به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

روزی روزگاری نه در زمان های دور، در همین حوالی مردی زندگی می کرد که همیشه از زندگی خود گله مند بود و ادعا میکرد "بخت با من یار نیست" و تا وقتی بخت من خواب است زندگی من بهبود نمی یابد...!

پیر خردمندی وی را پند داد تا برای بیدار کردن بخت خود به فلان کشور نزد جادوگری توانا برود...

او رفت و رفت تا در جنگلی سرسبز به گرگی رسید. گرگ پرسید: ای مرد کجا می روی؟

مرد پاسخ داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست!

گرگ گفت : میشود از او بپرسی که چرا من هر روز گرفتار سر دردهای وحشتناک می شوم؟!!

مرد پذیرفت و به راه خود ادامه داد.

او رفت و رفت تا به مزرعه ای وسیع رسید که دهقانانی بسیار در آن سخت کار می کردند. یکی از کشاورزها جلو آمد و گفت : ای مرد کجا می روی ؟!

مرد پاسخ داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست!

کشاورز گفت : می شود از او بپرسی که چرا پدرم وصیت کرده است من این زمین را از دست ندهم زیرا ثروتی بسیار در انتظارم خواهد بود، در صورتی که در این زمین هیچ گیاهی رشد نمیکند و حاصل زحمات من پس از پنج سال سرخوردگی و بدهکاری است ؟

مرد پذیرفت و به راه خود ادامه داد...

او رفت و رفت تا به شهری رسید که مردم آن همگی در هیئت نظامیان بودند و گویا همیشه آماده برای جنگ ! شاه آن شهر او را خواست و پرسید : ای مرد به کجا می روی ؟!

مرد پاسخ داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست!

شاه گفت :  آیا می شود از او بپرسی که چرا من همیشه در وحشت دشمنان بسر می برم و ترس از دست دادن تاج و تختم را دارم، با ثروت بسیار و سربازان شجاع تاکنون در هیچ جنگی پیروز نگردیده ام ؟!!

مرد پذیرفت و به راه خود ادامه داد و پس از راهپیمایی بسیار سرانجام جادوگری را که در پی اش راه ها پیموده بود را یافت و ماجراهای سفر را برایش تعریف کرد.

جادوگر بر چهره مرد مدتی نگریست سپس رازهای را که ازش سوال شده بود با وی در میان گذاشت و گفت : از امروز بخت تو بیدار شده است برو و از آن لذت ببر!

و مرد با بختی بیدار باز گشت...

به شاه شهر نظامیان گفت : تو رازی داری که وحشت برملا شدنش آزارت می دهد، با مردم خود یک رنگ نبوده ای، در هیچ جنگی شرکت نمی کنی، از جنگیدن هیچ نمی دانی، زیرا تو یک زن هستی و چون مردم تو زنان را به پادشاهی نمی شناسند، ترس از دست دادن قدرت تو را می آزارد و اما چاره کار تو ازدواج است، تو باید با مردی ازدواج کنی تا تو را غمخوار باشد و همراز، مردی که در جنگ ها فرماندهی کند و بر دشمنانت بدون احساس ترس بتازد...

شاه اندیشید و سپس گفت : حالا که تو راز مرا و نیاز مرا دانستی با من ازدواج کن تا با هم کشوری آباد بسازیم...

مرد خنده ای کرد و گفت : بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر تو نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است!

و رفت...

به دهقان گفت : وصیت پدرت درست بوده است، شما باید در زیر زمین بدنبال ثروت باشی نه بر روی آن، در زیر این زمین گنجی نهفته است، که با وجود آن نه تنها تو که خاندانت تا هفت پشت ثروتمند خواهند زیست...!

کشاورز گفت: پس اگر چنین است تو را هم از این گنج نصیبی است، بیا با هم شریک شویم که نصف این گنج از آن تو می باشد.

مرد خنده ای کرد و گفت : بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر گنج نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است!

و رفت...

سپس به گرگ رسید و تمام ماجرا را برایش تعریف کرد و سپس گفت: سردردهای تو از یکنواختی خوراک است اگر بتوانی مغز یک انسان کودن و کور مغز را بخوری دیگر سر درد نخواهی داشت!

خواننده گرامی شما اگر جای گرگ بودید چکار می کردید ؟!!

بله. درست است! گرگ هم همان کاری را کرد که شاید شما هم می کردید، مرد بیدار بخت قصه ی ما را به جرم غفلت از بخت بیدارش درید و مغز او را خورد...!

 

 

سخن روز : بسیاری از مردم نقره را در انتظار طلا از دست می‌دهند. موریس وبستر





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

      بزرگ‌ترین گنبد نمکی ایران، ثبت جهانی می شود
   
 
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

گنبد نمكي حمید زارعی، فرنشين هيات کوهنوردی شهرستان دشتی از برنامه‌ریزی برای ثبت جهانی گنبد نمکی دشتی به عنوان بزرگ‌ترین گنبد نمکی ایران در یونسکو خبر داد.‌
به گزارش مهر و بنا به گفته‌ی حمید زارعی، گنبد نمکی دشتی در استان بوشهر، بزرگ‌ترین و زیباترین گنبد نمکی ایران و خاورمیانه به شمار می‌آید و گستردگی آن به ٣هزار و 666 هکتار مي‌رسد.
وی با اشاره به اين‌كه اردیبهشت‌ماه سال آینده شهرستان دشتی میزبان هیات‌مدیره اتحادیه‌ی غارنوردان جهان خواهد بود، گفت: «یکی از آرمان‌های این برنامه، بازدید از گنبد نمکی دشتی و ثبت جهانی آن خواهد بود.»
به گفته‌ي وی در چند روز گذشته نیز سه تن از هموندان این هيات توانسته‌اند غار تازه‌ای را در گنبد نمکی دشتی پيدا كنند.
پیش از این نيز نزديک به ٢٠ غار در اين گنبد نمكی پيدا شده است.
گنبد نمکی دشتی در استان بوشهر و در نزدیکی روستای گنخک و در جنوب خاوری(:شرقی) بندر بوشهر، در ٦٤کیلومتری شهر خورموج  است.
اين گنبد وسيع و زيبا، شوند(:سبب) شوری آب رودخانه «مند» شده است. اين رودخانه پس از گذر از کنار گنبد و دور زدن آن، شور می‌شود.





ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 78 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی