به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

به نام خدا

 

توی میل فرو رفته بودم و به یکی از مجلات مُدی که زنم همیشه می خرد نگاه می کردم.

چه مانکن هائی، چقدر زیبا، چقدر شکیل و تمنا برانگیز.

زنم داشت به گلدان شمعدانی که همیشه گوشه اتاق است ور می رفت و شاخه های اضافی را می گرفت و برگ های خشک شده را جدا می کرد.

از دیدن اندام گرد و قلنبه اش لبخندی گوشه لبم پیدا شد ، از مقایسه او با دخترهای توی مجله خنده ام گرفته بود...

زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم لبخندم را جمع و جور کنم.

گلدان شمعدانی را برداشت و روبروی من ایستاد و گفت:

نگاه کن! این گل ها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام. من عاشق عطر و بوی رز هستم. جوان، نورسته، خوشبو و با طراوت. گل های شمعدانی هرگز به زیبائی و شادابی آنها نیستند، اما می دانی تفاوتشان چیست؟

سپس ، بدون این که منتظر پاسخم باشد اشاره ای به خاک گلدان کرد و گفت:

اینجا! تفاوت اینجاست. در ریشه هائی که توی خاک اند.

رزها دو روزی به اتاق صفا می دهند و سپس پژمرده می شوند، ولی این شمعدانی ها، ریشه در خاک دارند و به این زودی ها از بین نمی روند. تلاش می کنند همیشه صفابخش اتاقمان باشند.

چرخی زد و روی یک صندلی راحتی نشست و کتاب مورد علاقه اش را به دست گرفت.

کنارش رفتم و گونه اش را بوسیدم.

این لذت بخش ترین بوسه ای بود که بر گونه یک گل شمعدانی زدم.

به نقل از صفحه "یادداشت های بی تاریخ" دکتر صدرالدین الهی در کیهان لندن


  سخن روز : زن مانند شیشه ی ظریف و شکستنی است ، هرگز توانایی مقاومت او را نیازمایید ، زیرا ممکن است شیشه ناگهان بشکند . . .





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 78 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی