسانی است. بر پایهی باورهای زرتشتیان، یکی از آیینهای سپند(:مقدس)، پرهیز از خوردن گوشت در چهار روز از ماه، که آنها را «نَبُر»(به معنی نبریدن سر جانداران و نکشتن آنها) گویند،است. نخست: انسان گیاهخوار است و معدهی او برای گوارش و هضم گیاهان ساخته شدهاست. |
بنام خدا
فوبیا (هراس زدگی) و 20 مورد از عجیب ترین فوبی ها
ترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هراسزدگی(Phobia)، فوبی یا فوبیا شهرت دارد عبارت است از نوعی بیمارگونه و پایدار از ترس در فرد که باعث اختلال در زندگی روزمره وی میشود.
بر خلاف ترس معمولی که واکنشی زودگذر و طبیعی به یک عامل خطرناک خارجی است، هراس بیشتر ترس از قرار گرفتن در یک موقعیت خطرناک است مانند ترس از پرواز یا ماشینسواری. در برخی موارد، فرد هرگز در تماس با چیزی که از آن میترسد نبودهاست.
هراسزدگی، ترس نامعقول و شدید از یک موضوع، یک موقعیت یا یک شیئ است. در واقع با اینکه فرد میداند ترسش نامعقول است ولی توانایی کنترل آن را ندارد و اگر در معرض آنچه که از آن «هراس» دارد، قرار بگیرد موجی از اضطراب، ترس شدید و حتی وحشتزدگی بر او چیره میشود و این تجربه چنان برایش ناخوشایند است که سعی میکند همیشه از آن مورد «هراس آور» دوری کند.
بیش از هشتاد نوع هراس وجود دارد که برخی بسیار نادرند مانند ترس از سرخس! یا ترس از عدد ۸! ولی به طور کلی هراسزدگیها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛
۱) هراسهای ویژه
(مانند ترس از حیوانات، ترس از زخم، هراس موقعیتی مانند ترس از مکانهای بسته و ارتفاع، ترس از بلاهای طبیعی مانند زمینلرزه)
۲) جمعهراسی (اختلال اضطراب اجتماعی)
۳) هراس از مکانهای باز (ترس بیمارگونه از مکانهای عمومی و مکانهای باز)
بعضی از هراسها در جنس خاصی یا در سن خاصی شایعترند، مثلا فوبی حیوانات در زنان شایعتر است و فوبی بیماری در سنین میانسالی.
علت واقعی این اختلال ناشناختهاست. علت احتمالی آن عبارتست از یک واکنش یادگرفته شده (ساخته شده در ذهن) مثلاً ناشی از تماس با فرد دیگری دارای ترس مشابه، یا داشتن تجربه یک ترس اولیه که همراه با یک شیئی یا موقعیت خاص بودهاست.
درمان با داروهای ضداضطراب مانند بنزودیازپینها، بتا بلاکرها , SSRIs و مهارکنندههای مونو آمینو اکسیداز (MAOIs)، سایر داروها مانند بوسپیرون، رواندرمانی، هیپنوتیزم و خانوادهدرمانی است. روان درمانی به یکی از چهار شیوه حساسیتزدایی منظم، غرقهسازی، سرمشقگیری و تنش کاربردی انجام میگیرد.
بنام خدا
|
|
|
|
سليمان لطفی نيا : | |
منارجنبان روستای «خرانق» که دیرینگی آن به روزگار ساسانیان میرسد، یکی از یادگارهای ثبت ملی شدهی استان یزد است که کارشناسان از آن با نام اثری کممانند، یاد میکنند. این منار دارای ٣ اشکوب(:طبقه) بوده و در گوشهی شمالی مسجد جامع خرانق برپا شده است. از این مناره که بلندترین سازهی آنجا است در گذشته برای فانوسخانه و برج دیدبانی سود جسته میشده است. |
بنام خدا
من کبد شما هستم.
می خوام به شما بگم چقدر دوستتون دارم….
به ۹ دلیل:
سم زدائی می کنم. بدون من عادات بد شما را می کشد.
من تا وقتی که به آخرین لحظه های های زندگی خود…و در نتیجه خود شما نرسیده ام به شما خبر نمی دهم که دچار مشکل هستم. به یاد داشته باشید من شکایت بکن نیستم.
وارد آوردن بار اضافی به من با داروها، الکل و سایر مواد مضر می توانند مرا نابود کنند. این ممکن است تنها اخطاری باشد که به شما می شود.
مرتب به کمک پزشک مرا چک کنید.
آزمایش غربال کردن خون می تواند بعضی از مشکلات را نشان دهد.
من وقتی صاف و نرم هستم خوبم. اگر سخت یا دارای برجستگی شوم یعنی مشکل دارم.
اگر پزشک شما به چیزی مشکوک شد اولترا ساؤند یا سی تی اسکن می تواند مشکل را نشان دهد.
زندگی من، و شما، به روشی که با من رفتار می کنید وابسته است.
حالا دیگر می دانید من چقدر مراقب شما هستم.
حالا دیگر می دانید چقدر نگران شما هستم.
لطفا با من به نرمی و با علاقه رفتار کنید.
دوست خاموش شما و دوستدار همیشگی شما… کـبـد.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
گسترهی جهانی پاسارگاد، گونهای مهندسی پیچیده دارد که بیتوجهی به آن، شوند(:سبب) هوازدگی و آسیبش شده است. به گفتهی شاکرمی، گونهی دوم مهندسی در این گستره، به ضد زمینلرزه بودن آثار و پیشگیری از نمزدگی مربوط میشود. او گفت: «در سازههای پاسارگاد، ٣ چیز درخور توجه است؛ زمینلرزه، نم و سستی خاک. بنابراین در پاسارگاد همهی سازهها، پیهای چند لایه دارند تا در برابر سستی خاک پایدار، در برابر زمینلرزه قابل سرخوردن و در برابر نم، نفوذناپذیر باشند. در برجایماندههای پاسارگاد، به شوند جایگرفتن روی خط زمینلرزه و خاک سست، مهندسی عالیای به کار رفته است که نشان میدهد 2500 سال پیش سازندگان پاسارگاد مهندسی زمینلرزه، نم و نشست زمین را به خوبی میشناختند.» شاکرمی در دنباله گفت: «تل تخت، باید مانند تخت جمشید از خاکهای ارگانیک پاکسازی شود. در آرامگاه کوروش نیز باید بهسازیهایی علمیتر، بهویژه برای پلهها انجام شود.» |
بنام خدا
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود
نشان لیاقت
شاید اگر در کشوری هم چون فرانسه می زیست نشان شوالیه لیاقت را دریافت می کرد یا در ژاپن اگر بودی نشان امپراطوری را.
اما در ایرانِ قحطی زده از قانون و نظم و درایت،فارغ از رنگها و سیاستها ؛ بالاترین نشان لیاقت را از لبخند کودکان معصومی دریافت نمود که او را ناجی سلامتی خود …می دانند.
از دعای خیر هزاران مادری که به همت بلند و تلاش والای او کودکانشان جانی دوباره یافتند
بانو سعیده قدس ،موسس بنیاد حمایت از کودکان سرطانی“محک” که به حق باید او را گنجینه ی ملی ایران زمین نامید آنگاه که کیانای دوساله اش دچار سرطان شد و پایش به بیمارستان شهدای تجریش باز شد، هیچگاه فکرش را نمی کرد که این شراب تلخی که تقدیر به کامش چشانده و این داغ و دریغی که آسمان به دامانش نشانده و فشانده، همه در کارِ شستن چشمهایی است که قرار است زین پس جور دیگری ببینند و بیندیشند و بزیَند. آنگاه که در راهروهای بیمارستان که به دالان مرگ می ماند بالا و پایین می رفت و پشت درهای بسته و مراقبت های ویژه، خشم عریان روزگار و حرمان مردمان بیقرار را می دید، نذر و نیتی کرد به حرمت انسان و به درازای همه عمر باقیمانده اش. عشق بدون مرز که شعله گرفت، بی اعتنا و تمنا به چاله ها و گردنه های دیوانی و دولتی، خود دست بکارِ ستردن و ستاندن یأس و ستوه از سطور درهم و برهم سیمای جماعتی مستأصل شد و با ساخت استراحتگاهی برای آنان و دفتری در زیرزمین ساختمانی در چیذر شروع کرد تا که امروز به تنها بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان در خاورمیانه برسد.
امروز و در این میانه و زمانه کند و سردرگم و دولت زده، “محکِ” مردم نهاد او بی های و بی هیاهو بیش از یک سوم جامعه کودکان سرطانی کشور را پوشش کامل می دهد. او در سال ۲۰۰۸ در فهرست منتشره از سوی وال استریت ژورنال، جزء ۵۰ زن برتر جهان معرفی شد. “سعیده قدس” واقعا یک الگوست. کمی کاش یاد بگیریمش..
بنام خدا
آنهایی که (از ایران) رفته اند همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند تا تنهایی بخورند، فکر می کنند آنهایی که مانده اند الان دارند دور هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می خورند و جمعشان جمع است و می گویند و می خندند.
آنهایی که مانده اند (در ایران) همان طور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند فکر می کنند آنهایی که رفته اند الان دارند با دوستان جدیدشان گل می گویند و گل میشنوند و از آن غذاهایی می خورند که توی کتاب های آشپزی عکسش هست.
آنهایی که رفته اند فکر می کنند آنهایی که مانده اند همه اش با هم بیرونند. کافی شاپ، لواسان، بام تهران و درکه می روند .خرید می روند…با هم کیف دنیا را می کنند و آنها را که آن گوشه دنیا تک افتاده اند فراموش کرده اند.
آنهایی که مانده اند فکر می کنند آنهایی که رفته اند همه اش بار و دیسکو می روند و خیلی بهشان خوش می گذرد و آنها را که اینجا گیرافتاده اند فراموش کرده اند.
آنهایی که رفته اند می فهمند که هیچ کدام از آن مشروب ها باب طبعشان نیست و دلشان می خواهد یک چای دم کرده حسابی بخورند.
آنهایی که مانده اند دلشان می خواهد یکبار هم که شده بروند یک مغازه ای که از سر تا تهش مشروب باشد که بتوانند هر چیزی را می خواهند انتخاب کنند.
آنهایی که رفته اند همانطور که توی صف اداره پلیس برای کارت اقامتشان ایستاده اند و می بینند که پلیس با باتوم خارجی ها را هل می دهد فکر می کنند که آن جهنمی که تویش بودند حداقل کشور خودشان بود.
آنهایی که مانده اند همانطور که در اداره ها علافند فکر می کنند که آنهایی که رفته اند الان مثل آدم های محترم می روند به یک اداره مرتب و کارت اقامتشان را تحویل می گیرند.
آنهایی که رفته اند ، پای اینترنت دنبال شبکه 3 و فوتبال با گزارش عادل یا سریالهای ایرانی و اخبارهایی با کلام پارسی و ایرانی هستند
آن هایی که مانده اند در حسرت دیدن کانالهای ماهواره بدون پارازیت کلافه می شوند و دائم پشت دیش هستند.
آنهایی که رفته اند می خواهند برگردند.
آنهایی که مانده اند می خواهند بروند.
آنهایی که رفته اند به کشورشان با حسرت فکر می کنند.
آنهایی که مانده اند از آن طرف ، دنیایی رویایی می سازند.
اما هم آنهایی که رفته اند و هم آنهایی که مانده اند در یک چیز مشترکند:
آنهایی که رفته اند احساس تنهایی می کنند.
آنهایی که مانده اند هم احساس تنهایی می کنند.
باید زندگی کردن را بیاموزیم این چندان به ماندن و رفتن ربطی ندارد.
بنام خدا
روزی جراحی برای تعمیر اتومبیلش آن را به تعمیرگاهی برد...
تعمیرکار بعد از تعمیر به جراح گفت :
من تمام اجزا ماشین را به خوبی می شناسم و موتور و قلب آن را کامل باز می کنم و تعمیر میکنم!
در حقیقت من آن را زنده می کنم!
حال چطور درآمد سالانه ی من یک صدم شما هم نیست؟!
سخن روز : گورستانها پراز افراديست كه می پنداشتند چرخ دنيا بدون آنها نمی چرخد! وینستون چرچیل
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 27 اردیبهشت ماه
بنام خدا
قديمی ترين تصاوير از تخت جمشيد
قديمی ترين تصاوير تخت جمشيد در اسناد دانشگاه شرق شناسی شيکاگو – (کاخ داريوش – بخش NE و ستون W )
ميرحسين موسوی در تخت جمشيد (دوره نخست وزيری)
ارنسد هرتزفلد در کنار کتيبه خشايارشاه – تخت جمشيد
از قديمی ترين نقاشي های تخت جمشيد
بنام خدا
روزی پسری نزد استاد هنرهای رزمی آمد و به او گفت که یکی از افسران امپراتوری مزاحم او و خانواده اش شده است و هر روز به نحوی آن ها را اذیت می کند...
پسر جوان گفت که افسر گارد امپراتور مبارزی بسیار جنگاور است و در سراسر سرزمین امپراتوری کسی سریع تر و پر شتاب تر از او حرکات رزمی را اجرا نمی کند به همین خاطر هیچ کس جرات مبارزه با او را ندارد !
لقب این افسر "برق آسا" است و آنچنان حرکات رزمی را به سرعت اجرا می کند که حتی قوی ترین رزم آوران هم در مقابل سرعت ضربات او کم می آورند ، من چگونه می توانم از خودم و حریم خانواده ام در مقابل او دفاع کنم؟!
استاد تبسمی کرد و گفت: او را به مبارزه دعوت کن و در نبردی مردانه او را سرجایش بنشان!
پسر جوان لبخند تلخی زد و گفت: چه می گوئید؟! او "برق آسا" است و سریع تر از برق ضربات خود را وارد می سازد. من چگونه می توانم به سرعت به او ضربه بزنم؟!
استاد با همان لحن آرام و مطمئن خود گفت: او را به مبارزه دعوت کن و در نبردی مردانه سر جایش بنشان! برای تمرین ضربه زنی برق آسا هم فردا نزد من بیا تا به تو راه سریع تر جنگیدن را بیاموزم!!!
فردای آن روز پسر جوان لباس تمرین رزم به تن کرد و مقابل استاد ایستاد.
استاد از جا برخاست به آهستگی دستانش را بالا برد و با چرخش همزمان بدن و دست و سر و کمر و پاهایش ژست مردی را گرفت که قصد دارد به پسر جوان ضربه بزند. اما نکته اینجا بود که حرکت ضربه زنی را با سرعتی فوق العاده کم و تقریبا صفر انجام داد و یک ضربه استاد به صورت پسر نزدیک یک ساعت طول کشید !!!
پسر جوان ابتدا مات و مبهوت به این بازی آهسته استاد خیره شد و سپس با بی تفاوتی در گوشه ای نشست...
یک ساعت بعد وقتی نمایش ضربه زنی استاد به اتمام رسید، او از پسر خواست تا با سرعتی بسیار کمتر از او همان ضربه را اجرا کند !!!
پسر با اعتراض فریاد زد که حریف او سریع ترین مبارز سرزمین امپراتور است ، آن وقت استاد با این حرکات آهسته و لاک پشت وار می خواهد روش مبارزه با برق آسا را آموزش دهد؟!!
اما استاد با اطمینان به پسر گفت که این تنها راه مبارزه است و او چاره ای جز اطاعت را ندارد...
پسر به ناچار حرکات رزمی را با سرعتی فوق العاده کم اجرا نمود و یک حرکت چرخیدن که در حالت عادی در کسری از ثانیه قابل انجام بود به دستور استاد در دو ساعت انجام شد !!!
روزهای بعد نیز استاد حرکات جدید را با همین شکل یعنی اجرای حرکات چند ثانیه ای در چند ساعت آموزش داد و سرانجام روز مبارزه فرا رسید...
پسر جوان مقابل افسر امپراتور ایستاد و از او خواست تا دست از سر خانواده اش بردارد و افسر امپراتور خشمگین و مغرور بدون هیچ توضیحی دست به شمشیر برد و به سوی پسر جوان حمله کرد !
اما در مقابل چشمان حیرت زده سربازان و ساکنین دهکده پسر جوان با سرعتی باور نکردنی سر و صورت افسر را زیر ضربات خود گرفت و در یک چشم به هم زدن جناب "برق آسا" را بر زمین کوبید !
همه حیرت کردند و افسر امپراتور ترسان و شرم زده از دهکده گریخت...
پسر جوان نزد استاد آمد و از او راز سرعت بالای خود را پرسید ؟!
او به استاد گفت : ای استاد بزرگ! من که تمام حرکات را آهسته اجرا کردم چگونه بود که هنگام رزم واقعی این قدر سریع عمل کردم؟!
استاد خندید و گفت: تک تک اجزای وجود تو در تمرینات آهسته تمام جزئیات فرم های مبارزه را ثبت کردند و با فرصت کافی ریزه کاری های تک تک حرکات را برای خود تحلیل کردند و به این ترتیب هنگام رزم واقعی بدن تو فارغ از همه چیز دقیقا می دانست چه حرکتی را به چه شکل درستی باید انجام دهد و به طور خودکار آن حرکت را با حداکثر سرعت اجرا کرد !
در واقع سرعت اجرای حرکات تو به خاطر تمرین آهسته آن بود ، هرچه تمرین آهسته تر باشد سرعت اجرا در شرایط واقعی بیشتر است.
در زندگی هم اگر می خواهی بهترین باشی باید عجله و شتاب را کنار بگذاری و تمام حرکات را ابتدا به صورت آهسته مسلط شوی و فقط با صبر و حوصله و سرعت پایین است که می توان به سریع ترین و پیچیده ترین امور زندگی مسلط شد. راز موفقیت آنها که سریع ترین هستند همین است : تمرین در سرعت پایین! به همین سادگی!!!
سخن روز : به جای اينكه روشهای قديمي و نادرست را ارزيابی كنيد، دنبال روشهای نو بگرديد. توماس ادیسون
بنام خدا
25 اردیبهشت روز بــزرگداشت فردوسی گـــرامی بـــاد
اثر گران سنگ حکیم فردوسی بانام «شاهنامه» سروده ای است که هویت دینی و میهنی ایرانیان در آن ریشه دارد. این اثر ماندگار ادبیات ایران و جهان، بازتاب دهنده آیین ها و زبان ماندگار و شیرین پارسی است. آفریننده شاهنامه با آگاهی و تسلط کامل بر فرهنگ و تمدن و باورهای ایران کهن و دوره اسلامی و با نگاهی ژرف و بلند و بیانی شیوا و قابل فهم، تاریخ ایران را به زبان شعر گفته است. نظم شاهنامه در سال ۳۹۴ هجری آغاز شد.
برای آفرینش این اثر ۳۰ سال رنج و سختی طاقت فرسا لازم بود که تنها از عهده فردی بزرگ چون فردوسی که دغدغه دین و میهن و از میان رفتن زبان و هویت ایران در برابر رویدادهای زمان داشت، برمی آمد. بنابراین فردوسی با حوصله فراوان این رنج ۳۰ ساله را به جان خرید و به گفته خودش، هویت و ماندگاری عجم را بدین پارسی (شاهنامه) زنده نگه داشت. فردوسی در زمانه ای این کار سترگ را انجام داد که سرشار از تنش های اجتماعی و سیاسی و بدخواهی و کینه توزی نسبت به ایران و ایرانیان بود. به گفته خودش: زمانه سرایی پر از جنگ بود/ به جویندگان بر زمین تنگ بود.
● شخصیت
حکیم منصور بن حسن، معروف به ابوالقاسم فردوسی سال ۳۲۹ در روستای باژ، شهر توس، واقع در حومه مشهد (خراسان) چشم به جهان گشود. حکیم فردوسی به طبقه دهقانان (دهگان) تعلق داشت. این طبقه بر خلاف امروز، دارای ملک و زمین های کشاورزی بودند. این مالکیت یکی از منابع ثروت در آن روزگار به شمار می آمد. این منبع ثروت برای فردوسی بسیار مهم بود زیرا وقتی که به کمک دانش و توانایی های فردی او آمد، توانست اثری ماندگار و بی همتا مانند شاهنامه را بیافریند؛ اثری که یکی از اسناد هویت فردی و اجتماعی و تاریخی ایرانیان به شمار می آید. بنابراین فردوسی هر آنچه از مال و ثروت که داشت برای آفرینش شاهنامه هزینه کرد به اندازه ای که حتی در واپسین سال های عمر به رنج و تنگدستی گرفتار شد، اما تسلیم افراد سودجو مثل محمود غزنوی نشد. موضوعی که دستاویزی برای تخریب شخصیت فردوسی شده مبنی بر این که وی می خواسته شاهنامه را به محمود غزنوی بفروشد. در واقع هدف فردوسی حفظ و نگهداری شاهنامه از خطر نابودی بود که ممکن است تصمیم گرفته باشد آن را به کتابخانه دربار غزنوی بدهد، اما پس از برخورد بیخردانه محمود غزنوی از این تصمیم خود منصرف شده است. به هر حال، اوج هنر فردوسی در آفرینش اثری است که در آن از نیازهای اساسی بشر سخن به میان آمده، افزون بر این تاریخ و زبان و هویت ایرانیان هم به این وسیله از خطر فنا حفظ شده است.
● خداشناسی
نگاه فردوسی به جهان بالا، خدا و آنچه که آفریننده هستی به وجود آورده، نگاهی ویژه و متفاوت است. به بیان دیگر، اگرچه بحث خداشناسی اساس اندیشه فردوسی را تشکیل می دهد، با این وصف، آفریدگاری که مورد نظر فردوسی است، راهگشا، راهنما، آفریننده و مالک جان و خرد و هستی آدمی است. روزی ده، بخشنده و مهربان و بخشایشگر و در بیانی کوتاه لطیف و نوازشگر بندگان است. پس توسل و نزدیکی بندگان با آفریدگارشان، آفریدگاری که این همه موهبت به آنها ارزانی داشته مایه خرسندی روح و روان و بهروز ی در زندگی و جاودانگی در حیات پس از مرگ خواهد بود.
● دین، میهن
رکن اساسی دیگر که پایه اندیشه های فردوسی قرار می گیرد، بحث سرزمینی است که فرد در آن زندگی می کند و به آن تعلق دارد. در واقع آنچه که با نام ثمره تلاش و پشتکار فردوسی می توانیم بنامیم، ضمانت کننده باورهای دینی بشر ایرانی، زبان پارسی و هویت میهنی و داشته های فرهنگی و تمدن ایرانی است. فردوسی کسی است که نام و شخصیت و تاریخ ایرانی را بلندآوازه کرد و زبان پارسی را از خطر نابودی رهانید. در زمانی این وظیفه سترگ را انجام داد که بزرگ ترین تهدیدها متوجه زبان، دین و ملیت ایرانی بود.
● خرد، نوعدوستی
بارزترین وجه اندیشه فردوسی، نگاه ویژه و ژرف او به مقوله «خرد» است، خرد که راهنما و راهگشا و هدایت کننده آدمی در این جهان و سرای آخرت است، خرد که راهنمای آدمی در گزینش راه نیک از راه بد است. اخلاق و منش های نیک انسان از نظرگاه بلند فردوسی دور نمانده است. رفتار و کردار نیک انسانی، نوعدوستی، صلح دوستی و همه نیکی ها که در قالب پند و اندرز در شاهنامه بیان شده، نزد فردوسی ارزشمند و قابل احترام است و برعکس ناپاکی ها و زشتی ها، نکوهیده شده و هیچ جایگاهی ندارد.
بنام خدا
قلب مادر - ایرج میرزا
بنام خدا
10 درس مهم که باید از شکست بگیرید
وقتی جوانتر بودم، وقتی اوضاع خوب و آنطور که دوست داشتم پیش نمیرفت واقعاً نمیتوانستم درسی از آن بگیرم. نمیتوانستم به تصویر بزرگ نگاه کنم و بتوانم از پیشامدهای بدی که برایم اتفاق افتاده درس بگیرم.
اما، هر بار که اوضاع زندگی آنطور که میخواهید پیش نمیرود، میتوانید چیزهایی زیادی از آن یاد بگیرید.
یکی از بهترین کارهایی که میتوانیم بکنیم این است که وقتی اوضاع طبق برنامههای ما پیش نمیرود، به همه ماجراهایی که اتفاق افتاده خوب فکر کنیم و تا جاییکه میتونیم از همه تجربیاتمان درس بگیریم و خودمان را برای موفقیت در آینده آماده کنیم.
10 درسی که باید از شکست بگیریم:
1. واقعاً چیزی به نام شکست وجود ندارد. بله، ممکن است اوضاع بد پیش برود یا مطابق برنامه ما پیش نرود اما واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد زیرا همیشه یک دلیل خوب برای خوب پیش نرفتن اوضاع و درسی برای آموختن از آن وجود دارد. در طولانی مدت، هر اتفاقی که میافتد به صلاح شما خواهد بود.
2. اگر به دلایلی اشتباه چیزی را میخواهید، هیچوقت آنطور که شما دوست دارید انجام نخواهد شد.
3. میتوانید از این واقعیت بعنوان یکی از قویترین انگیزهها برای موفقیت در آینده استفاده کنید که اول کار، اوضاع آنطور که شما دوست دارید پیش نرفته است. اگر تصمیم بگیرید که به همه چیز درست نگاه کنید، اشتیاقتان برخواهد گشت.
4. همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه میدهد.
5. بعد از اینکه چیزی برخلاف میل شما پیش رفت، اگر تصمیم بگیرید که از آن درس بگیرید و توجهتان را به ارتقاء کاری که میخواستید انجام دهید معطوف کنید (به جای اینکه خسته و ناامید شوید)، خواهید دید که عملکردتان به طرز قابلملاحظهای بهتر میشود و در کارتان پیشرفت میکنید.
6. بعد از شکست، سه کار خوبی که میتوانید انجام دهید اینها هستند: (1) دلایل شکستتان را بررسی کنید (2) درس بگیرید (3) اگر چیزی است که واقعا میخواهید و فکر میکنید باید آن کار را انجام دهید، بلافاصله دوباره تلاش کنید.
7. امتحان کردن، ریسک کردن و موفق نشدن خیلی بهتر از این است که فقط عقب بنشینید و به این فکر کنید که اگر شکست بخورید چه خواهد شد.
8. تنها نتیجه بدی که شکست میتواند داشته باشد این است که انگیزه دوباره امتحان کردن را از دست بدهید.
9. هیچ نیازی به خجالت کشیدن نیست زیرا همه آدمها در جایی از زندگی خود شکست میخورند. فقط شما نیستید که شکست خوردهاید.
10. خیلی از پیشرفتها در نتیجه یک شکست ایجاد شدهاند. چیزهایی که دوست دارید را دنبال کنید. چیزی برای از دست دادن ندارید و تازه خیلی چیزهای عالی به دست خواهید آورد.
امروز بهتر از دیروز زندگی کنید.
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 26 اردیبهشت ماه
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
پويان پشوتنی : | ||
در جهان شاهنامه و اندیشهی فردوسی، درخت جایگاهی بلند و نمادین دارد و سرشار از راز و رمزهاست. تا بدانجا که نام 570 درخت سرافراز را در شاهنامه میتوان یافت. درخت در شاهنامه نماد پایداری و ایستادگی و سربلندی است. افزون بر آنکه رمز بالندگی و پیشرفت نیز هست. در فرهنگ ایرانی، درخت پدیدهای خجسته و سپند و اهورایی است. آنچه در اینجا به آن اشاره میشود برپایهی پژوهش گستردهای است که دکتر مهدخت پورخالقی دربارهی «درخت شاهنامه» انجام داده است. یارینامه |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبريار امرداد- نگار پاكدل : | ||
«زمانیکه «حسن هیکل»٬(روزنامه نگار نامدار مصری) به ایران آمد٬ از وی پرسیدند چه شد که مصر با آنهمه دیرینگی و فرهنگ عرب شد اما ایرانیان عرب نشدند و ایرانی و پارسی سخن ماندند؟ میگویند؛ اشک در چشمانش حلقه و زد و گفت چون ایران فردوسی داشت و مصر نداشت.»
«حسین وحیدی»٬ پژوهشگر فرهنگ ایران باستان٬ در همایشی که به پاسداشت و بزرگداشت فردوسی به کوشش «کانون فردوسی بزرگ» و «کانون ایران بزرگ»٬ برپا شده بود، افزون بر سخن بالا گفت: « سخن دربارهی فردوسی است و شاهنامهی جاویدان او که به راستی دریایی بیکران است در همه ی زمینهها و برای شناخت و دریافت ژرفای شاهنامه و سخنان حکیمانهی فردوسی باید شاهنامه را واژه به واژه خواند و واژگانش را به کمک «اوستا»، ریشهیابی کرد تا بتوان درک درستی از آن به دست آورد و به ژرفای کار بزرگ فردوسی بزرگ پی برد. همینکه ما امروزه ایرانی هستیم و به زبان پارسی سخن میگوییم خود نشاندهندهی ارج کار بزرگ فردوسی است.» ایر که ایران از آن آمده نجیب و بزرگوار است
«وحیدی» از دست های پنهانی که در کارند تا ما ایرانیان، خود و فرهنگمان را نشناسیم سخن گفت و سپس با اشاره به ریشهی برخی واژگان شاهنامه، گفت: « آریا، واژهای خوشآهنگ و نامی برای ایرانیان است٬ ساختهی بیگانگان. واژهی درست «اییر» است که در اوستا آمده که به معنای نجیب و بزرگوار است.»
این پژوهشگر فرهنگ ایران باستان٬ سپس در دنباله ی سخنش افزود:« نام ایران برگرفته از ایرها است. بخشی از ایرها به ایرلند رفتند و گروهی به هندوستان به هر روی آریا باید ایر خوانده و گفته شود. در شاهنامه این ماندگاری به این گونه آمده که کیومرس(به معنی؛ زندهی میرا)٬ در کوه ماندگار شد٬ در یک جای سرد و تاریک. تا این که همانگونه که در اوستا آمده روزی «هوشنگ» برای شکار به بیرون رفت ماری را دید و سنگی به سویش پرتاب کرد اما سنگ به مار نخورد و به سنگی دیگر برخورد کرد و آتشی از برخورد دو سنگ با هم پدید آمد. این سرآغاز یک انقلاب است که فردوسی این رویداد را اینگونه بازگو میکند؛ بگفتا فروغیاست این ایزدی پرستید باید اگر بخردی.» این پژوهشگر سپس به معنای واژهی «پرستید» پرداخت و گفت واژهی پرستیدن در زبان اوستایی به معنای نگهداری کردن است نه عبادت کردن. پرستنده در معنای کسی است که چیزی را نگه می دارد نه کسی که چیزی را عبادت میکند. پس به راستی که معنای واژگان شاهنامه بی اندازه دقیق و حساس است و برای به بیراهه نرفتن، باید در شناخت معنای واژگان و ریشهشان بکوشیم. باید بدانیم و آگاه باشیم تا اگر گفتند ایرانیان آتش پرست بودند بتوانیم با گواه، ثابت کنیم که نبودهایم چراکه گفتههای نادرست دربارهی ایرانیان و شاهنامه بسیار است.» وی اینگونه سخنش را ادامه داد که:« از دیدگاه هازمان شناسی(جامعهشناسی)٬ اینجا فردوسی دارد از رویدادی شگرف سخن میراند که برای نخستین بار آتش پرستیده(نگهدار) شد و با پدید آمدن آتش رویدادی بزرگ در فرهنگ ایران و جهان بوجود آمد و ایرانیان در زمان هوشنگ با نگهداری آتش بر سرما و تاریکی چیره شدند و بدینسان توانستند از کوه به دشت بیایند و به یاری آتش خانه بسازند و شهروندی و تمدن در تاریخ ایران و جهان شکل بگیرد.» این پژوهشگر سپس گفت:« رویداد بزرگ دیگری که فردوسی به آن میپردازد این است که در زمان هوشنگ ایرانیان با نگهداری آتش توانستند آهن به دست آورند و با آتش آن را نرم کنند و ابزار آهنی بسازند و این رویداد بزرگ را فردوسی در یک بیت به خوبی به ما نشان میدهد.» هوشنگ؛ کسی که ایرانی را دارای خانه خوب کرد «حسین وحیدی»٬ درباره ی ریشهی واژهی هوشنگ گفت:« هوشنگ در زبان اوستایی هو(نیک٬ خوب) شی(خانه) که امروزه به معنای آشیانه و کاشانه به کار میرود٬ پس هوشنگ به معنای دارای آشیانهی خوب است٬ یعنی کسی که برای نخستین بار ایرانی را دارای خانهی خوب کرد. میبینید که فردوسی در گزینش واژگان شاهنامه شاهکار کرده است.»
وی به ریشه یابی واژهی بلبل نیز پرداخت و گفت: «در زمان کهن بلبل به کسی میگفتند که داستانهای دیرین و باستانی را از بر بوده و فردوسی اشاره میکند که در سراسر شاهنامه بلبلی در کنار داشته که داستانها را می دانسته و به فردوسی میگفته و فردوسی آنها را به نظم میکشیده است.» این پژوهشگر در ادامه بخشهایی از داستان «رستم و اسفندیار»٬ را خواند و گفت: « فردوسی در داستان رستم و اسفندیار فزونخواهی چنگالی را نکوهش میکند و از درایت و هوشمندی زنان سخن میگوید و از زبان کتایون به اسفندیار که تاج و تخت پدر را میخواهد میگوید تو تخت و فرمان و رای و سپاه را داری پس فزونتر نخواه.»
وحیدی در در پایان به زنان شاهنامه اشاره کرد و گفت: «در سراسر شاهنامه زنان از خود هوش و خرد و تدبیر نشان میدهند. ببینید زن در سرتاسر شاهنامه چه پایگاه بزرگی دارد و فردوسی چه ارجی بر زنان قایل است.» در ادامهی این همایش «افشین مارابی» به چکامهخوانی پرداخت و پس از وی گروه «سرایه» به اجرای موسیقی پرداختند. این همایش٬ با اجرای زندهی دو سروده از «ناصر نهجوی» از آلبوم « سرودههای ایران» که یکی چکامههاش از فردوسی و دیگری از بانو توران شهریاری بود به فرجام رسید. این همایش ۲۰ اردیبهشت ماه در فرهنگسرای پورسینا برپا شد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
شاهمنصور خواجهاف، کارشناس فرهنگی تاجیکستان در موسسهی فرهنگی اکو با اشاره به مهری که تاجیکها به شاهنامه دارند، گفت: «بسیاری از مردم تاجیکستان با باز کردن شاهنامه برای فرزندانشان، نام برمیگزینند. برپایهی واپسین آمار، از هر 5 نفر، یک تن در تاجیکستان، نامی از نامهای قهرمانان شاهنامه را بر خود دارد.» |
بنام خدا
بنام خدا
یعنی لجباز تر از ایرانی ها تو کهکشان پیدا نمیشه
مژده ای دل مسیحا نفسی میاید
شوهر خوب مگر گیر کسی میاید
(خواهر حافظ)
افغانیه میره خونیه زنه دزدی زنه میترسه میگه بیا این طلاها اینم پول افغانیه میگه خودتو به اون راه نزن نون خشکا کجان؟
- من پلیس راهنماییم، کمیته نیستم که ، اگه ایشون مادرتون هم باشن، بازم دلیل نمیشه دو نفری باهم پشت فرمون بشینین..!
.................................................. .................................................. ......................................... - آقای داماد چه کاره هستن?
. توی شرکت پاکسان کار میکنن
- اونجا کارشون چیه دقیقا
. به سلامت خانواده می اندیشن!
.................................................. .................................................. .........................................
یکی زنگ زده منم اصلا حوصلشو نداشتم.
شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن یعنی مثلا انتن ندارمو قطع میشه و از این حرفا..
میگه صدات قطع و وصل میشه ولی صدای ضبط ماشینت واضح میاد.
.................................................. .................................................. ............................................
حساب جاری
متصدی بانک : خانم بریزم به حساب جاری تون ؟!!
زن : وا نه!! خدا مرگم بده! الهی جاریم بمیره! بریز به حساب خودم...!
.................................................. .................................................. ...........................................
يارو داشته تو جاده میرفته یهو ماشینش منحرف میشه میره تو خاکی. میگه: یا حضرت عباس ماشینمو دادم دست تو! حضرت عباس میگه: غلط کردی، چرا تو آسفالت نمیدادی دستم!
.................................................. .................................................. .............................................
ديروز رفتم بقالی...
يه بسته هوا خريدم...
كارخونه ی نامردِ از خدا بی خبر ، چند تا تيكه چيپس هم انداخته بود توش....!!!
.................................................. .................................................. ..............................................
دقت کردین فقط یه ایرانی میتونه پس از چند روز کنگر خوردن و لنگر انداختن و استراحت وقتی پاش میرسه خونه خودش بگه آخیش هیچ جا خونه خود آدم نمیشه!!!
.................................................. .................................................. .............................................
ترس پسرها از ازدواج دل بستن به یه دختر نیست، دل بریدن از بقیه دخترهاست!
.................................................. .................................................. ............................................
.................................................. .................................................. ............................................
یک دهم پولی رو که واسه جشنهای آزادی خرمشهر خرج میکنن، واسه آبادی خود خرمشهر خرج کرده بودن، الان خرمشهر لاس وگاس شده بود
.................................................. .................................................. ............................................
چند ثانیه، گوشه تصویر، از لای آرنج بازیکنای بارسلونا تصویر روبوسی با یه خانومه از دست سانسورچی صداسیما در رفته، همه دیدن! با این دقّت اگه با چشم غیرمسلّح به آسمون نگا میکردیم، تا حالا ده بیست تا کهکشان جدید کشف و رصد کرده بودیم!!
بنام خدا
بنام خدا
فواید سربازی رفتن دخترها :
اگر دخترها هم برن سربازی چی میشه؟ ....
به نظر من که این کار توی مملکت ما نشدنیه ... آخه جنبه و ظرفیت میخواد که این چیزها رو ما عمرا نداریم .... حالا فرض کن که بشه:
۱) قضیه فرار از سربازی به کل منتفی میشه و همه (پسرها) می خوان برن سربازی ... حتی اونهایی هم که قبلا رفتن می خوان دوباره برن!!
۲) غذای پادگانها نسبت به گذشته خیلی بهتر میشه ( دخترها می خوان
هنرهاشون را نشون بدن)
۳) هیچ کس دیگه دنبال معافیت نمیره حتی کور کچل ها هم می خوان بیان سربازی!!!
۴) اضافه خدمت برداشته میشه ... کارایی که قبلا باعث اضافه خدمت می شده حالا باعث کاهش خدمت میشه
۵) ازدواج دانشجویی و لاو ترکوندن توی دانشگاه کم میشه و ازدواج در
پادگان و عشق من هم سنگر من مد میشه!
۶) فرهنگ عمومی پادگان افزایش پیدا می کنه .... دیگه سربازها فحش رکیک به
هم نمیدن از شوخی های شهرستانی(!!) هم خبری نیست(بخاطر حضور بانوان!)
۷) حمام و دست شویی های پادگان ها سرانجام روی بهداشت رو هم می بینن
۸) دیگه رژه ها در پادگان درست انجام میشه .... چون دخترها را میذارن صف اول
۹)خاموشی از ۹ شب به ۱۲.۵ - ۱ شب میرسه
.۱) خدمت سربازی از ۲سال به ۶ ماه کاهش پیدا می کنه ... اگه خواستی
میتونی اصلا نری ... چون تا ۱۵ سال بعدش سرباز نمی خوان از بس داوطلب هست
۱۱) پس از ۶ ماه که از سربازی بر می گردی اندازه ۶ سال خاطره داری!!!
بنام خدا
صدام حسین برای تحقیر کردن خلبانان
ایرانی در تلوزیون عراق گفت:
به هر خلبان ایرانی که به 50 مایلی نیروگاه
بصره نزدیک شود- حقوق یک سال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد
...
و 150 دقیقه
پس از مصاحبه صدام-
عباس دوران و حیدریان و علیرضا یاسینی-
نیروگاه
بصره را بمباران کردند.
با این عملیات پاسخ گستاخی صدام داده شد و در حقیقت خود
صدام تحقیر شد .
غروب همان روز خبرنگار رادیو بی بی سی اعلام کرد:
من امروز با آقای صدام حسین رئیس جمهور عراق، مصاحبه داشتم و ایشان با
اطمینان خاطر
از دفاع قدرتمند هوایی خود در راه محافظت از نیروگاه ها، تاسیسات و دیگر منابع
اقتصادی عراق در برابر حملات و تهاجم خلبانان ایرانی سخن می گفت. ولی من هنوز
مصاحبه او را تنظیم نکرده بودم که نیروی هوایی ایران نیروگاه بصره را منهدم کرد.
اینک جنوب عراق در خاموشی فرو رفته و چراغ قوه در بازارهای عراق بسیار
نایاب و گران
شده است چون با توجه به خسارات وارد به نیروگاه، تا چند روز آینده برق وصل نخواهد شد.
سپس این خبرنگار با لبخندی تمسخر آمیز گفت:
- البته هنوز فرصتی
پیش نیامده که من از صدام حسین بپرسم چگونه جایزه خلبانان ایرانی را تحویل
خواهند داد.
.........
درود بر شرف ایران و ایرانی
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 24 اردیبهشت ماه
بنام خدا
ترکیه برای سال 2012 با تبلیغات گسترده , درینکویو را به عنوان یکی از شگفت انگیزترین مکانهای تاریخی و توریستی خود معرفی کرده است. ترکیه در حال حاضر بالاترین درآمد و توریست را از صنعت گردشگری ؛ درمیان کشورهای منطقه دارد. پرسش اینست ایران ؛ سرزمین مادری سازندگان درینکویو– شهر شگفت انگیز زیر زمینی- با آن همه جاذبه های تاریخی و طبیعی هر سال چقدر توریست و گردشگر دارد ؟
بنام خدا
گفتم مادر! ... به سلامتی مادر واسه اینکه دیوارش از همه کوتاهتره! به سلامتی مادر که بخاطر ما اندام خوشکلش بهم خورد! بد نیست امسال گل را فراموش کنیم و چیزی را برای مادران عزیز بخریم که واقعاً به آن نیاز دارند هدیه سلامتی. اشتباه نکنید... لازم نیست برای او تردمیل بخرید. خیلی چیزها وجود دارد که می توانند به سلامتی مادر کمک کنند، و همه مادرهای نازنین از گرفتن هدیه ای که سلامت جسمی و روحیشان را تقویت می کند خوشحال خواهند شد. 1. اگر هرسال برای مادرتان شکلات هدیه می بردید، امسال شکلات تلخ ببرید. شکلات تلخ حاوی آنتی اکسیدان هایی است که از بیماری قلبی و سایر بیماری ها جلوگیری می کنند. فقط شکلات هایی را انتخاب کنید که شکر کمتر و کالری پایین تری دارند. 2.کیک و بیسکوییت های سالم تر. اگر دوست دارید کیک و بیسکوییت هدیه بدهید، محصولاتی را بخرید که چربی و کالری کمتری دارند. بعضی بسکوییت ها یا کلوچه هایی که حاوی گردو هستند، حتی مافین هایی که در آنها از روغن کانولا (نوعی روغن گیاهی) استفاده شده است می توانند گزینه های مناسبی باشند. 3. غذای سالم. به جای اینکه مادر را برای شام بیرون ببرید و با صرف هزینه های زیاد غذاهی ناسالم و چرب تهیه کنید، برای او شامی سالم و سبک درست کنید. اگر آشپز چندان ماهری نیستید، از یک کتاب آشپزی کمک بگیرید و بعد از صرف شام همان کتاب را به مادرتان هدیه بدهید. 4. سبد سلامتی. به جای اینکه برای مادر بسته های پر از شیرینی و شکلات ببرید، سبد مخصوص خودتان را درست کنید و در داخل آن سی دی های یوگا، ایروبیک و یا هر ورزش دیگری که دوست دارد بگذارید. 5. خواب خوب. پزشکان می گویند خواب خوب و کافی خطر ابتلا به دیابت نوع 2 را کاهش می دهد، همین طور به سلامت کلی بدن کمک می کند. برای مادرتان ملافه ها، تشک ها، بالش ها یا پتوهای خوب و راحت بخرید. حتی اگرآقا هستید و می خواهید برای همسرتان کادو بخرید، به او پیشنهاد کنید که از این به بعد وقتی او خواب است از بچه مراقبت می کنید. 6. حمایت روحی و جسمی. مطمئن باشید مادرهای میانسال و سالخورده این هدیه را به هدیه های مادی ترجیح می دهند. به مادرتان بگویید که از این به بعد هر زمان که به شما نیاز داشته باشد در کنارش خواهید بود، او را در مطب دکتر همراهی خواهید کرد و زمان بیشتری را به او اختصاص خواهید داد. البته مادرها همیشه می گویند "نه نمی خواهم تو زحمت بکشی" . اما یادتان باشد آنها همیشه، چه در دوران کودکی و چه در زمان حال برای ما زحمت کشیده اند، بد نیست گوشه ای از این همه خوبی و محبت آنها را جبران کنیم.
گفت: جانم
گفتم درد دارم! ...
گفت: بجانم
گفتم خسته ام! ...
گفت: پریشانم
گفتم گرسنه ام! ...
گفت : بخور از سهمِ نانم ... ... ... ...
گفتم کجا بخوابم! ... گفت: روی چششمانم
اما یک بار نگفتم: مادر من خوبم شادم...!
همیشه از درد گفتم و از رنج
به سلامتی مادر بخاطر اینکه هیچوقت نگفت من همیشه گفت بچه هام...
به سلامتی مادر بخاطر اینکه همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت
به سلامتی مادر بخاطر اینکه از سلامتیش برای سلامتی بچه هاش همیشه گذشته
به سلامتی مادر بخاطر زندگی که همراه با شادی و امید و مهربونی بهمون میده
به سلامتی مادرچون هیچوقت خستگیشو به رخمون نمیکشه و ازش گلایه ای نمیکنه
به سلامتی مادر چون اگه خورشید نباشه میشه گذرون کرد اما بدون حضور مادر زندگی یه لحظه هم معنی نداره
بنام خدا
فلفل سیاه به دليل داشتن ماده "پپرین" که موجب طعم تندی فلفل میشود، تشکیل سلولهای جدید چربی را متوقف میکند و خاصیت ضد چربی دارد.
به گزارش ایسنا، تحقیقات گذشته نشان میدهد که فلفل سیاه علاوه برداشتن مزیتهای بسیار بر سلامتی، میزان چربی جریان خون را کاهش میدهد.
اکنون محققان طی تحقیقات آزمایشگاهی و مدلهای کامپیوتری دریافتند که «پپرین» در فعالیت ژنی که مسؤول کنترل تشکیل سلولهای جدید چربی است، دخالت میکند.
«پپرین» همچنین ممکن است فعالیتهای زنجیرهای متابولیکی که در حفظ کنترل چربی نقش دارد را هدف قرار دهد.
پژوهشگران معتقدند که این یافته باعث استفاده وسیع از عصاره پپرین یا فلفل سیاه در جنگ با چربی و سایر بیماریهای مربوطه خواهد شد.
این مطالعه در مجله «ACS Journal of Agricultural and Food Chemistry» منتشر شده است.
بنام خدا
روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد
شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکرد براى نخستین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد.
زن با احتیاط سوار موتور شد و از دستپاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت:مرا بغل کن !
زن پرسید: چه کار کنم؟!
و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود...
به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند، شوهرش با شگفتی پرسید: چرا؟! تقریبا به بیمارستان رسیده ایم !!!
زن پاسخ داد: دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند !
شوهر ، همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى "مرا بغل کن" چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است...
سخن روز : در عجبم از اين زنان كه از خدای به اين بزرگی فقط شوهر می خواهند و از شوهر به اين درماندگی تمام دنيا را!!! شكسپير
بنام خدا
آنـچـه از چـای نـمـی دانـسـتـیـد
در پایان روزی پرکار، نوشیدن فنجانی چای میچسبد. این نوشیدنی گرم به دلیل آنکه آرامشبخش است و خستگی را از تن به در میبرد، طرفداران زیادی دارد.
لذت نوشیدن چای وقتی بیشتر میشود که بدانید این نوشیدنی سالم و پرطرفدار، خواص درمانی بسیاری دارد و از ابتلا به بیماریهای گوناگون پیشگیری میکند (البته با این قید که نباید در مصرف آن زیادهروی کرد بلکه نوشیدن فقط یک تا 2 فنجان آن کافی است)...
اگر باورتان نمیشود بهتر است ادامه همین مطلب را که درباره مهمترین خواص این نوشیدنی است، مطالعه کنید.
چای و دندان
نتایج بررسیهای اخیر پژوهشگران دانشگاه شیكاگو نشان داده، پلیفنول موجود در چای سیاه با غیرفعالكردن آنزیم باكتریهای دهانی، از فعالیت آنها جلوگیری میكند، در نتیجه پلاكهای دندانی غیرفعال و از پوسیدگی دندانها پیشگیری میشود.
البته در این بررسی، چای سیاه بهصورت دهانشویه استفاده شده است اما نوشیدن چای هم به از میان بردن پلاکها كمک میكند. چای به دلیل داشتن مقادیر قابلملاحظهای تانن و فلوراید، از فساد، پوسیدگی و ایجاد حفره در دندانها جلوگیری میکند. بررسیهای دانشمندان دانشگاه هوکایدو ژاپن و انجمن سلطنتی چای بریتانیا در سال 2009 نیز نشان داده است كودكانی که چای مینوشند كمتر از همسالانشان که چای نمینوشند به پوسیدگی و كرمخوردگی دندان دچار میشوند. البته بهتر است چای نوشیده شده کمرنگ باشد و همراه آن از خوراکیهایی که مملو از قندهای ساده هستند، استفاده نشود.
چای و سرطان
بررسیهای دانشمندان دانشگاه توکیو نشان داده، چای 30 نوع آنتیاکسیدان دارد. محققان معتقدند افرادی که در روز یک فنجان چای مینوشند در مقایسه با افرادی که چای نمینوشند، 15 درصد کمتر به سرطان کلیه مبتلا میشوند. فلاونوییدها گروهی از پلیفنولها هستند که بهطور طبیعی در چای وجود دارند.
به نظر میرسد سطح بالای این پلیفنولها در بدن میتواند علاوه بر ویروسها با سرطانهای لوزالمعده، کولون، مثانه، پروستات و پستان نیز مقابله کند. دانشمندان موسسه ملی ژنتیك ژاپن پس از بررسیهای گوناگون پی بردند، موثرترین گیاه ضدجهش سلولی، چای سبز است. پس در میان چایها، چای سبز را در برنامه غذایی هفتگی خود و خانوادهتان قرار دهید.
چای و چشم
پروفسور چی پوئی و همکارانش در دانشگاه شانگهای چین پس از ماهها بررسی روی چای، پی بردند این نوشیدنی حاوی ویتامینهای C، E، آنتیاکسیدانهای لوتئین و زیگزانتین است که همگی آنها تاثیر زیادی در سلامت چشم و پیشگیری از ابتلا به آب سیاه دارند. بنابراین به کسانی كه سابقه بیماریهای چشمی دارند، توصیه میشود که این نوشیدنی را در طول روز بنوشند تا از خواص ارزشمند آن برخوردار شوند.
چای و پوست
چینیها بیش از 5 هزار سال است که از خواص درمانی چای برای درمان بیماریهای پوستی استفاده میکنند. امروزه در تولید بسیاری از کرمهای ضدآفتاب، مرطوبکننده و شامپوها از عصاره چای استفاده میشود. دانشمندان کالج سلطنتی لندن با همکاری پروفسور ادوارد مک کارتی، استاد دانشگاه هاروارد، پس از سالها بررسی دریافتند پلیفنولها و آنتیاکسیدانهای موجود در چای، باعث نرمشدن پوست بدن میشوند و آن را در برابر رادیكالهای آزاد- عامل ایجاد سرطان - محافظت میكنند.
نورخورشید - به خصوص اشعه فرابنفش - اثر نامطلوبی روی پوست میگذارد. در واقع، نور شدید خورشید باعث ایجاد التهاب و حساسیت، نقص ایمنی و سرطانیشدن سلولهای پوست میشود و پلیفنولهای موجود در چای از سرطانیشدن این سلولها پیشگیری میکند. البته تعدادی از بیماریهای پوستی و ارگانهای دیگر، وابسته به هورمونهای مردانه هستند که از جمله این بیماریها میتوان به جوش غرور جوانی «آكنه»، طاسیسر مردان «آلوپسیآندروژنتیك» و سرطان پروستات اشاره كرد.
تستوسترون توسط آنزیمی به نام- 5 آلفا - ردوكتاز به فرم فعال خود یعنی 5آلفا - دیهیدروتستوسترون تبدیل میشود که تاثیر مخربی بر پوست میگذارد و مادهای به نام كاتكین موجود در چای این آنزیم را مهار میكند و باعث بهبود جوشهای صورت و طاسی مردانه میشود. در ضمن، هیستامین مادهای است كه باعث ایجاد ضایعات پوستی و التهابی میشود و پلیفنول موجود در چای با مهار هیستامین، در بهبود این ضایعات تاثیر زیادی دارد.
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 20 اردیبهشت ماه
بنام خدا
جاده ۵۹، معروف به جاده چالوس یکی از مهمترین جاده ها برای مردم تهران و کرج است که از میان شهر کرج در استان البرز شروع و به شهر چالوس در کرانه دریای کاسپین (خزر) وصل میشود. برخی این جاده را یکی از زیباترین جادههای جهان میدانند.
تا پایان دوره قاجار، جاده ای میان کرج – چالوس وجود نداشته و تنها یک مسیر خاکی و مالرو، راه دسترسی به روستاهای این منطقه را تشکیل میداده اما به گونهای نبود که ارتباط دهنده شمال و جنوب کشور باشد. این جاده در سال ۱۳۱۲ مورد بهره برداری قرار گرفت. از این زمان به بعد، انواع رستورانها و واحدهای اقامتی و پذیرایی در کنار این جاده شکل گرفت و با ساخت سد امیر کبیر (سد کرج) در سال ۱۳۴۰ به جاذبهها و زیباییهای این جاده افزوده شد و در اندک زمانی این جاده به یکی از تفریحگاههای مهم گردشگری ایران تبدیل شد.
به نقل از گفتههای شفاهی از مردم قدیم، کارگران را برای کندن این تونل در دل کوه (چون کندن تونل کندوان آنهم بدون تجهیزات کار بسیار سخت و دشواری بود) با یک سکه پنج ریالی که در آن زمان ارزشمند بود تشویق میکردند و گفته میشود به ازای هر کلنگ پول داده میشدهاست.
تونل کندوان در اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۴ خورشیدی ساخته شده و تونلی است به مسافت یک هزار و ۸۸۶ متر و عرض پنج تا هفت و ارتفاع شش متر که کار ساخت آن چهار سال طول کشید و در سال ۱۳۱۸ به بهره برداری میرسد. با احداث این تونل ۱۳ کیلومتر از مسیر مرکز کرج به چالوس کاسته شد چون پیش از این برای طی این مسیر باید کوه دور زده میشد. این جاده در دامنه سلسله کوههای البرز مرکزی از دوره گذشته ساخته شدهاست و امکانات و تاسیسات و اماکن گردشگری تفریحی و ورزشی که در حاشیه آن ساخته شده پس از این دوره بوده است که بعدها نیز عنوان چهارمین جاده زیبای جهان را کسب کرد.
این جاده قطر رشتهکوههای البرز را میپیماید. برای ساخت این جاده تونلها و پلهای طولانی بسیاری ساخته شده که با توجه به زمان ساخت آنها کار و رنج زیادی لازم داشتهاست. بیشتر سفرهای گردشگری مردم تهران به کرانههای دریای خزر بهویژه در تابستان از راه همین جاده صورت میگیرد. اما به علت اینکه طراحی آن در گذشته انجام گرفتهاست، برای سرعتهای بالا مناسب نیست.
بنام خدا
ریل راه آهنی که گرگان را به آسیای مرکزی متصل میکند از وسط دیوار ساسانی گرگان به عنوان طولانیترین دیوار آجری جهان میگذرد؛ این درحالی است که متولیان میراث فرهنگی مدعی اند با عبور این راه آهن، به هیچیک از قسمتهای دیوار تاریخی گرگان آسیبی وارد نمی شود!
به گزارش خبرنگار مهر، دیوار بزرگ گرگان که دیوار سرخ نیز نامیده میشود دیواری تاریخی است که از کنار دریای خزر در ناحیه گمیشان آغاز شده و تا کوههای گلیداغ در شمال شرق کلاله ادامه داشته است اما اکنون تقریبا تمام این دیوار از میان رفته و تنها بخشهای کوچکی از آن که در زیر خاک مدفون مانده، باقی است. دیوار تاریخی گرگان پس از دیوار چین(به طول ۶ هزار کیلومتر)، بزرگترین دیوار دفاعی جهان است. بیشتر تاریخنگاران براین باورند انوشیروان ساسانی این دیوار را بنا کرده است.
متولیان حفاظت از میراث فرهنگی بر این باور بودند که این دیوار دوره ساسانیان باید در فهرست میراث جهانی ثبت شود.
دیوار تاریخی گرگان روز ۲۹ تیر ماه سال ۷۸ با شماره ۲۳۴۵ در فهرست میراث ملی ثبت شده است و قرار بود برای ثبت در فهرست میراث جهانی بررسی شود. به همین دلیل می بایست برای جلوگیری از هر گونه تجاوز به حریم این محدوده جلوگیری می شد حتی در شورای فنی ثبت آثار قانونی وجود دارد که اعلام می کند نصب هر گونه دستگاه لرزاننده ای که به ارزش یک اثر تاریخی آسیبی وارد کند، ممنوع است اما اکنون قرار است که به زودی ریل راه آهنی که گرگان را به آسیای میانه متصل کند از وسط این دیوار گرگان بگذرد.
در واکنش به این موضوع، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان گلستان با اشاره به راهآهنی که بخشی از قسمت شمال ـ جنوب دیوار تاریخی گرگان را قطع میکند، به خبرنگار مهر می گوید: این مسیر ۳۸ متری پس از مستندنگاری و کاوش نجاتبخشی در شورای فنی مصوب شده و برای ایجاد خطوط ریلی استفاده میشود.
حمید عمرانیرکاوندی ادامه می دهد: ایجاد این خط ریلی یک پروژه بینالمللی است که باید انجام شود. نمی توان مردم را به خاطر یک دیوار تاریخی از پروژهای عمرانی محروم کرد. چون اگر قرار باشد که ریل از این مسیر رد نشود پس چگونه مردم این مسیر را طی کنند.
دو نیمه شدن این دیوار تاریخی درحالی انجام می شود که معاون میراث فرهنگی گرگان ادعا می کند که عبور این خط ریلی به هیچ یک از قسمتهای این دیوار تاریخی آسیبی وارد نمی کند!
وی در این باره توضیح می دهد: برای عبور این ریل فنداسیونی ایجاد می شود که ریل راه آهن از روی آن رد خواهد شد با این حال پروژه کاوش نجاتبخشی دیوار گرگان از هفته آینده آغاز می شود.
پروژه احداث راه آهن گرگان، آسیای میانه درحالی دیوار تاریخی و دفاعی گرگان را دو نیمه می کند که متولیان میراث فرهنگی دراستان گلستان عنوان می کنند از این دیوار عظیم تاریخی چیزی به جزچند تکه آجر قدیمی باقی نمانده است اما مسئله مهم اینجاست که طولانی تر شدن ریل راه آهن و دور زدن این دیوار تاریخی هزینه بر است!
بنام خدا
دوستی می گفت :
خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند ...
تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی !!!
هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود...
هر وقت این خانم سر کلاس حاضربود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:
استاد همه حاضرند!
و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت:
استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!!!
در اواخر دوران تحصیل ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند...
امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است :
هیچ کس زنده نیست ... همه مردند !
سخن روز : عشق يعنی وقتی از يكديگر دوريد دلتنگ شويد، اما از درون احساس گرما كنيد چون در قلبتان به يكديگر نزديكيد . کی نودسن
درود
بیاییم پولهایمان را در بیرون از ایران دور نریزیم !!!!!!!
بنام خدا
«ایرج موذنی» خاطرنشان کرد: سوسن چلچراغ جایگاه خاصی در شهرستان رودبار دارد و از گیاهان نادر در دنیا به شمار میرود. هر ساله با برنامهریزیهایی که صورت میگیرد سعی میکنیم نهایت خدماترسانی را برای بازدیدکنندگان این گل داشته باشیم.
وی افزود: دیدار مردم از این گیاه با استقبال خوبی مواجه است و هر ساله بر جمعیت آن افزوده میشود.
موذنی اظهار کرد: به زمان شکوفهزنی «سوسن چلچراغ» در «عمارلو» رودبار نزدیک میشویم. برای بازدید دانشجویان از این گیاه که ماه آینده به گل مینشیند تمهیداتی اندیشیدهایم. علاوه بر زیتون، سوسن چلچراغ نیز میتواند توانمندیهای شهرستان رودبار را به دنیا معرفی کند.
وی با بیان اینکه باید از عمر محدود این گیاه نهایت استفاده را ببریم، تصریح کرد: باید برای شناساندن و معرفی هرچه بیشتر سوسن چلچراغ رودبار به دنیا اطلاعرسانیهای بیشتری از سوی رسانهها صورت بگیرد.
به گزارش ایسنا، گل سوسن چلچراغ نخستین گیاهی است که به عنوان میراث ملی در ایران به ثبت رسیده است. از آنجا که شکوفههای این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز میشوند نام سوسن چلچراغ به خود گرفته است. انتهای گلبرگهای آن پوشیده از دانههای برجسته و پرچمهای بسیار بلند است. قامت این گل حدود یک متر است.
گل سوسن چلچراغ از جمله گلهای نادر و کمیابی است که تاکنون، فقط در دو نقطه جهان یکی در روستای داماش و دیگری در منطقه «لنکرن» جمهوری آذربایجان شناسایی شده است. این گل زیبا نخستین بار توسط یک محقق انگلیسی به نام «لدر بودی» کشف شد و در سال ۱۳۵۴، از سوی اداره کل محیط زیست استان گیلان، زیستگاه این گل کمیاب به عنوان اثری طبیعی و ملی به ثبت رسید.
در گذشته، در هفت نقطه روستای داماش در حدود شش هکتار، این گل به ثمر مینشست، ولی متأسفانه امروزه، فقط در یک نقطه در حدود دو هکتار به ثمر مینشیند که از سوی اداره محیط زیست شهرستان رودبار مورد حفاظت قرار میگیرد.
هر ساله، در نیمه دوم خرداد، هنگامی که سوسن چلچراغ به گل مینشیند، از طرف سازمان محیط زیست یک روز به نام روز طبیعت و گلگشت تعیین میشود و جشنواره باشکوهی در اطراف داماش برگزار میشود؛ اهالی منطقه عمارلو با لباسهای محلی زیبا در آن شرکت میکنند و با شادی و نشاط به رقص و پایکوبی و انجام ورزشهای بومی میپردازند. همچنین در این روز، بازارچههای محلی برپا میشود و ترانههای دلنشین روستایی با همراهی سازهای نی، تنبک، تنبور، کمانچه و سنتور به گرمی جشنواره سوسن چلچراغ میافزایند.
بنام خدا
خانه سفال ایران افتتاح شد
یکی از مهمترین فعالیت های این خانه آموزش سفال و سرامیک از دوره های ابتدایی تا حرفه ای است که از آمیزش نقس بر روی سفال، هنرهای کاربردی سرامیک وموزائییک تا دوره های تخصصی تر آن مانند آموزش مربی برای آموزشگاهها و فرهنگسراها خواهد بود.
خانه سفال با همکاری شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با حضور مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، معاون فرهنگی هنری شهرداری، مدیر موزه هنرهای معاصر، جمعی از نمایندگان مجلس و هنرمندان سفالگر در فرهنگسرای رازی افتتاح شد.
بهزاد اژدری، رئیس انجمن سفالگران گفت: هدف از تاسیس خانه سفال ترویج، گسترش و توسعه هنر سال از طریق آموزش، پژوهش و برگزاری نمایشگاه است.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین فعالیت های این خانه آموزش سفال و سرامیک از دوره های ابتدایی تا حرفه ای است که از آمیزش نقس بر روی سفال، هنرهای کاربردی سرامیک وموزائییک تا دوره های تخصصی تر آن مانند آموزش مربی برای آموزشگاهها و فرهنگسراها خواهد بود. همچنین بازآموزی هنرمندان سفال گر و رشته های زیرمجموعه آن از دیگر برنامه های این خانه است.
اژدری بیان کرد: امیدواریم که در آینده فضایی برای برپایی نمایشگاه دائمی سفال و سرامیک در محل فرهنگسرای رازی به خانه سفال ایران اختصاص یابد.
منبع: مهر
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
صدیقه نوده فراهانی : | ||
«میدان نقش جهان» اصفهان از نخستین آثار ایرانی است كه در اردیبهشتماه ۱۳۵۸ خورشيدي به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. اين اثر در بهمنماه ۱۳۱۳ خورشيدي در سياههي آثار ملی ایران نيز ثبت شده بود. شمار بسیاری از ایرانگردان و خاورشناسان از شکوه این میدان سخن گفتهاند که از جملهی آنها میتوان به «شوالیه شاردن»، «تاورنیه»، «پیترو دولاواله»، «سانسون»، «انگلبرت کمپفر» اشاره کرد. پیشینهی میدان نقش جهان
مسجد امام یا مسجد شاه سردر قیصریه و بازار اصفهان
مسجد شیخ لطفالله |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفي نيا : | ||
آوردهاند که دوراجی(:کبک انجیر) در جنگلی لانه داشت. پس از چند روزی که به لانهی خود بر نگشت، ناگهان خرگوشی در لانهی او جای کرد و آن را خانهی خود پنداشت. پس از چند روز که دراج بازگشت و آن پیشآمد را دید، به خرگوش گفت که؛ از خانهی من بیرون شو که آن را خود ساختهام. خرگوش پاسخ داد که این خانه را خود یافتهام و اگر شما حقی دارید و پیش از من در آن زندگی کردهای ثابت کن؟ دراج به خرگوش گفت که در این نزدیکی و بر لب آبگیر، گربهی پارسایی زندگی میکند که همیشه در ستایش است و هرگز خونی نریزد و کسی را آزار ندهد و هنگام ریاضت، با آب و گیاه دهان باز کند. داوری از او دادگرتر پیدا نمیشود. پس نزدیک او رویم تا کار ما را درست کند. |
بازگشت همه بسوی اوست...
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - شهداد حیدری : | ||
«از سده ی هجدهم تا بیستم میلادی، بیش از 500 شاعر باخترزمینی(:غربی) را میتوان نام بُرد که از ادبیات فارسی و شاهنامهی فردوسی اثر پذیرفتهاند. "ویکتورهوگو"، "تورگنیف"، "لامارتین"، "بالزاک" و شمار بسیاری دیگر از بزرگان ادبیات جهان، از راه برگردان شاهنامه به زبانهای اروپایی، با این کتاب بزرگ آشنا شدند. آنها فردوسی و سخنوری همانند سعدی را بزرگترین سرایندگان خردگرایی میدانستند که روح آزادگی به مردم اروپا بخشیدهاند. از همین رو بود که در اروپا آثار و نمایشنامههای بسیاری برپایهی داستانهای شاهنامه پدید آمد.» تمیم داری آنگاه به تاثیر شاهنامه بر سخنوران هندوستان اشاره کرد و گفت: «هنگامی که در هند بودم و میخواستم تاثیر ادبیات فارسی بر چكامهسرایان هند را بررسی کنم، در آغاز گمان میکردم که چون هندیها به عرفان و ادبیات صوفیانه گرایش دارند، آثارشان اثرپذیرفته از شعر مولانا و حافظ است. حتا میاندیشیدم چون فردوسی شاعر ملی ایران و شاهنامه تاریخ ایران است، چه بسا اثر اندکی بر ادبیات هند گذاشته باشد. اما بسیار زود دریافتم که چنین گمانی نادرست است. دست کم 500 اثر از سخنوران هندی را میتوان برشمرد که بر وزن شاهنامهی فردوسی سروده شدهاند. در همان زمان، جستاری به نام "پیروان شاهنامه" نوشتم و نام همهی این آثار را یاد کردم. در هند کتابی به نام "شاهنامهی چترا" نوشته شده است که سرگذشت جنگها و نبردهایی است که در آن سرزمین روی داده. این کتاب بر وزن شاهنامه است. سخنوران هند که به فارسی شعر میسرودند، چه در وزن و چه در برگزیدن درونمایهی کتاب خود، اثری بهتر و مناسبتر از شاهنامه نمییافتند. از همین رو بارها و بارها به پیروی از آن پرداختند.» شاهنامه، آموزگار دلیری در میدان نبرد برای سربازان هندی داستان سلطانمحمود و فردوسی، پرداختهی تذكرهنویسان است فردوسی، سهروردی و صدرالدین شیرازی، 3 چهرهی بزرگ فرهنگ ایران تمیمداری در پایان، فردوسی، سهروردی و صدرالدین شیرازی را 3 چهرهی بزرگ فرهنگ ایران برشمرد و گفت: «فردوسی، حکیم و سخنور بود و سهروردی و صدرای شیرازی دو فیلسوفی بودند که کوشیدند تا حکمت خسروانی را در آثار خود نشان دهند.» |
بنام خدا
موفقیت در هر سنی
در ٤ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... کثیف نکردن شلوار
در 7 سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پیدا کردن راه خانه (از مدرسه)
در ١٢ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... داشتنِ دوست (یافتن)
در ١٨ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... گرفتن گواهى نامه رانندگى
در ٢٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... برقرارى رابطه
در ٣٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن
در ٤٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن
در ٥٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن
در ٦٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... برقرارى رابطه
در ٦٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... تمدید گواهى نامه رانندگى
در ٧٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... داشتنِ دوست (تنهایی)
در ٧٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پیدا کردن راه خانه (از هر کجا)
در ٨٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... کثیف نکردن شلوار
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبریار امرداد- صدیقه نوده فراهانی : | ||
همایش سنگنگارههای تاریخی ایران روز سه شنبه، 19 اردیبهشتماه در دانشگاه سوره برگزار شد. |