به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

خاطـره ای تفـکربرانگیـز از پـروفسور حسـابی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

جنبـش عدم تعهـد و سیاسی ترین حمله هوایی تاریـخ ایـران


عصرایران ؛ جعفر محمدی:
اجلاس عدم تعهد، هر چند امروز به دلیل میزبانی کشورمان، برای ایرانی ها اهمیت دارد اما پیش از این نیز، یک بار در کانون توجه مردم ایران قرار گرفته بود، زمانی که قرار بود بغداد میزبان سران عدم تعهد باشد، آن هم در بحبوحه جنگ ایران و عراق!

برای حکومت صدام حسین که در سوم خرداد 1361، خرمشهر را از دست داده و ضربه ای حیثیتی در جنگ و جهان خورده بود، بسیار مهم بود که با میزبانی بزرگ ترین نهاد بین المللی بعد از سازمان ملل، به ترمیم وجهه خود بپردازد. از اینرو، بغداد خود را مهیای برگزاری اجلاس می کرد و این در حالی بود که ایران، می کوشید با تبلیغ ناامن بودن پایتخت عراق به دلیل وضعیت جنگی، مقامات کشورها را از سفر به عراق بازدارد و اجلاس بغداد را منتفی کند.

با این حال، ماشین تبلیغاتی و سیاسی صدام که از پشتوانه قدرت های بزرگ هم برخوردار بود، گوی سبقت را ربود و قرار شد اجلاس در بغداد تشکیل شود. عراقی ها، ادعا می کردند که بغداد به حدی امن است که حتی یک پرنده هم بدون اجازه آنها نمی تواند در آسمانش پرواز کند. آنها حتی از مسوولان کشورهای عدم تعهد خواستند تا کارشناسان امنیتی خود را به بغداد بفرستند و از نزدیک شاهد امنیت مثال زدنی آن باشند!

زمان اجلاس نزدیک می شد و تلاش های ایران ثمر بخش نبود. همه در تهران به دنبال راهی برای ضربه زدن به دشمن بودند؛ تا اینکه پیشنهادی محرمانه از وزارت خارجه به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود مقدمات اجرایی کردنش در دستور کار مقامات عالی نظام قرار گرفت.

در نامه با تأکید بر اهمیت اجلاس، تلاش های عراق در این باره و تصریح به اینکه اهمیت این موضوع از "خرمشهر" کمتر نیست، آمده بود: "سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می تواند روشن کند."

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این سند اخیرا در كتاب "ايران و جنبش عدم تعهد به روايت اسناد، از باندونگ تا تهران" توسط انتشارات ریاست جمهوری (نشر جمهور ایران) منتشر شده است.

به زودی طرح حمله آماده شد: بمباران بغداد.

این در حالی بود که بغداد در حصاری از موشک های ضدهوایی قرار داشت و ارتش صدام، حق داشت به امنیت پایتخت ببالد. اما 6 خلبان، ریسک سیاسی ترین حمله هوایی تاریخ کشورشان را پذیرفتند، بدین ترتیب سه هواپیمای اف - 4 به پرواز درآمدند، دو هواپیما از مرز گذشتند و به سمت بغداد رفتند و سومی بر فراز مرز ماند تا در صورت نیاز به کمک اقدام کند. بدین ترتیب در روز سی ام تیر 1361 ناگهان غرش هواپیماهای ایرانی در آسمان بغداد، چشم ها را متوجه آسمان کرد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

هواپیمای ایرانی بمباران را آغاز کردند و از جمله پالایشگاه الدوره را هدف قرار دادند ؛ همزمان، هزاران گلوله ضدهوایی و ده ها موشک به سمت هواپیمای آنها شلیک شد و یکی از این موشک ها، به دم هواپیمای عباس دوران و منصور کاظمیان اصابت کرد.

دوران از کاظمیان خواست که با چتر نجات بیرون بپرد و با فشردن دکمه خروج اضطراری کابین کمک خلبان، او را با چتر نجات، از هواپیما بیرون انداخت. دوران بعد از آنکه خیالش از بابت همرزمش راحت شد، هواپیمای نیمه سوخته اش را که نه بمبی داشت و نه موشکی، به سمت هتل قرق شده ای که قرار بود میزبان اجلاس عدم تعهد باشد هدایت کرد و لحظاتی بعد، آنچه بر جای ماند، هتل ویران اجلاس بغداد بود و هواپیمایی تکه تکه و البته پیکر سوخته شده عباس دوران.

خبر این حمله هوایی و انهدام هتلی که قرار بود محل اقامت سران باشد، به سرعت در جهان پیچید و نتیجه هم کاملاً مشخص بود: میزبانی از عراق پس گرفته شد؛ حیثیت سیاسی حکومت بغداد نیز بمباران شده بود!

بیست سال بعد، در تابستان گرم 1381، از شهید عباس دوران، تکه ای از استخوان سوخته پایش به وطن بازگشت و در شهر شیراز، به خاک سپرده شد.

مزار شهید عباس دوران

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

روحش شاد و یادش همواره افتخار آمیز





تاريخ : چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:عباس دوران,اجلاس,اجلاس سران,جنبش عدم تعهد,عصر ایران,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 


 
 بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند. تیره بخت تر از آن، ملتی که علاقه مند به دانستن تاریخ خود نباشد. شوربخت تر از همه، ملتی که تاریخ خود را به ریشخند بگیرد .





تاريخ : دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:تاریخ,تاریخ خود,ریشخند,شوربخت,بدبخت,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

حمام دوره قاجاریه اردبیل در حال تخریب

 
 
 

 خبرگزاری مهر:  گرمابه (حمام) ملاهادی یا حاج محسن در کوچه ملاهادی اردبیل واقع شده است و متعلق به دوره قاجاریه می باشد. متاسفانه این روزها شاهد مرگ این حمام تاریخی و تخریب آن و تجمع معتادان و اراذل و اوباش در آن هستیم.





























تاريخ : دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:گرمابه,حمام ملاهادی,ملا,ملا هادی,هادی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا



شهر باستانی و زيبای حريره ثبت ملی شد



  نگار پاكدل :

 در شمال جزیره‌ی کیش، آثاری دیده می‌شود که یادگاری از شهر باستانی، حریره است. دوران طلایی شهر حریره‌ی کیش از سال 367 تا 912مهی(:هجری قمری) بوده است. گستردگی این شهر باستانی 120 هکتار است. براساس نتایج کاوش‌های باستان‌شناسی انجام شده، محوطه‌ی باستانی حریره، از مجموعه‌ی ساحلی و خانه‌ی اعیانی، حمام، مسجد و قنات‌های کهن تشکیل شده است و این بخش در نخستین روز شهریور سال ١٣٧٦ به شماره‌ی 1886 در سیاهه‌ی آثار ملی به ثبت رسید.

 آن‌چه از شهر حریره برجای مانده‌است در راستای ساختمان‌های بندرگاه دیده می‌شود. گستره‌ی پستی و بلندی‌ها و خرابه‌های شهر کهن حریره، نزدیک به ۱۲۰ هکتار گستردگی دارد و روزگاری شهری بزرگ و آباد در منطقه بوده است.
  بندر شهر تاریخی حریره، یک شهر یک پارچه و متمرکز با معماری برون‌گرا بوده و از معماری دفاعی و درون‌گرای دیگر شهرهای تاریخی ایران در آن نشانی نیست. انتخاب این بخش از جزیره برای ایجاد شهر حریره طبیعی‌ترین و معقول‌ترین انتخاب بوده چرا که ساحل صخره‌ای آن از سطح دریا نزدیک به ده متر بلندتر است. وجود سه خلیج و دماغه که نقش بندرگاه طبیعی را دارد، همچنین دریای آرام‌تری از دیگر کرانه‌ها و ساحل‌های جزیره، خود شوند شکل‌گیری شهر در ساحل شمالی شده است.
  خانه‌ی اعیانی یادآور خانه‌های چند خانوار در روزگار کهن است که درون فلات ایران و در شهرهایی چون یزد، اصفهان و کاشان است و یکی از نمونه‌های کهن مسکن جمعی در کناره‌ی خلیج فارس به شمار می‌آید. افزون‌بر گستردگی خانه و فضاهای گوناگون آن، کاشی‌های ستاره‌ای شکلی در این خانه به دست آمده است. این کاشی‌ها همانند کاشی‌هایی است که زینت بخش بناهای مهم ایلخانی ایران مانند تخت‌سلیمان و سلطانیه است. گمان آن می‌رود که این ساختمان برای یکی از ثروتمندان کیش بوده است.
  بخش کارگاهی و صنعتی این مجموعه درست در کنار دریا ساخته شده و دارای معماری و فضاهای ناشناخته‌ای است. مجموعه کانال‌های افقی و زیرزمینی و چاه‌های گوناگون در گوشه و کنار، مجموعه‌ی بسیار جالب و نادری را تشکیل می‌دهد که هنوز کارکرد آن‌ها روشن نیست، اما گمان می‌رود که با کارهای صیادی از جمله صید ماهی، مروارید و مرجان در ارتباط مستقیم باشد و برای دسترسی آسان‌تر به دریا ساخته شده است. شاید هم بتوان گمان برد که این راهروها و کانال‌ها راه‌هایی مخفی بوده که هنگام هجوم و حمله‌ی اهالی شهری  از آن‌ها استفاده می‌کردند.
  مجموعه‌ی حمام
۵۰۰ مترمربع گستردگی دارد. این حمام دو خزینه‌ی کوچک و بزرگ دارد. باستان‌شناسان بر این باورند که این حمام را می‌توان از کهن‌ترین حمام‌های ایرانی دانست که در کاوش‌های باستان‌شناسی کشف و شناخته شده است.

  یاری‌نامه: خبرگزاری میراث فرهنگی






ارسال توسط سورنا

بنام خدا



  شاهنامه و داستان پديدآمدن شطرنج
●     آيا شطرنج يک بازی ايرانی است؟



  شهداد حيدری :

 فردوسی در شاهنامه، هندی‌ها را پدیدآورنده‌ی بازی شطرنج می‌داند و چنین می‌گوید که در زمان خسرو انوشیروان ساسانی، فرستاده‌ی شاه هند بازی شطرنج را به ایران آورد و از دانایان ایرانی خواست که راز این بازی را بگشایند.  سرانجام‏، بزرگمهر، وزیر خردمند انوشیروان، به راز شطرنج پی بُرد و آن را به‌درستی بازی کرد.اما شگفت است که این داستان شاهنامه، با همه‌ی گیرایی و کشش‌های داستانی که دارد، افسانه‌ای است و ایرانیان بسیار پیشتر از روزگار خسرو انوشیروان شطرنج را می‌شناختند و چه بسا خود پدیدآورنده‌ی این بازی بوده‌اند.

٣٠٠ سال پیش از انوشیروان هم شطرنج را می‌شناختیم

 کهن‌ترین سندی که در آن از واژه‌ی شطرنج سخن رفته است، «کارنامه‌ی اردشیر بابکان» نام دارد. این کتاب در سال ٦٠٠ میلادی به زبان پهلوی نوشته شده است. در آن‌جا می‌خوانیم که در زمان اردوان پنجم، واپسین پادشاه اشکانی(٢١٦- ٢٢٦ میلادی)، درباریان ایران شطرنج بازی می‌کردند. اردوان از دانایان دربار خواسته بود که آیین شکار و چوگان و چترنگ(شطرنج) و دیگر هنرها را به اردشیر بیاموزند. بنابراین، دست‌کم ٣٠٠ سال پیش از روزگار انوشیروان ساسانی، ایرانیان شطرنج را می‌شناخته‌اند. از این‌رو، روایت شاهنامه درباره‌ی پدیداری شطرنج و چگونگی آشنایی ایرانیان با آن، نمی‌تواند درست و پذیرفتنی باشد.
  افزون بر «کارنامه‌ی اردشیر بابکان»، ٢ نوشته‌ی دیگر به زبان پهلوی در دست هست که هر دو به شطرنج و بازی نرد پرداخته‌اند و درباره‌ی این دو بازی آگاهی‌های بسیاری به‌دست داده‌اند. نخست کتاب کوچکی است به نام «ماتیکان شترنگ(چیترنگ)» است و دیگری «چارشن شترنگ»(گزارش شطرنج).

 آیا شطرنج را هندی‌ها پدید آوردند؟
 
در بیشتر دانش‌نامه‌ها و کتاب‌ها چنین آمده است که بازی شطرنج ساخته‌ی هندی‌ها است و از سرزمین آن‌ها بود که این بازی به گوشه و کنار جهان راه یافت. اما چنین برداشتی، با اسناد کهن تاریخی هم‌خوانی ندارد. چرا که کهن‌ترین سندی که از پدیداری شطرنج در هند در دست هست، ٣٠٠ سال پس از «کارنامه‌ی اردشیر بابکان» نوشته شده است. پس ایرانیان بسیار پیشتر از هندی‌ها شطرنج را می‌شناختند.
  دیرینه‌ترین نوشته‌های هندی درباره‌ی شطرنج، یکی «حکایت سوباندهو» است که در سالیان نخست سده‌ی ٧ میلادی نوشته شده است؛ و دیگری «داستان بانا» است که نگارش آن به همان سده‌ی ٧ می‌رسد. در «حکایت سوباندهو» تنها به مُهره‌های شطرنج اشاره شده است و در «داستان بانا» از آموزش شطرنج در زمان یکی از پادشاهان بخش شمالی هندوستان سخن رفته است.

 آشنایی ایرانیان با بازی شطرنج، به روایت شاهنامه
 
با همه‌ی این‌ها، داستان فرستادن شطرنج به ایران و رازگشایی آن از سوی بزرگمهر، از دل‌انگیزترین داستان‌های بخش تاریخی شاهنامه به‌شمار می‌رود. در آن‌جا می‌خوانیم که «رای» هند، فرستاده‌ای به دربار خسرو انوشیروان راهی می‌کند و پیشکش‌هایی گرانبها برای شاهنشاه ایران می‌فرستد. همراه پیشکش‌ها، تخته و مُهره‌هایی بود. شاه هند نوشته بود که اگر خردمندان دربار ایران راز این بازی را دریافتند و درست به جای آوردند، ما باج و خراجی که شاه فرموده است به دربار ایران خواهیم فرستاد. اما اگر در برابر دانش ما تاب نیاوردید و در این آزمون شکست خوردید، شما باید به ما باج بپردازید.
  فرستاده‌ی رای هند صفحه‌ی شطرنج و مُهره‌های ٢ رنگ آن را، که سفیدش از عاج و سیاه آن از چوب ساج ساخته شده بود، نزدیک انوشیروان گذاشت. شاه پس از چندی نگریستن به آن، از فرستاده‌ی رای هند درباره‌ی تخته‌ی شطرنج و مُهره‌های آن پرسش‌هایی کرد. سپس یک هفته زمان خواست تا راز این بازی را بگشاید و به او گفت که روز هشتم برای گرفتن پاسخ خود به دربار بیاید.
  انوشیروان آن‌گاه دانایان دربار را فراخواند و تخته‌ی شطرنج را در میان گذاشت و درباره‌ی شیوه‌ی چیدن مُهره‌ها با آن‌‌ها به رایزنی پرداخت. اما هیچ‌کدام نتوانستند راز این بازی را بیابند. سرانجام پس از گذشت چند روز، همه با چهره‌هایی گرفته دربار را ترک کردند.
  هنگامی که بزرگمهر به دربار آمد و شاه را گرفته و تلخ‌کام دید، از او پرسید که چه دشواری پدید آمده است؟ انوشیروان داستان فرستاده‌ی رای هند را به او گفت. بزرگمهر پاسخ داد که راز این بازی را خواهد گشود:
  به کسرا چنین گفت کای پادشاه/ جهاندار و بیدار و فرمانروا
  من این نغز بازی به‌جای آورم/  خرد را بدین رهنمای آورم
  تنها یک روز و یک شب پس از آن، بزرگمهر خردمند به راز بازی شطرنج پی بُرد. سپس از شاه درخواست که فرستاده‌ی رای را نزد خویش بخواند تا راه و رسم بازی را ببیند. بزرگمهر در برابر فرستاده‌ی رای، همه‌ی مُهره‌های شطرنج و جایگاه هریک را بازگفت.    انوشیروان از دانایی و خرد بزرگمهر چنان شادمان شد که جامی پُر از گوهر شاه‌وار و اسبی با زین و برگ به او داد و وزیر دانشمند خود را آفرین‌ها گفت. درحالی‌که فرستاده‌ی شاه هند، سخت شگفت‌زده شده بود:
  غمی شد فرستاده‌ی هند سخت/ بماند اندر آن کار‏ٌٍِ‏ًَ‏
هشیار بخت
  شگفت اندر آن مرد جادو بماند/ دلش را به اندیشه اندر نشاند
  که: «این تخت شطرنج هرگز ندید/ نه از کاردانان هندی شنید،
  چگونه فراز آمدش رای این؟/ به گیتی نگیرد کسی جای این!».
  در نوشته‌های پهلوی نیز داستانی همانند داستان شاهنامه آمده است، با این افزوده که پس از آن‌که بزرگمهر راز شطرنج را گشود، فرستاده‌ی هند ٣ دست با او بازی کرد و در هر ٣ بار بزرگمهر پیروز شد. فرستاده‌ی شاه هند، ناگزیر توانایی و هوش او را ستود. اما در شاهنامه از بازی میان بزرگمهر و فرستاده‌ی هندی سخنی نرفته است.

 شیوه‌ی بازی شطرنج در گذشته
 
این نیز گفتنی است که در گذشته شیوه‌ی حرکت برخی از مُهر‌ه‌ها و جای آن‌ها با شطرنجی که اکنون بازی می‌شود، تفاوت اندکی داشت. در آغاز بازی، شاه سفید در خانه‌ی سفید و وزیر سفید در خانه‌ی سیاه بود. امروز وارون آن بازی می‌شود. در گذشته وزیر، تنها یک خانه می‌توانست حرکت کند. اما امروز هرچند خانه که بخواهد. حرکت مُهره‌ی فیل نیز در گذشته با امروز تفاوت می‌کرد و تنها ٣ خانه می‌توانست پیش برود.


 
یاری‌نامه‌ها:
 
آگاهی‌های تاریخی این جُستار برگرفته از کتاب: «سیر شطرنج ایران در جهان» نوشته‌ی عبدالحسین نوابی(انتشارات شباویز- ١٣٧٨) است. یاری‌نامه‌های دیگر: «آفرین فردوسی» نوشته‌ی دکتر محمد جعفر محجوب(انتشارات مروارید- ١٣٧١)؛ جستار «بررسی تطبیقی روایت شطرنج و نرد در شاهنامه‌ی فردوسی با روایت مشابه در متون پهلوی» نوشته ی لیلا جانی(در کتاب «هزارمین سال سرایش شاهنامه‌ی فردوسی»- دانشگاه آزاد، ١٣٩٠).






ارسال توسط سورنا

امروز 31 امرداد ماه

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2011/2/27/16fb83091e01.jpg

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!



ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:فال روز 31 مرداد,غمناک,مشاجره,صور,مجعد,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 





تاريخ : دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:سوگ آذربایجان,,
ارسال توسط سورنا

 

 چند هفته‌ی پیش یک گروه باستان‌شناس زیر آب ایرانی و خارجی، پروژه‌ای را در سیراف آغاز کرد تا کاوشی را برای پیدا کردن مرزهای اصلی این شهر انجام دهند. در این کار روشن شد که گستردگی شهر کهنسال سیراف بی‌گمان از سیراف کنونی بیشتر بوده است.



ادامه مطلب...

تاريخ : دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:سیراف,بندر سیراف,خاکزاد,وایت,هوس,وایت هوس,بلوک,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


  یادی از نخستين كاوشگر ايرانی تخت‌جمشيد



  گروه تاريخ :
زنده ياد علي سامي

٢٢  امرداد ماه یادآور درگذشت علی سامی – پژوهنده، نویسنده و باستان‌شناس نامدار ایران- است. او پس از سپری كردن زندگی سخت‌كوشانه و پربار، در ٨٠ سالگی چشم از جهان فرو بست. خاندان سامی، در تاریخ و فرهنگ فارس نام و آوازه‌ی سزاوارانه‌ای داشته‌اند. ٤ نسل پیشین این خاندان، از سرآمدان دانش و فرهنگ زمان خود بودند و در بنیان‌گذاری خدمات فرهنگی، از پیشگامان به‌شمار می‌آمدند.
  «ملاآقا بابا»، از دانشمندان و سخنوران سده‌ی سیزدهم مهی، از نخستین چهره‌های نامور خاندان سامی است. «آقا بزرگ سامی» نیز از دیگر سرشناسان و دانشمندانی است كه نام این خاندان را پرآوازه ساخته است. آقا بزرگ را از پیشگامان جنبش آزادی‌خواهی فارس و از چهره‌های فرهنگی برشمرده‌اند. او ٤٠ سال در دبیرستان‌های فارس سرگرم آموزش ادبیات فارسی بود. افزون بر این‌كه در نقاشی و مینیاتور نیز به هنرمندی و استادی شناخته می‌شد.
  علی سامی، فرزند آقا بزرگ، در سال ١٢٨٩ خورشیدی در شیراز و در خانواده‌ای كه خاستگاه کازرونی داشتند، دیده به جهان گشود. پس از گذراندن آموزش‌های مقدماتی، سرگرم فراگیری  تاریخ، ادبیات و باستان‌شناسی شد و هم‌زمان با آن، به‌كار فرهنگی و آموزش پرداخت. بدین‌گونه او دانش‌اندوزی و كار را درهم‌ آمیخت تا گستره‌ی آموخته‌هایش فراتر از كتاب‌های درسی و دانشگاهی باشد. از آن پس كارهای گوناگون فرهنگی را یکی پس از دیگری بر دوش گرفت و در هر کدام بنیان‌گذار خدمات اثرگذاری شد. برجسته‌ترین كار اداری او فرنشینی اداره باستان‌شناسی فارس و نیز فرنشینی بنگاه علمی و كاوش‌های تخت‌جمشید بود. افزون بر این‌كه در پاسارگاد نیز دست به پژوهش‌‌های باستان‌شناسی زد و تپه‌های پیش از تاریخ پیرامون مرودشت را كاوش كرد. خدمات او در زمینه‌ی باستان‌شناسی، بازه‌ی زمانی  ١٣١٨ تا ١٣٤٠ را دربرمی‌گیرد. كشف سر شاهزاده‌ی هخامنشی، كه از سنگ لاجورد ساخته شده است، و نیز بشقاب سنگی به خط آرامی، بخشی از یافته‌های باستان‌شناسی اوست. در سال ١٣٥٠ نیز مرمت آرامگاه كورش بزرگ به سرپرستی او انجام شد. همكاری در مرمت حافظیه، سعدیه و آرامگاه شاه‌شجاع، از دیگر كارهای اوست.
  سامی، در زمان فرنشینی اداره‌ی باستان‌شناسی، كارهای درخوری در بخش کاوش‌های علمی و پژوهش‌های باستان‌شناسی و بازسازی تکایا و آثار باستانی انجام داد. به‌ویژه کاوش‌های مهم او در تخت جمشید و مرمت مدرسه‌ی خان و بازسازی تکایا و آرامگاه‌های بزرگان و عرفای شیراز، درخور یادآوری جداگانه است. گزارشی از پژوهش‌ها و كاوش‌های او در کتاب «گزارش‌های باستان‌شناسی»(جلدهای ٢ و٣) آمده است. از سخنرانی‌های سامی در نشست‌ها و كنگره‌های علمی و دانشگاهی ایران و خارج از كشور نیز باید یاد كرد. به همین‌گونه كتاب‌ها و جستارهایی كه او فراهم آورد، در پیشبرد پژوهش‌های باستان‌شناسی و شناخت تاریخ باستانی ایران، بسیار اثرگذار و راهگشا بود.
  شادروان علی سامی سال‌های بازنشستگی را به آموزش در دانشگاه شیراز و پژوهش و نوشتن گذراند. از آثار او، كه ٣٠ جلد كتاب را دربرمی‌گیرد، این نام‌ها یادكردنی است: «پارس در عهد باستان»، «تمدن هخامنشی»(٣ جلد)، «تمدن ساسانی»(٢ جلد)، «مقام دانش در ایران باستان»، «خط و تحول آن در شرق باستان» و «آثار باستانی جلگه مرودشت». كتاب «روزها و یادها»، از واپسین آثار سامی، نیز بازگویی از یادمان‌ها و خاطرات سالیان زندگی و خدمات فرهنگی اوست. سامی دارای دكترای افتخاری باستان‌شناسی از دانشگاه آزاد آسیایی بود. او به پاس خدمات علمی خود، نشان درجه یك سپاس را از سوی وزارت فرهنگ پیشین و نشان درجه چهار كشوری را دریافت كرده بود. هموندی او در كنگره‌‌ی خاورشناسان، انجمن آسیایی و كنگره‌ی ایرن‌شناسان، گواه دیگری بر جایگاه برجسته‌ی او در دانش باستان‌شناسی و پژوهش‌های ایرانی است.






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 سلیمان لطفی نیا :

 چنان‌چه، در جستجوی معنای «قورخانه» هستید خوب است بدانید كه، این واژه، تركی و به معنای، «زرادخانه»، یا «اسلحه خانه» است. این نام به جایی از تهران گفته می‌شود كه، درست متروی شهری، یكی از ایستگاه‌های خود(ایستگاه امام خمینی) را در آن ساخته است. ساخت زرادخانه(:قورخانه)، در روزگار ناصرالدین‌شاه قاجار، آغاز شد. این كارخانه، می‌بایست ابزار و سازوبرگ‌های جنگی مانند، توپ، تفنگ، خمپاره و... بسازد. همچنین كارهای ریخته‌گری مانند ساخت، تندیس‌های گوناگون و همانند آن را انجام دهد. ارزش زرادخانه تا جایی بود كه یک وزیر ویژه، به نام وزیر قورخانه، برای آن برگزیده شده بود.

 

زرادخانه، تا روزگار قاجار از ارج بالایی برخوردار بود، اما در روزگار پهلوی و با ساخت كارخانه‌های تازه‌ی اسلحه‌‌سازی، از ارزش آن كاسته شد. پس از انقلاب این زرادخانه و ساختمان‌های آن ویران شد و تنها سردر فلزی، برجای ماند كه پس از كمی بازسازی، یكی از درهای مترو شد.  این سردر، به فرمان ناصرالدین شاه و به بزرگی ٢٣٠ متر مربع ساخته شد. این سازه ساختاری آمیخته(:تركیبی) دارد و دارای دو حجم و دو سطح گوناگون است. بخش بالای سردر، با اتاقی كه در آن ساخته شده است، مانند پل، دو سوی سردر را، به هم پیوند می‌دهد.

در همكف و در دو سوی دالان، دو اتاق ساخته شده است كه اتاق پایینی(جنوبی)، برای بازرسی(:تفتیش) و دیگری تلفن‌خانه، یا اتاق كشیك بوده است. این سردر، هیچ پنجره‌ای به بیرون ندارد، تنها در دالان اصلی، پنجره‌هایی به بیرون راه دارند. این خود از ویژگی‌های سردر زرادخانه است.
سردر قاجاری زرادخانه‌ی نظامی تهران و سردر فلزی و تاریخی آن، در سال
۱۳۷۶ خورشیدی، با شماره ۱۹۱۲ در سیاهه‌ی(:فهرست) برجای‌مانده‌های ملی کشور به ثبت رسید.




فرتورها از گاتا ضياتبری است.





تاريخ : شنبه 21 مرداد 1391برچسب:قور,قورخانه,خمپاره,زرادخانه,آمیخته,دالان,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا



  ثبت «گرداب‌سنگی» در سياهه‌ی آثار ملی



  نگار پاكدل :

 «گرداب‌سنگی» كه به گویش لری آن را «گِردآو بَردینَه» می‌خوانند در خرم‌آباد استان لرستان جای گرفته است. دیرینگی این بنا به زمان ساسانیان برمی‌گردد. این بنا از یک دیوار بزرگ سنگی كه به گونه‌ی دایره‌ای دور تا دور چشمه‌ای فصلی را پوشانده ساخته شده است. این «گرداب سنگی» در هجدهم امردادماه ١٣٥٥ به شماره‌ی 1274 در سیاهه‌ی آثار ملی به ثبت رسید.
  این گرداب یكی از ویژه‌ترین جاذبه‌های تاریخی و گردشگری در استان لرستان است و در مرکز شهر خرم‌آباد، در میان بافت كهن شهر، کنار میدان تختی جای خوش كرده است.‌ حكایت ساخت این گرداب به دور چشمه به آن شوند بوده كه آب‌ چشمه را ساماندهی كرده و به تمام بخش‌های شهر باستانی شاپور برساند.
  قطر این گرداب بزرگ و شگفت‌انگیز 18 متر و محیط آن 256 متر مربع است. پهنای این دیوار دایره‌ای 3 متر و بلندای آن از كف چشمه نزدیك به 10متر است. این بنای زیبای باستانی دارای دریچه‌ای به اندازه‌ی90×160 است. بزرگی این دهانه برای آن بوده تا آب از گرداب به کانال‌ها برسد. مواد بكار رفته در ساخت این دیوار سنگ‌های  لاشه همراه با ملات ساروج ( آهك و گچ و ...) است.
  طغیان آب این چشمه‌ی فصلی بیشتر در نیمه‌ی دوم بهمن آغاز می‌شود و این امر شوند بالا آمدن آب درون این گرداب می‌شود. افزایش و سرریز شدن آب این چشمه از سوی كانال‌های ساخته شده و جوی‌های آب طراحی شده در شهر خرم‌آباد، آب آن را به درون رودخانه‌ی شهر سرازیر می‌كند. چشمه‌ی «گرداب‌سنگی» 170 لیتر در ثانیه آبدهی دارد كه در نخستین روزهای  فصل بهار آبدهی آن افزایش می‌یابد.
  یاری‌نامه:
  سایت شهرداری خرم آباد
  ویكی‌پدیا
  خبرگزاری ایرنا






تاريخ : شنبه 21 مرداد 1391برچسب:ویکی,پدیا,ویکی پدیا,گرداب‌سنگی,گرداب,سنگی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 


تفاوت فرهنگ را ببینید ! خودمان برای داشته های خودمان ارزش قائل نیستیم !








ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 


به ايراني بودنمان افتخار ميكنيم به اينكه ما از تبار كوروش هستيم افتخار ميكنيم.


 
 
 





تاريخ : شنبه 21 مرداد 1391برچسب:ایرانی,تبار,تبار کوروش,افتخار,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 


 
 
 
۱− آرامگاه خشایارشا
۲−سنگ برجسته تاج گزاری نرسی.
۳−یادمان پیروزی بهرام دوم.
۴−آرامگاه داریوش بزرگ
۵−یادمان پیروزی شاپور یکم بر والرین و فیلیپ عرب.
۶−آرامگاه اردشیر یکم
۷−آرامگاه داریوش دوم
۸−نقش شاپور دوم ساسانی: در این نقش، سواری كه دارای تاج است، نیزه خود را بر گردن دشمن فرو كرده و هر دو، زره به تن دارند.
۹−کعبه زرتشت

 

 



نقش رستم نام مجموعه باستانی در شهرستان مرودشت استان فارس ایران است که یادمان‌هایی از ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای داده‌است.
نقش رستم در شمال مرودشت در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید واقع شده‌ است با توجه به وجود 4 آرامگاه بطور دقیقی به شکل چلیپا (صلیبی) و با دقت هندسی زیادی تهیه شده اند عده ای این اشکال را نمادهای میترایی می دانند و این دیواره را دیواره صلیب آریایی نامیده اند.





تاريخ : شنبه 21 مرداد 1391برچسب:نقش رستم,کعبه زرتشت,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org





تاريخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:ضربت,ضربت خوردن,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 گنجينه‌ای كه جان دوباره گرفت



  نگار پاكدل :

 بنای کهن گنجینه‌ی «میاندوآب» در استان آذربایجان غربی در سال 1346 خورشیدی گشایش یافت. بنای کنونی آن ساختمانی‌ست که در سال 1383 پس از بازسازی بنا و گسترش زیربنا در همان جای پیشین بازگشایی شد.
  گنجینه‌ی «میاندوآب» یک گنجینه‌ی باستان‌شناسی است که در آن به نمایش آثار دوره‌های هزاره‌ی ششم پیش از میلاد (8000 سال پیش) تا دوره‌ی قاجاریه پرداخته شده است. اشیا این گنجینه از سنگ‌های ابسیدین، سفال، فلز، آجر، کاشی، شیشه، سکه است.
  تیغه‌های سنگی از جنس ابسیدین نمونه‌های نخستین ابزار برنده مانند چاقو هستند که مورد استفاده‌ی اقوام نخستین بوده است. «ابسیدین»، سنگ آتشفشانی سیاه رنگی است که در جاهای آتشفشانی به فراوانی هست. از این تیغه‌های سنگی برای بریدن و پاره کردن و در کارهای روزمره بهره می‌جسته‌اند.
  ظروف سفالین هزاره‌ی سوم، چهارم، پنجم و ششم پیش از میلاد که از بخش‌های «جلبر اسماعیل آباد» ، «تپه‌ی جلبر»، «تپه‌ی گیان نهاوند» و... به‌دست آمده‌اند نیز در این موزه هستند. این ظروف که با نقش‌های فراوان آراسته شده‌اند. هنرمند در کشیدن نقش‌ها، از طبیعت پیرامون آن دوره الهام گرفته است. نقش‌هایی که بر روی این ظروف کشیده شده‌اند مانند نقش بزکوهی، کوه، خورشید، پرنده و نی‌زار و... هستند. در این دوره خط هنوز کشف نشده بود و به همین شوند نقاشی بر روی ظروف بسیار مورد توجه بوده است.
  ظروف سفالی که به هزاره‌ی نخست و دوم پیش از میلاد می‌رسد (در آغاز مرحله‌ی کشف خط) بیشتر ظروف ساده و بی‌نقش است. ظروف خاکستری رنگ که ویژه‌ی این دوره و یکی از نمادهای دوره‌ی(:عصر) آهن بوده است. ظروف سفالین این دوره افزون بر رنگ خاکستری، سادگی و بدون نقش بودن ویژگی دیگری نیز دارند و آن الهام گرفتن از طبیعت در ساخت خود ظرف و فرم آن است که از نگاره‌ی منقار پرندگان به ویژه پرندگان دریایی مانند مرغ ماهیخوار و پلیکان استفاده شده است.
در هزاره‌ی نخست پیش از میلاد و در دوره‌ی هخامنشیان نیز ظروف کم و بیش به همان شکل پیشین کم‌نقش و بی‌نقش ساخته شده‌اند ولی رنگ سفال آن با دوره‌ی پیش از خودشان بسیار متفاوت است .
  یکی از مهم‌ترین ظروفی که بسیار مورد استفاده بوده ظروفی است که به شکل حیوانات و سر حیواناتی چون شیر، گاو و بز کوهی طراحی و ساخته شده است و در آن‌ها نمایش آیین‌های مذهبی، آیین‌های خاک‌سپاری و آیین‌های تشریفاتی مورد استفاده بوده است. این ظروف در باستان‌شناسی «ریتون» خوانده می‌شود.
  ظروف چینی در طرح‌ها و رنگ‌های گوناگون، کاشی‌های لعابدار زیبایی نیز در این موزه به چشم می‌خورد. کتاب‌های خطی و قلمدان‌ها که از هنر کتابت سخن می‌گویند، اشیا و لوازم کارزار از جنس مفرغ از دیگر اشیا موجود در این گنجینه است که هر کدام گوشه‌ای از دست ساخته‌های هنرمندان این دوران را به نمایش می‌گذارد .
از دیگر اشیا این گنجینه، سکه‌هایی از دوران کهن است. جنس این سکه‌ها از نقره و مس و یک نمونه هم از جنس طلا است.

  یاری‌نامه:
 
پورتال استان آذربایجان غربی






ارسال توسط سورنا

بنام خدا



  هخامنشيان پيشگامان صنعت بيمه



  خبرنگار امرداد- آفتاب يزداني :

 پژوهش‌های باستان‌شناسان‌، گل‌نوشته‌ها و اسناد به‌دست‌آمده، نشان می‌دهد که هخامنشیان نخستین کسانی بوده‌اند که از بیمه، سود جسته‌اند.
 
به گزارش بینا(شبکه اطلاع‌رسانی بانک و بیمه)، تخت‌جمشید با همه‌ی شگفتی‌هایش از یک جنبه‌ی انسانی برخوردار بود و آن این‌که هرکس برای کاری که انجام می‌داد، مزد دریافت می‌کرد و اگر در زمان کار‌، بیمار می‌شد و یا درمی‌گذشت، خانواده‌ی او حقوق وی را دریافت می‌کردند‌.
  بنابر همین گزارش، در علم اقتصاد، بیمه، به معنی پرداخت پول به بیمه‌گر است که حفاظت از دارایی بیمه‌گزار را در برابر رخدادهای پیش‌بینی‌نشده، تعهد می‌کند‌.
  اگر بنیان‌گذران بیمه را در رایانه‌ی خانگی‌تان جستجو کنید، نتیجه‌ی دریافت‌شده این است که اسپانیا و پرتغال در سده‌ی پانزدهم میلادی از بنیان‌گذاران انواع بیمه‌ی عمر در کشورشان بوده‌اند. این درحالی است که برپایه‌ی گل‌نوشته‌های یافت شده در تخت‌جمشید، این روزها می‌دانیم که ایرانیان بانیان بیمه بوده‌اند.






تاريخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:پیشگام,پیشگامان,صنعت,صنعت بیمه,بیمه,بیمه گر,بیمه گذار,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 نرم‌افزاهايی كه از تخت‌جمشيد و شاهنامه می گويند



  خبرنگار امرداد- اسفنديار كيانی :

 نرم‌افزار چند رسانه‌ای «تمدن ایران، تخت جمشید» و «دُرج شاهنامه‌ی فردوسی»،  برخوانی دکتر جلال‌الدین کزازی از شاهنامه، ره‌آورد پنجمین نمایشگاه بین‌المللی رسانه‌های دیجیتالی بود. درباره‌ی این‌دو نرم افزار با طراحانش به گفت‌و‌گو نشستیم.
 
شهرام حاج‌قربانی، مدیر مسوول موسسه‌ی داده‌های طلایی خلیج‌فارس، درباره‌ی نرم‌افزاری که موسسه‌ی او عرضه کرده است، گفت: «برای نخستین‌بار است که محیط تخت‌جمشید در یک نرم‌افزار بازسازی می‌شود و کاربر این امکان را می‌یابد تا درون بناهای تخت‌جمشید برود و همه‌ی گوشه کناره‌های آن را ببیند و به کمک راهنماهای شنیداری و متنی، و در بخشی به نام "واقعیت مجازی"، از نزدیک بیننده‌ی فضای پارسه باشد.»
به گفته‌ی حاج‌قربانی یکی از تازگی‌های نرم‌افزار«تمدن ایران، تخت‌جمشید» در امکان بهره‌جویی از پویا‌نمایی‌ها (:انیمیشن) است، بی‌آن که کاربر به کارت گرافیکی رایانه‌ای نیاز داشته باشد. به کمک این پویانمایی‌هاست که می‌توان به درون کاخ‌های تخت‌جمشید، راه یافت.
  مدیر مسوول موسسه‌ی داده‌های طلایی خلیج‌فارس افزود: «بخش دیگری نیز به نام "گذری بر تاریخ" به نرم‌افزار افزوده‌ایم. این بخش دربردارنده‌ی چکیده‌ای از تاریخ هخامنشیان در صد رویه است. هم‌چنین در بخش پویانمایی، برخی از رویدادها و جشن‌ها را که در تخت‌‌جمشید برپا می‌شد، بازسازی کرده‌ایم، همانند جشن نوروز و مهرگان و آیین دربار شاهان. رویدادهایی چون گشودن بابل به‌دست کوروش بزرگ یا آمدن اسکندر به ایران و رسیدن او به تخت‌جمشید، در این بخش آمده است. افزون بر این‌ها، کاربر می‌تواند متن کامل استوانه‌ی کوروش را با صدای استاد بهروز رضوی بشنود. این بخش‌ها، از گیرایی‌ها و دیدنی‌های نرم افزار است.»
  حاج‌قربانی درباره‌ی شیوه‌ی فراهم آمدن نرم‌افزار «تمدن ایران، تخت‌جمشید» با اشاره به این‌که سه سال بر روی این پروژه کار شده و هشت ماه پژوهش آغازین آن زمان برده است، گفت: «از کارشناس باستان‌شناسی نیز سود جسته‌ایم تا داده‌های تاریخی و باستان‌شناسی، درست و درخور اعتماد باشد.» 
  به گفته‌ی وی این نرم‌افزار، برگزیده‌ی جشنواره‌ی ایران‌شناسی، است و برای این که کاربران با کمترین هزینه آن‌را تهیه کنند در دو نوع، طراحی شده است. یکی از آن‌ها دو زبانه است که برای کاربران خارجی است و ٥٠دلار است؛ و دیگری نرم‌افزار تک‌زبانه‌ی فارسی است به بهای ٢٠ هزار تومان.
  «واقعیت مجازی»، «سفر به پارسه»، «انیمیشن» و «گذری بر تاریخ» بخش‌های چهارگانه‌ی نرم‌افزار «تمدن ایران، تخت‌جمشید» است.
  «درج شاهنامه» با صدای استاد کزازی
 
موسسه‌ی فرهنگی «مهرارقام ایرانیان» نیز بازدید‌کنندگان را به شنیدن برخوانی دکتر جلال‌الدین کزازی از شاهنامه، در نرم‌افزار «دُرج شاهنامه» فراخوانده است. با این نرم‌افزار، کاربر می‌تواند شیوه‌ی درست و بی‌لغزش خواندن شاهنامه را بشنود و فرابگیرد. اگر هم به واژه‌ی دشواری برخورد، به کمک بخشی که به نرم‌افزار افزوده شده، معنای آن را بیابد. این کار با تایپ نام واژه امکان‌پذیر است. حتا می‌توان واژگان دلخواه، یا بیت‌ها را به سادگی یافت.
  حامد علی‌نژاد، راهنمای بازدیدکنندگان موسسه‌ی مهرارقام در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتالی، گفت: «برخوانی کزازی ٩٣١١ دقیقه است و واژه‌نامه‌ی آن نیز، که برگرفته از لغت‌نامه‌های دهخدا و معین است، دربردارنده‌ی ٢٥٠ هزار واژه و بیش از ٤٠٠ هزار معنی است که برای کاربران به آسانی دست‌یافتنی است. متن شاهنامه نیز برگرفته از ویرایش و گزارش استاد کزازی در کتاب ٩ جلدی "نامه‌ی باستان" است.»

 به گفته‌ی علی‌نژاد این موسسه پیش از این نرم‌افزار‌هایی به نام‌ «درج یک»  و «درج دو» عرضه کرده که درج یک، دربردارنده‌ی ٢٣ کتاب از سخنوران و نویسندگان ایران است. پس از چهار سال، دیوان ٧٨ شاعر به نرم‌افزار پیشین افزوده شده و به نام «درج دو» در اختیار کاربران گذاشته شده است. «درج سه» نیز ١٧٨ کتاب را در زمینه‌ی ادبیات ایران در اختیار کاربر می‌گذارد. افزون‌بر آن، بخش‌های سرگرم کننده‌ای همانند فال حافظ و جدول کلمات دارد و آوازهای استادان موسیقی ایران، مانند استاد شجریان، شهرام ناظری و داریوش رفیعی نیز به آن افزوده شده است. در نرم‌افزار دیگری، دیوان‌های شعری سخنورانی مانند رودکی، خیام، سعدی، نظامی و حافظ گنجانده شده است و کاربر می‌تواند همه‌ی دیوان آن‌ها را با صدای نرگس اصفهانی و امیر نوری بشنود. و البته تازه‌ترین کار این موسسه‌ نیز همان «درج شاهنامه» با صدای استاد کزازی است.

 پنجمین نمایشگاه بین‌المللی رسانه‌های دیجیتالی که کار خود را در مصلای تهران از ١٤ مهرماه آغاز کرده است، تا امروز ٢٣مهرماه برپا خواهد بود.






تاريخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:نرم افزار,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

چين محدوديتها برمسلمانان را تشديد کرد

چین محدودیتها بر مسلمانان ایگور در استان شین جیانگ در شمال غرب این کشور را تشدید کرد.
به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره، این محدودیتها شامل جلوگیری از روزه گرفتن کارکنان دولتی و مدارس در این استان است. مسئولان این استان چین همچنین مجوز مغازه ها یا رستورانهایی را که روزها بسته باشند، یکسال لغو می کنند.





تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:چین,محدودیت,مسلمانان چین,مسلمانان چینی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا



  برابر با يازدهم امردادماه
  ٣‌ اثر در يک روز به ثبت رسيد



  نگار پاكدل :


  «تيمچه»‌ی قم برگزيده شد
 «تيمچه‌»‌ی بزرگ بازار قم كه در بخش شمالی راسته‌ی «بازار نو»، جای گرفته است يكی ا ز سه تيمچه‌ی شهر قم است. «تيمچه»‌ی بزرگ قم در ۱۱ امردادماه سال ۱۳۷۶ خورشيدی با شماره‌ی ۱۹۰۲ در سياهه‌ی آثار ملی ایران به ثبت رسید.
 اين بنای باشكوه و ارزنده به كوشش هنرمند برجسته‌ی دوره‌ی ناصری، استاد «حسن‌قمی» مشهور به «معمارباشی» در سال 1301 مهی(:هجري‌قمری) طراحی و اجرا شد.
 گستردگي، معماري و تزيينات اين بنا ويژه و چشمگير است. «تيمچه»‌ي بزرگ قم بنايي دو‌اشكوبه با 12 غرفه است. اين بنا داراي اُرسي‌هاي زيبايي است كه بيشتر آن‌ها ويران شده و از بين رفته‌اند .
سقف تيمچه «سه‌چشمه» است كه بخش مياني آن  با دهانه‌ و بلنداي 15 متري داراي دو پوشش است. درازاي اين بخش 28 متر و بدون ستون است. چشمه‌ي مياني با بلندا و دهانه‌ي 15 متر داراي پوشش آجري ريز(:ظريف)، زيبا و آراسته با «مقرنس‌گچي» در زوايا است. گنبد به گونه‌ي «عرق‌چيني» ساخته شده است. پوشش زير گنبد شمسه‌كاري با شيوه‌ي «رسمي‌بندي» و «يزدي‌بندي» است. در اين پوشش‌ها همچنين روزنه‌هايي براي فراهم آوردن روشنايي به درون بنا، كار گذاشته شده است. اين تيمچه با دو ورودي به راسته‌ي «بازار نو» راه مي‌يابد.
بد نيست بدانيد كه دو تيمچه‌ي ديگر اين بازار سال‌ها پيش هنگام ساختن خيابان‌هاي جديد شهر قم از ميان رفته است. اين دو تيمچه از تيمچه‌ي اصلي كوچك‌تر بوده‌اند.

  «گور‌دختر»، يادآور تمدنی كهن
 «گوردختر» آرامگاهی شبيه به آرامگاه «كوروش‌بزرگ» است كه در بخش مركزی «دشتستان» استان «بوشهر» جای گرفته است. در خاور اين آرامگاه نیز برجای مانده‌های «کوشک» اردشیر ساسانی دیده می‌شود. «گور‌دختر»  از آثار تاریخی دوره‌ی هخامنشی است كه در سال ۱۳۷۶ با شماره‌ی ۱۸۹۷ در سياهه‌ی آثار ملی ایران جاي گرفت.
 گوردختر به چم(:معنی) دختر گبر یا زرتشتی است. اين آرامگاه در خاور جاده‌ي برازجان به کازرون است که بنای آن دارای سقف و بدنه‌ی سنگی آن شبیه آرامگاه «کورش‌بزرگ» است.
‌«گور‌دختر» را نخست «لویی واندنبرگ» باستان‌شناس بلژیکی در سال ۱۳۳۹ خورشیدی کشف کرد. وي خود بر اين باور بود كه «گور‌دختر» آرامگاه «چیش پیش» یا کوروش یکم (جد کوروش بزرگ) است. اما «شاپور‌ شهبازی» باستان‌شناس بزرگ ايران بر اين باور بود كه این گور، آرامگاه «کوروش‌کوچک» است. برخی ديگر مي‌گويند اين بنا، آرامگاه«آتش‌سا» دختر «كوروش‌بزرگ» یا مادر وی يعنی «ماندانا» یا خواهر اين بزرگ‌مرد تاريخ است.
معماری بنای «گور‌دختر» كاملا شبيه آرامگاه «کوروش‌بزرگ» در پاسارگاد است اما ساخته شده در اندازه‌اي كوچكتر است. اين بنا از ۲۴ تكه سنگ در اندازه‌هاي گوناگون ساخته شده است و كه با بست‌های «دم‌چلچله‌ای» به یکدیگر پيوند خورده‌ و نگهداشته شده‌اند. بلنداي حقيقي اين بنا چهارونیم متر است. بالای این آرامگاه فرو‌رفتگی شبیه به یک قاب وجود دارد که گمان مي‌رود جای گذاردن كتيبه بوده است.

 خانه‌ی «پدر جراحی ايران» هم به تاريخ پيوست
 «یحیا‌عدل»، معروف به «پدر جراحي ايران» در سال١٣٧٤ كه نزديك به ٩٠ سال داشت  به «مصطفي مير‌سليم» وزير فرهنگ و ارشاد آن زمان نامه‌اي نوشت. وي در اين نامه نوشت از آن‌جا كه توانايي لازم براي بازسازي اين بنای ارزشمند تاريخي را ندارم  براي بازسازی آن خواستار فروش اين ملک به دولت هستم.
اين بنا در يازدهم امردادماه ١٣٧٧‌خورشيدي با شماره‌ي ٢٠٨١در سياهه‌ي آثار ملي به ثبت رسيد. اين خانه در سال ١٣١٠ خورشيدي به كوشش «ماركوف روسي» به شيوه‌ي معماري روسي در خيابان وليعصر‌ تهران ساخته شد.
خانه‌ي دكتر «يحيا‌عدل» پس از بازسازي در سال ١٣٧٧خورشيدي به عنوان دبير‌خانه‌ي شوراي تشخيص مصلحت‌نظام مورد استفاده قرار گرفت و در سال ١٣٧٨‌خورشيدي جايگاه فرهنگستان هنر شد.

 ياري‌نامه‌ها:
 ويكي‌پديا، روزنامه‌ی تهران‌امروز، بانک اطلاعات روندهای الكتريكی استان قم






ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

فقط اشکنه پیاز، ماهی 350 هزار تومان

 





تاريخ : دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:اشکنه,اشکنه پیاز,مخارج,آرد,مرزنجوش,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


یک حقیقت تلخ

عضویت در جذاب ترین گر.ه اینترنتی | Www.TodayPix.ir






تاريخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:تلخ,حقیقت,حقیقت تلخ,صف,صف مرغ,,
ارسال توسط سورنا


 خبرنگار امرداد - شهداد حیدری :

قدير افروند  «دیر زمانی است که پیشینه، تاریخ شهرسازی و باستان‌شناسی تهران نادیده گرفته شده است. تا بدان‌جا که اکنون موزه‌ای یا مرکزی به نام تهران‌شناسی نداریم. کانون کوچکی هم در دهه‌ی گذشته برای تهران‌شناسی شکل گرفته بود، از میان رفته است، بی‌آن‌که نهاد پژوهشی و فرهنگی جای آن را گرفته باشد. در حالی‌که تهران حق بزرگی برگردن مدیریت شهری و مردمی دارد که از گوشه و کنار آمده‌اند و در این‌جا زندگی می‌کنند‏. شهر تهران به‌سادگی شکل نگرفته که ما این‌گونه آن را رها کرده‌ایم. این شهر تاریخ پر فراز و نشیب دارد و سختی‌ها دیده است. بگذریم از این‌که پس از انقلاب، گستردگی بیرون از قواره‌ای پیدا کرده و پروژه‌های تجاری، تک‌تک آثاری که هویت تاریخی تهران را شکل می‌دادند، از میان برده است.»

 



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 «زاغه» نيز به سياهه‌ی آثار ملی پيوست



  نگار پاكدل :

 تپه‌ی «زاغه» یکی از تپه‌های باستانی ایران است که در بخش جنوبی دشت قزوین در منطقه‌ی بویین‌زهرا جای گرفته است. این تپه به هزاره‌ی ششم و هفتم پیش از میلاد باز می‌گردد. این تپه در ١٣٧٧ خورشیدی به شماره‌ی ٢٠٧٧ در سیاهه‌ی آثار ملی ایران جای گرفت.
 نخستین بار دکتر«نگهبان» این تپه را حفاری و در مورد آن پژوهش کرد. در کل ۲۱ خانه از این تپه بیرون آمد. بیشتر بناهای «زاغه» از چینه و خشت بوده است و برای پوشش سقف آن‌ها از تیرهای چوبی استفاده شده است. شغل مردمان ساکن این تپه کشاورزی و دامداری بوده است.
  این تپه نزدیک به بیست هزار مترمربع گستردگی دارد. در نخستین پژوهش‌‌ها نشانه‌هایی از اجتماعات کشاورزی از آن بدست آمده است. این تپه جزو نخستین سکونت‌گاه‌های ایران می‌باشد.  پس از هزاره‌ی ششم میلادی این تپه کاملا خالی از سکنه شده است. گمان می‌رود که ساکنان آن به تپه‌ی «قبرستان» کوچ کرده و در آنجا مانده‌اند.
  گمان آن می‌رود که تپه‌ی «زاغه»، کهن‌ترین برجای مانده‌های باستانی را دارد. سفال‌های تپه‌ی «زاغه» به  رنگ قرمز یا نخودی بوده است و با سطحی  پردازش(:صیقل) یافته. این سفال‌ها بیشتر به کوشش سفالگران محلی در بیرون روستا پخته می‌شده است.
  برخی از سفال‌های این تپه‌ی هزار‌رنگ(:منقوش)، هندسی شکل است. دیگر اشیای به دست آمده از این تپه را می‌توان؛ ریتون‌های کره‌ای، مخروطی و استوانه‌ای، مُهر، پیکرک (مجسمه کوچک) حیوان و انسان، تیغه و آثار سنگی و استخوانی دانست.

  یاری‌نامه‌ها:
  همشهری آنلاین - ویکی‌پدیا






تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:زاغه,تپه زاغه,چین,چینه,پردازش,صیقل,پیکرک,پیکر,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 انتشار« خاطرات آزاده زرتشتی» در مجموعه «دوره در‌های بسته»



  خبرنگار امرداد - شادان رستمی :

 خاطرات یک آزاده زرتشتی از روز‌های اسارت در اردوگاه‌های ارتش متجاوز صدام به قلم «افضل قائمی کاشی» در قالب یکی از کتاب‌های مجموعه «دوره درهای بسته» از سوی انتشارات روایت فتح منتشر می‌شود.
  افضل قائمی کاشانی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره کتاب «دوره در‌های بسته به روایت رستم خرمدین» گفت:«این کتاب به زندگی رستم خرمدین اختصاص دارد، که در زمان پایانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در خدمت سربازی به اسارت نیرو‌های عراق در آمد.».
  وی ادامه داد:« آنچه این کتاب را از دیگر آثار مجموعه «دوره درهای بسته» متفاوت می‌کند، اقلیت مذهبی بودن این اسیر است که به‌شوند(:دلیل) زرتشتی بودن گاهی از طرف اسرای ایرانی با مشکل روبه‌روست و زمانی طول می‌کشد که با رفتار و کردار خود نظر ‌آن‌ها را نسبت به خود تغییر دهد.».
  قائمی کاشانی افزود: «مشکل دوم مربوط به نام و نام‌خانوادگی اوست که برای عراقی‌ها جنگ‌های قادسیه را تداعی می‌کند و این مساله باعث می‌شود تا از سوی نیرو‌های عراقی بیشتر مورد شکنجه قرار بگیرد که در نهایت با معرفی کردن خود به عنوان یک مسیحی از این مشکلات رها می‌شود.».
  وی درباره منابع کتاب گفت: «مصاحبه و تحقیقات توسط انتشارات روایت فتح انجام شد، که به نسبت کامل بود و در نگارش کتاب به همان اطلاعات اکتفا شد، اما اگر خودم با وی مصاحبه می‌کردم متن کامل‌ و جامع‌تری ارایه می‌دادم
  پیش از این ایبنا در گفت‌وگو با فاطمه علیزاده متوجه شروع نگارش «دوره در‌های بسته به روایت رستم خرمدین» به دست او شده بود اما پس از تاخیر در نگارش، منابع اثر به موسسه روایت فتح پس داده و به افضل قائمی کاشانی سپرده شد. این اثر که نگارش آن در فروردین ماه سال 1391 به پایان رسیده است، در مراحل پایانی چاپ قرار دارد و به زودی توسط انتشارات روایت فتح منتشر می‌شود.
  «خرمدین» ٢١ تیرماه ١٣٦٧، در جنگ تحمیلی ایران و عراق به اسارت عراق در آمده بود.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

داستان عاشقانه‌ی یک شعر


 

 

این شعر و تصنیف زیبای اون رو همه ی ما دستکم یک بار خوندیم و شنیدیم

شعری زیبا از مهرداد اوستا :

وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم

اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم

کی ام، شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم

مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم

چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم

بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم

نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، بدوش ناله کشیدم

جوانی ام به سمند شتاب می شد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم

به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم

وفا نکردی و کردم، بسر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
 

 
ولی داستان عشق و خیانتی که باعث سروده شدن این شعر شد به گوش کمتر کسی رسیده.

مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج می‌گذارند. دختر جوان به دلیل رفت و آمد هایی که به دربار شاه داشته ، پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد.
دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر می‌شوند، به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی می‌کنند عقیده ی او را در ادامه ی ارتباط با نامزدش تغییر دهند. ولی اوستا به هیچ وجه حاضر به بر هم زدن نامزدی و قول خود نمی شود . تا اینکه یک روز  مهرداد اوستا به همراه دوستانش ، نامزد خود را در لباسی که هدیه ای از اوستا بوده ، در حال سوار شدن بر خودروی مخصوص دربار می‌بیند…

مهرداد اوستا ماه ها دچار افسردگی شده و تبدیل به انسانی ساکت و کم حرف می‌شود.
بله نامزد اوستا فرح دیبا بود ..

در همان روزها ، نامزد اوستا به یاد عشق دیرین خود افتاده و دچار عذاب وجدان می‌شود. و در نامه ای از مهرداد اوستا می‌خواهد که او را ببخشد. اوستا نیز در پاسخ نامه ی او تنها این شعر را می‌سراید..
حالا یک بار دیگه شعر رو بخونید ….





تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:مهرداد اوستا,تصنیف,عذاب,وجدان,عذاب وجدان,وژدان,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا



پاسارگاد، نخستین باغ ایرانی است

 



خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

سال گذشته ٩ باغ ایرانی به سیاهه‌ی(:فهرست) میراث جهانی یونسکو پیوست تا نام باغ‌های ایرانی را برای همیشه در حافظه‌ی مردم جهان جاودانه كند.
باغ‌هایی چون پاسارگاد و ارم در استان فارس، پهلوان‌پور و دولت‌آباد از استان یزد، فین و چهلستون از استان اصفهان، اكبریه از استان خراسان جنوبی، عباس‌آباد از استان مازندران و شاهزاده ماهان از استان كرمان كه برای بسیاری نام‌هایی آشنا هستند، به سیاهه‌ی جهانی راه یافتند.
به گزارش جام‌جم آنلاین و بنا به گفته‌ی رضا نوری‌شاد‌مهانی، دكترای باستان‌شناسی كه پژوهش‌هایی در زمینه‌ی باغ‌های ایرانی داشته است این رخداد، از آن روی ارزشمند است كه از ١٢ باغ ثبت شده در جهان ٩ باغ از آنِ ایران است.
١٢ باغ اكنون در سیاهه‌ی جهانی ثبت شده‌اند. دوتا از آن‌ها، تاج محل و آرامگاه همایون، پادشاه گوركانی در هند است و دیگری باغ شالیمار در پاكستان است. اما ٩تای دیگر به نام ایران است و نشان می‌دهد باغ‌سازی ایرانی‌ها برای كارشناسان یونسكو ارج و ارزش بسیار دارد.
رضا نوری‌شاد‌مهانی در این گفت‌و‌گو در پاسخ به این پرسش كه دیرینگی باغ‌سازی در ایران و جهان به چه زمانی برمی‌گردد؟، گفت:
بنابر یافته‌های باستان‌شناسی، نخستین باغ، در عراق در جایی به نام «چوغا مامی» پیدا شده است. در این گستره زمین‌های كشاورزی به‌گونه‌ی افشان آبیاری می‌شده‌اند و باستان‌شناسان دیرینگی این گستره را به هزاره‌ی ششم پیش از میلاد نسبت می‌دهند. در مصر نیز در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد، باغ‌های سلطنتی را داریم. در نوشتارهای استوره‌ای و مذهبی به باغ‌های معابد سوم در میان‌رودان(بین‌النهرین) اشاره شده، اما بی‌گمان این آشوری‌ها بوده‌اند كه در هزاره‌ی نخست پیش از میلاد پدیده‌آورنده‌ی باغ‌های یادمانی بوده كه شاید مهم‌ترین این باغ‌ها، باغ معلق بابل بوده است.

پاسارگاد

 این پژوهشگر باستان‌شناس، درباره‌ی پیشینه‌ی باغ‌سازی در ایران گفت:
پیشینه‌ی باغ در ایران برپایه‌ی یافته‌های باستان‌شناسی به «پاسارگاد» برمی‌گردد، یعنی جایگاه شهریاری كورش هخامنشی. در كاوش‌های باستان‌شناختی در این گستره یك سامانه‌ی آبیاری كه دربردارنده‌ی جوی‌ها و حوضچه‌هایی است، پیدا شده است. این سامانه؛ كاخ‌ها را دربرداشته و چون دارای ٤ كرت هم بوده است بنابراین پاسارگاد را می‌توانیم یك شهر برپایه‌ی نقشه‌ی چارباغ بدانیم. این فرض اگر درست باشد، پاسارگاد كهن‌ترین باغ ایرانی به شمار می‌رود.

 

نمونه‌ای از آبراه باغ شاهی پاسارگاد


در روزگار هخامنشی، ساسانی و به‌ویژه در دوره‌ی اسلامی، باغ‌های ایرانی هم جایی برای گردش و شادی هستند و هم نمادی از بهشت به شمار می‌آیند.

به گفته‌ی رضا نوری‌شاد‌مهانی؛ در آموزه‌های مزدایی، بودا و حتا اسلامی بهترین جای بهشت جایی است كه ٤ نهر از آن مشتق می‌شده است. در واقع یك نگرش فلسفی بوده كه خودش را در نقشه‌ی باغ به‌گونه‌ی كاركردی نشان داده است.
او به باغ‌هایی كه در روزگار اسلامی در ایران ساخته شده، اشاره كرد و گفت:
ما باغ‌های بسیاری داشته‌ایم كه شوربختانه اثری از آن‌ها نمانده است. اگر در متون پیگیری كنید ملك‌شاه سلجوقی باغ‌های بسیاری را در اصفهان می‌سازد همچون باغ بكر یا احمد سیاه كه دارای حوضچه‌ها و كوشك‌های بزرگ بوده است. یا این را می‌دانیم كه كهن‌ترین نقشه‌ی باغ در روزگار ایلخانی به نام رشیدالدین فضل‌الله همدانی ثبت شده است كه درباره‌ی باغ اوجان تبریز است، اما این روزها این باغ‌ها را تنها در منابع  مكتوب داریم.
درواقع از زمان صفویه به این سو باغسازی از نظر كمی گسترش پیدا می‌كند و ما در این هنگامه دو‌گونه باغ داریم. باغ محصور بزرگ یا همان چارباغ و باغ‌های كوچك‌تری كه درون كاخ هستند.

این باستان‌شناس و پژوهشگر درباره‌ی كاركرد باغ‌ها در ایران گفت:
باغ‌ها دو كاركرد داشته‌اند؛ باغ‌كاخ كه هسته‌ی اصلی آن را كاخ یا كوشك تشكیل می‌دهد؛ كاركرد سلطنتی داشته است و كم و بیش در همه‌ی سرزمین‌های اسلامی رواج داشته است. گونه‌ی دوم باغ‌آرامگاه است كه آرامگاه‌هایی برای بزرگان را در بر‌می‌گرفته و اشاره‌ای بوده به بهشت. از همین روی است كه می‌بینیم یك باغ و فضای دل‌انگیز پیرامون آرامگاه ساخته می‌شود.

به گفته‌ی وی در این باغ‌ها، آرامگاه‌گنبد‌گونه، نماد آسمان و بهشت است. درخت سرو، نماد جاودانگی یا زندگی همیشگی و سازه‌های ٨ ضلعی اشاره به لذت‌های ٨گانه‌ای است كه یك نیك‌كردار در بهشت از آن بهره‌مند می‌شود. نكته‌ی درخور توجه این است كه باغ پاسارگاد نیز هم باغ‌كاخ و هم باغ‌آرامگاه به شمار می‌آید.
و اما رواج الگوی باغ ایرانی در جهان.  رضا نوری‌شاد‌مهانی در این باره گفت:
سه الگو در باغ‌سازی داریم؛ الگوی چینی، الگوی شمال مدیترانه و الگوی ایرانی.
الگوی چینی در كشورهای خاور دور كاربری داشته و دارد و الگوی شمال مدیترانه، الگویی است كه كشورهای اروپایی از آن بهره می‌گیرند. الگوی ایرانی نیز الگویی است كه كشورهای اسلامی بیشتر از این الگو سود می‌جویند.

نوری شادمهانی با توجه به این كه نگرش مذهبی و خشك بودن اقلیم ایران،دو شوندی(دلیلی) بوده كه ایرانی‌ها را به سمت و سوی باغ‌سازی كشانده و الگویی به نام باغ ایرانی را پدید آورده، گفت:
ما یك الگوی متفاوت چندهزارساله در باغ‌سازی به نام الگوی ایرانی داریم اما شوربختانه این روزها در بوستان‌هایی كه در ایران ساخته می‌شود، نقشه و بافت اروپایی دیده می‌شود تا ایرانی! شاید شوند(:دلیل) این علاقه‌مندی به الگوهای مدیترانه‌ای نیز گرایش به فرهنگ باخترزمین است.

او در دنباله‌ی گفتارش به باغ‌های بیشمار ایرانی اشاره كرد كه داریم اما ثبت جهانی نشده‌اند.
رضا نوری‌شاد‌مهانی باغ‌های طبس، صفی‌آباد بهشهر، باغ‌های قزوین همچنین باغ هشت بهشت اصفهان، باغ عفیف‌آباد شیراز و بسیاری از باغ‌های دیگر را نام برد كه توانمندی جهانی شدن دارند.
رضا نوری‌شاد‌مهانی در پاسخ به ارزشمندترین ویژگی باغ‌های ایرانی، گفت:

  «غار دواشکفت» یکی از کهن‌ترین زیست‌‌گاه‌های بشر در گستره‌ی کرمانشاه و در نزدیکی تاق بستان است. این مکان باستانی، دربردارنده‌ی دو غار كوچك و بزرگ كنار هم است و در دامنه‌ی جنوبی کوه میوله، در بلندی نزدیك به سیصد متری از دشت و مشرف بر پارک کوهستان قرار دارد.
  این غار نخستین بار در سال
۱۹۹۹ میلادی از سوی باستان‌شناسان کرمانشاهی، ‌فریدون بیگلری و سامان حیدری شناسایی و مطالعه شد. بر پایه‌ی یافته‌های باستان‌شناسی، این غار در دوره‌ی پارینه سنگی میانی (۱۲۰ تا ۴۰ هزار سال پیش)، زیست‌گاه انسان‌های شکارگر (احتمالاً نئاندرتال) بوده است.
  در غار بزرگ ابزارهای سنگی پیدا شده كه مربوط به «فرهنگ موستری» زاگرس است. برای ساخت ابزارها از سنگ‌های پیرامون غار بهره برده شده ‌است. افزون ‌بر دو اشکفت، آثار زندگی انسان‌های پارینه سنگی در چند غار و پناهگاه دیگر در شمال کرمانشاه نیز پیدا شده است. نزدیکترین آنها به دو اشکفت «پناهگاه ورواسی» است که از سوی باستان‌شناس آمریکایی «بروس هو» کاوش شده است.

 وجود چشمه‌ی آب همیشگی در کنار غار، چشم‌انداز مناسب دهانه‌ی آن به دشت و دسترسی آسان به بلندی‌‌های بالاتر از ویژگی‌های مناسب این غار برای زندگی بوده است.

 مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که ساکنان این غارها بیشتر به شکار بز کوهی، میش وحشی، گورخر و اسب وحشی می‌پرداختند. البته حیوانات دیگر مثل مارال، گاو وحشی، آهو و گراز نیز شکار می‌شدند.

 «غار دو اشكفت» در سال ١٣٨١ خورشیدی به شماره‌ی 5976 در سیاهه‌‌ی آثار ملی ایران به ثبت رسید.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 اين روزها هنگامه‌ی مراسم «گاوجنگی» است



  صديقه نوده‌فراهانی :

 

 مراسم «گاو جنگی» یكی از سرگرمی‌های سنتی در روستای شیرکلای شهرستان نور استان مازندران است كه به مدت ١٠ روز برگزار می‌شود. این مسابقه برای زورآزمایی و رقابت میان گاوهای بومی ترتیب داده می‌شود.  شركت‌كنندگان در این آیین گاوهایشان را برای رقابت به جای مورد‌ نظر می‌آورند و گاوها دو به دو به رقابت می‌پردازند.
  هر سال و یک هفته پس از پایان گرفتن «کشتی لوچو» در روزهای آغازین امرداد‌ماه به وسیله‌ی نامه، تاریخ برگزاری مسابقه را به آگاهی اهالی روستاها و شهرها و حتی استان‌های همجوار می‌رسانند. پیش از انجام مسابقه از اهالی محل مبلغی پول بابت هزینه‌های نگهداری میهمانان در روستا و كرایه زمین برای انجام مراسم و هزینه‌های جاری گردآوری می‌شود.
  در زبان محلی به این سرگرمی «جونكا جنگی» یا «تشک جنگی» گفته می‌شود. این مسابقه در میان مردم بلوچ به «گاوبازی» نامور است.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


استان گیلان، با قدمتی چند هزار ساله دارای آثار تاریخی و طبیعی بسیاری است که سالانه پذیرای هزاران گردشگری است که از اقصی نقاط کشور به این دیار سفر می کنند .

  به گزارش

خبرنگار باشگاه خبرنگاران گیلان

؛ بقایای این شهر تاریخی دیواره های یک قلعه تاریخی، جاده های سنگ فرش، سه پل خشتی، حمام، تپه های باستانی، ظروف سفالی، سکه ، کارگاه های شیشه گری، آجرپزی و آهنگری، قبرستان ها و بازار قدیمی با قدمت 1200 ساله گویای تمدن مردم این دیار در دوره اسلامی است. این محوطه تاریخی که در 55 کیلومتری شهرستان رشت و 25 کیلومتری  صومعه سرا در غرب استان گیلان واقع شده ، در سال 82 با شماره 9942 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.





تاريخ : چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:استان گیلان,گیلان,هفت دغنان,دغنان,سنگ فرش,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


دخمه فرهاد، دو اتاق تو در تو است که در دل کوه و درون صخره ای بزرگ تراشیده شده است و با راه پله ای سنگی به کوه متصل می شود و به زبان محلی به آن خانه فرهاد (فرهاد دامو) می گویند.

 به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران ارومیه    در ورودی آن تقریبا یک و نیم متر در دو متر و اتاق ها یکی بزرگ (تقریبا 3*4) و دیگری کوچکتر (تقریبا2*2) است؛ که با دری 1*1.5متری به هم متصلند. بر روی دیواره ها طاقچه هایی تراشیده شده است و برای روشنایی گویا از مشعل استفاده می شده است.

 اطلاعات زیادی از تاریخچه این اثر به دست نیامد؛ ولی مردم محلی آنرا به فرهاد اسطوره تاریخی دوره ساسانی نسبت می دهند که اثر معروف فرهاد تراش بیستون و بعضی آثار سنگ تراشیده در مناطق دیگر نیز به او منسوب است. در این زمینه گفته شد که فرهاد مدتی در منطقه ماکو و در این خانه! زندگی می کرده و سپس به منطقه بیستون کرمانشاه رفته است!

 این دخمه در روستایی در غرب ماکو به نام سنگر واقع شده که تا شهر ماکو چند دقیقه ای بیشتر فاصله ندارد.

 پیدا کردن این اثر منحصر به فرد، بدون راهنما بسیار مشکل است. متاسفانه هیچ تابلوی راهنمایی برای پیدا کردن آن وجود ندارد و با توجه به وجود علائم راهنمایی برای رفتن به باغچه جوق عدم توجه به این اثر کم نظیر تاریخی تعجب برانگیز به نظر می رسد.

 

 

 در غرب و جنوب غربی روستا، کوه کم ارتفاعی وجود دارد که این دخمه در پایین ترین نقطه در جبهه شمالی کوه واقع شده است. در فصل تابستان اطراف دهانه دخمه فرهاد به وسیله درختان پر برگ مخفی شده است و در صورت نداشتن راهنما گردشگران را با مشکل روبرو می کند.

 دیواره های سنگی دخمه فرهاد به نحو اعجاب انگیزی صاف و صیقلی است، به نحوی که تراشیدن چنین دیوارهای صافی در دل صخره های سخت کوه حتی در زمان حال هم مشکل به نظر می رسد. درون دخمه کاملا تاریک است و هیچ منبع نوری وجود ندارد و لازم است منبع نوری مناسبی برای دیدن داخل به همراه داشته باشید.





ارسال توسط سورنا



ادامه مطلب...

تاريخ : دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:قلعه‌ی ايرج,دژ ایرج,ایرج,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 بزرگترين گچ‌بری ايران، چند گام مانده تا ويرانی



  سورنا لطفی نيا :

  گچ‌بری‌های ساسانی یافت شده در گستره‌ی باستانی «بندیان» درگز، به شوند(:دلیل) عدم نگهداری درست و کارشناسی، روبه نابودی هستند. این را «مهدی‌رهبر»، باستان‌شناس و سرپرست کاوش‌های بندیان درگز می‌گوید. او بر این‌باور است که؛ گچ‌بری‌های ارزشمند این گستره، بسیار آسیب‌پذیر بوده و باید نگهداری همیشگی از آن‌ها انجام شود.
 
به گزارش پایگاه خبری ایران بزرگ، این اثر تاریخی از سازه‌های روزگار ساسانی به‌شمار می‌رود که در ٢کیلومتری شمال باختری(:غرب) شهرستان درگز، در کنار رودخانه‌ای به نام «درونگر» جای دارد.
این گستره‌ی باستانی در دل خود، بزرگ‌ترین گچ‌بری یافت شده از روزگار ساسانی را دارد.
  در نخستین فصل کاوش در بندیان درگز، تالاری به بزرگی ١٠ در ٨ متر، خاکبرداری شد. باستان‌شناسان بر این باورند که، این تالار در روزگار خود سقفی از چوب داشته، که روی ستون‌هایی برافراشته بوده است.
گچ‌بری‌های یافت‌شده، پیرامون این تالار و در زیر این سقف چوبی جای داشته و دورتا دور تالار را فرا می‌گرفته است. نقش و نگار گچ‌بری‌شده روی آن، در بردارنده‌ی موضوعات بسیاری مانند شکار، جنگ، صحنه‌های دینی و جابه‌جایی قدرت است.
  اگر چه بزرگی گچ‌بری‌های بندیان درگز، نزدیک به ١٠٠ متر مربع است اما ارزش آن‌ها، تنها به بزرگی‌شان، نیست بلکه ظرافت و زیبایی‌های این گچ‌بری‌ها و نیز بخش‌هایی از تاریخ بازگو شده در این نگاره‌ها، ارج آن‌ها را، صد چندان کرده‌است.
  به گفته‌ی مهدی رهبر؛ شوربختانه وضعیت کنونی گچ‌بری‌های بندیان درگز بسیار ناامید کننده و غم‌انگیز است. او گفت: «خواست بر آن  بود در این گستره، سایت‌موزه‌ای برای نگهداری از آثار برپا، شود اما مسوولان سازمان میراث فرهنگی کوشش لازم را انجام نداده‌اند و از همین روی سازه‌هایی را که ما با زحمت از زیر خاک بیرون کشیده‌ایم، رو به نابودی هستند
  این باستان‌شناس می‌افزاید: «گچ‌بری‌ها و نقش و نگارهای یافت‌شده در بندیان درگز، بی‌مانند است، چرا که داده‌هایی که در‌باره‌ی روزگار تاریخی خود باز گو می‌کنند در هیچ اثر دیگری از روزگار ساسانی، دیده نشده‌است
  گچ‌بری‌های درون تالار آتشکده، پادشاهی بهرام گور و پیروزی وی بر پادشاه هپتالی‌ها، نژاد مهاجم شمال خراسان، را به تصویر کشیده‌است. گچ‌بری‌های به‌جا مانده از روزگار ساسانی، بیشتر جنبه آذینی یا تک‌چهره دارند. در حالی که آثار نقش‌شده بر دیوار بندیان، برگ‌هایی از تاریخ این روزگار به‌شمار می‌روند.» 
  مهدی رهبر بر این باور است که؛ امید چندانی به این‌که این گچ‌بری‌ها، تا چند سال دیگر برجای بمانند نیست.






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


زير پای شاه ايلامی، علف سبز شد



سورنا لطفی نيا :

 

نم بسيار و رشد درخت‌ها و درختچه‌ها نقش‌برجسته‌های ایلامی «اشکف سلمان»  شهر ایذه را تهدید می‌کند. برای نمونه، در دومین نقش برجسته، از چهارنقش‌برجسته‌ی بزرگ این گستره‌ی تاریخی، درست زیر پای «هانی» پادشاه بزرگ ایلامی، درختچه‌ای سبز شده و رو به رشد است.
به گزارش ميراث خبر؛ اشکفت سلمان در جنوب ایذه، در استان خوزستان است و دربرگيرنده‌ی ٤ نقش‌برجسته از روزگار ایلامیان و برجای مانده‌های یک ساختمان از اتابکان است. این گستره، پرستشگاه «تریشا» یکی از خدایان ایلامی بوده ‌است. اشکفت سلمان، یا نیایشگاه تاریشا، بزرگ‌ترین خط‌نوشته‌ی میخی ایلام‌ نو را در خود جا داده است.
درون اشکفت، چشمه‌ی آب شیرینی روان است که در هنگام بارندگی، از بالای تاق آبشار خروشانی روان می‌شود. همین آب به بالا رفتن نم این گستره‌ی تاریخی انجاميده است. از اين‌رو در جای‌جای این نقش‌برجسته‌ها گیاهان و درختچه‌های گوناگوني روييده و دارند ريشه می دوانند و بزرگ می شوند.
 
هرچند این گیاهان بر روی نقش‌برجسته نمو کرده‌اند اما تاکنون هیچ كاری برای پاکسازی این گیاهان از روی يادمان‌هاي تاریخی انجام نشده است. براي نمونه، بر روی دومین نقش‌برجسته و درست در زیر پاهای هانی، پادشاه ایلامی، یک گیاه سبز شده كه هم‌اکنون بلندای آن به نیم متر رسیده است.
بي‌گمان، رشد و ریشه دواندن این گیاهان بر روی آثار سنگی با این ارزش تاریخی، به شکاف خوردن و نابودي آن‌‌ها در آينده خواهد انجاميد.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


آیا می دانید...؟

·         بزرگترین باغ انار خاور میانه با 300 هکتار در مهریز قرار دارد.

·         بلندترین برج بادگیر دنیا با ارتفاع 55/5 متر در مهریز قرار دارد.

·         تنها کاروانسرای مدور ایران بنام « زین الدین» در مهریز قرار دارد.

·         نخستین تولید کننده شیر و پسته استان یزد ، مهریز است.

·         بزرگترین نخل در جهان اسلام در حسینیه کاج مهریز قرار دارد.

·         خاستگاه اصلی آسیاب های آبی استان یزد ، مهریز است.

·         دومین قله استان به بلندی 3075 متر قله « دام گاهان » در مهریز می باشد.

·         تنها کوه سنگ نگاره های انسانهای اولیه در ایران در مهریز قرار دارد.

·         نخستین مدال آوران طلای جهان و آسیا در ایران در رشته دوچرخه سواری ، جوانانی از روستای خورمیز مهریز هستند.

·         قدیمی ترین قنات«دولت آباد» با 700 سال قدمت از مهریز سرچشمه می گیرد.

·         بقعه فضل بن عباس یکی از سرداران رشید اسلام در مهریز قرار دارد.

·          بزرگترین معدن سرب و روی خاور میانه در مهریز قرار دارد.

·         قدیمی ترین درخت چنار در خاور میانه در مهریز قرار دارد.

·         بزرگترین و قدیمی ترین سرو ایران پس از ابرکوه در مهریز قرار دارد.

·         تنها تپه شنی استان « کوهریگ» در مهریز قرار دارد.

·         بزرگترین تکیه استان پس از امیرچخماق در باغبهار مهریز است.

·         تنها آب معدنی طبیعی استان بنام « چاه گله» در مهریز قرار دارد.

·         شاخص ترین ایستگاه باران سنجی استان در منشاد مهریز است.

·         تنها منطقه رویش گیاه ریواس در مهریز قرار دارد.

·         فعال ترین جراح قلب کشور با بیش از 14000 عمل جراحی دکتر فروزان نیا از مهریز است.

·         دومین تک برج استان در مهریز واقع است.

·         نخستین تولید کننده بید مشک استان مهریز است.

·         تنها شهید روحانی در حادثه خونین مکه مکرمه از استان یزد شهید حجت الاسلام والمسلمین برهان از مهریز است.

·         تنها آثار ما قبل تاریخ استان در غربالبیز مهریز کشف شده است.

·         دانش آموزان مهریزی در کنکور سراسری چندین سال پیاپی است جزو برترین های استان و ایران قرار می گیرند.

و ............. 





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


گرمابه 800 ساله منشاد زباله دانی شد! 

آخرین نیوز: گرمابه اسلامی منشاد که قدمتی 800 ساله دارد اکنون به زباله دانی و محل تجمع جانوران مختلف تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، این حمام کهنسال در مرکز منشاد و جاده اصلی منشاد به یزد واقع شده و با قدمتی 800 ساله در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

 

مردم منشاد سالیان سال از این حمام بزرگ و تاریخی استفاده می کردند اما این حمام اکنون به محل انباشت زباله تبدیل شده است.

به علت مهاجرت مردم به شهرها و بی توجهی مسئولان ذیربط، این گرمابه 25 سال است که به حال خود رها شده و مردم از اینکه گرمابه غیر قابل استفاده شده، اظهار ناراحتی می کنند زیرا گرمابه اسلامی منشاد، نخستین گرمابه ای بوده که در این منطقه احداث شده و یکی از جاذبه های تاریخی این منطقه به شمار می آید.

ساخت این بنای تاریخی از هنر معماری این مرز و بوم بوده و ظرافت و زیبایی بیرون و درون آن چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند.

اکنون به علت جمع شدن حجم زیاد زباله و نخاله های ساختمانی در مقابل درب ورودی گرمابه، امکان عکسبرداری و فیلمبرداری از درون گرمابه وجود ندارد.

مردم منشاد از مسئولان خواستار اقدام فوری برای مرمت گرمابه اسلامی منشاد هستند.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا



نگاره‌ی كورش بزرگ زير باد و باران، رو به نابودی است
«انسان بالدار» می پرد



خبرنگار امرداد - میترا دهموبد :

 

سنگ‌نگاره‌ی «انسان بالدار» در پاسارگاد كه سال‌هاست آن را به نام كورش بزرگ، بزرگ‌شاه هخامنشی، می شناسيم، اين روزها بايد آن‌اندازه چشم تيز كرد تا شايد بال‌هايش را ديد، تا شايد تاج نهاده بر سرش را ديد، تا شايد دست‌های افراشته‌اش را ديد.

سنگ‌نگاره‌ی انسان بالدار در کاخ بارعام در پاسارگاد، هر روز رنگ‌پریده‌تر از دیروز، گردشگران را میزبان است. این سنگ‌نگاره گویا می‌رود تا به نوشته‌ای بپیوندد که یکصد و اندی سال پیش بر بالایش و بود و اکنون نیست. به گفته‌ی سیاوش آریا از دوستداران میراث فرهنگی، اگر پاسداشت این سنگ‌نگاره به شیوه‌ی‌ کنونی ادامه یابد، بودنش دیری نخواهد پایید
سیاوش آریا پس از تازه‌ترین دیدارش از پاسارگاد و سنگ‌نگاره‌ی انسان‌بالدار، با ابراز نگرانی از فزونی آسیب‌ها و محوی بیش از پیش این سنگ‌نگاره گفت: «دیگر حتا از نزدیک هم نمی‌شود بخش‌ها و اجزای انسان بالدار را دید
سیاوش آریا با گلایه از بی‌توجهی‌ها گفت: «سرپناهی که بر این سنگ‌نگاره‌ی باستانی گمارده‌اند، او را از باد و باران و گزند بوران در امان نمی‌دارند، تنها شاید اندکی از تابش آفتاب، کورش بزرگ را، پناه باشند
آریا، با اشاره به این‌که نفوذ باران و یخ‌زدگی‌ آب درون درزها و ترک‌ها و فشاری که از این یخ‌زدگی پدید می‌آید به ویرانی سنگ‌نگاره‌ خواهد انجامید، گفت:‌ «گواه این گفته، ‌آسیبی است که به سنگ‌نگاره رسیده است و کسانی که پیش از این انسان‌بالدار را دیده باشند، آن را به روشنی لمس می‌کنند. »
او با اشاره به این که پیش از این، گفته ‌بودند که برای پیشگیری از آسیب‌ها، «انسان‌بالدار» به موزه‌ی ملی برده می‌شود، گفت: «سال‌ها از آن وعده گذشته است و کورش بزرگ همچنان باید سرما و گرما، بوران و توفان را به جان بخرد
 سنگ‌نگاره‌ی انسان‌‌بالدار از آن روی به نام کورش بزرگ مُهر خورده است که پیش از این بر بالایش، سنگ‌نوشته‌ای به ٣ زبان با این درونمایه، حک شده بود: «من کوروش، شاه هخامنشی».
نخستین‌بار نوشته‌ی بالای سنگ‌نگاره را جیمز موریه و سر ویلیام اوزلی در بازدیدشان از پاسارگاد به سال ١٨١١ میلادی، ثبت کردند. اما دیرگاهی است که از سنگ‌نوشته خبری نیست. گویا واپسین‌باری که «من کورش، شاه هخامنشی»، دیده شده، سال ١٨٦١ میلادی بوده است
مجموعه‌ی پاسارگاد سال‌هاست که به سیاهه‌ی یادمان‌‌های جهانی پیوسته است، بر همین‌پایه انتظار می‌رود که از یادمان‌‌های درون این گستره، نگهداری بهتری شود مبادا روزی فرا رسد که نگاره‌ی انسان‌بالدار به سنگ‌نوشته‌ای بپوندد که روزی روزگاری بر بالای سرش بود و امروز نیست.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


بزرگترین تالاب لرستان نابود شد

 



سورنا لطفی‌نیا :

به گزارش مهر؛ نابودی بزرگترین تالاب استان لرستان، با ساخت یک زهکشی و تبدیل آن به زمین کشاورزی، شاید بدترین رویدادی است که در زمینه‌ی حیات تالاب‌های، بام طبیعت ایران، رخ داده است ولی به نظر می رسد هنگام آن رسیده که، برای تالاب‌های برجای مانده، چاره‌اندیشی اساسی انجام گیرد.
این روزها که تالاب‌های شهرستان«پلدختر» در استان لرستان، میزبان پرندگان مهاجر از گونه‌های مختلف هستند، بیش از هر زمان دیگری، تلاش برای احیا و ساماندهی این تالاب‌ها احساس می شود. تالابهایی که در صورت ساماندهی می‌توانند جاذبه‌ای بی مانند در استان لرستان شوند.

 


«رضا میرزایی» کارشناس ارشد آب‌های زیرزمینی، در این باره گفت: «شوربختانه، سال‌ها پیش، بزرگترین تالاب استان لرستان به آسانی دگرگون و تغییر کاربری داده شد. این تالاب كه «گری بلمک» نام دارد، به‌دست مردم، زمین كشاورزی شده است. و با وضعیت کنونی احیای این تالاب شدنی نیست.»
دبیر کارگروه تخصصی سیل و طغیان رودخانه های استان لرستان، با پافشاری بر اینکه، برای احیای تالاب «گری بلمک» باید زهکشی ساخته شده در این تالاب بسته شود، گفت: «همچنین باید برای جابه‌جایی آب از رودخانه کشکان در فصل‌های پرآبی رودخانه، به این تالاب برنامه ریزی انجام گیرد.»
میرزایی با بیان اینکه پیش از دگرگونی کاربری تالاب «گری بلمک» این تالاب بیش از 600 هکتار مساحت داشته است گفت:« امروزه کمتر از یک پنجم گستره‌ی این تالاب ویژگی احیا شدن دارد.»
تالاب‌ها، رگ‌های حیاتی زیست کره به‌شمار رفته و به همین شوند(:دلیل) بخشی از پرتولیدترین محیط‌های طبیعی همچون تولید محصولات شیلاتی، نگهداری سطح آب برای مناطق کشاورزی، تولید چوب، انباشت آب و کاهش بلایای طبیعی و به ویژه سیلاب هستند.
این اکوسیستم‌های آبی، در راستای تثبیت خطوط ساحلی، از بین رفتن مواد زاید و تصفیه آب، برخورداری از چشم‌اندازهای زیبای طبیعی و ساخت بستر مناسب، برای حیات بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی از جایگاه ارزشمندی برخوردار هستند.
گستردگی این تالاب‌ها یا «گریها»، نزدیک به 45 هکتار است که« گری جمجمه» بزرگترین و «گری سیه» کوچکترین آن‌ها است و همگی مگر «گرگر»، در همه‌ی فصول سال، از شادابی ویژه‌ای برخوردارند و هرگز خشک نمی شوند.
«گری پا به نار» و «گری تاف» کنار هم جای گرفته و«گری کبود» حالتی مانند جزیره به خود گرفته و «گری جمجمه» به معنای جنبان که حالت تحرک دارد.
ٍآب شیرین تالاب تنگ فنی و گیاهانی چون بلمک، نی، بلوط، پونه و بابونه در حاشیه همه تالاب های این منطقه چشم‌اندازهای دلربا و زیبایی را به وجود آورده‌اند.

 





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


چه کسی به داد پارک ملی‌مان باید برسد

 

پرندگان مهاجر «بوجاق»، با زباله‌ها همنشین شده‌اند

 



خبرنگار امرداد- آفتاب یزدانی :

پرندگان مهاجری که بی‌گمان سده‌ها است که پارک‌ملی بوجاق و تالاب بوجاق را به‌عنوان مقصد کوچ خود برگزیده‌اند، گویا باید این خانه‌ی خداداده را به زباله‌های شهری بندر کیاشهر بدهند.

پارک ملی بوجاق در بندر کیاشهر، گویا زباله‌دانی این شهر است، پیرامون این پارک، پر شده از زباله‌هایی که نه‌تنها بوی گندش، فضای پارک را پر کرده بلکه، آفتی است به جان این پارک که روزی، زیبایی‌اش، زبانزد بود.

 این‌گونه که پرندگان مهاجر در زباله‌ها می‌لولند، گردشگران و بازدیدکنندگان، از خود می‌پرسند مگر این پارک ملی نیست؟ مگر زیر نظر و تحت حمایت سازمان محیط‌زیست نیست؟ مگر می‌توان با بودن چنین سازمانی، حریم این پارک با آلوده‌ترین تولیدات بشری، آلوده شود. همان پرسش‌هایی که رامین محمدیان در دیدارش از این پارک ملی از خود پرسیده بود. عکس‌های او گویای رخداد ناگواری است که برای این ثروث ملی، افتاده است. 

زباله‌های رها شده در حریم تالاب، از نقض حریم تالاب خبر می‌دهد، کاری که برپایه‌ی قانون کشور، یک بی‌قانونی به شمار می‌آید.
تالاب بوجاق سالانه میزبان هزارن قو از جاهای سردسیر جهان به‌ویژه سیبری است، پرندگانی که بی‌گمان اکنون به آلودگی‌های گوناگون، دست‌کم به آلودگی‌های زباله‌های بیمارستانی شهر کیاشهر، مبتلا شده‌اند.
این گستره‌ که عنوان نخستین «پارک خشکی – دریایی ایران» را به خود ویژه کرده‌است، در بندر کیاشهر در 20 کیلومترى آستانه‌ی اشرفیه در خاور(:شرق) استان گیلان است و سه هزار و 250 هکتار گستردگی دارد.
 





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


سرونوش؛ تنها ذخیره‌گاه جنگلی جهان در گلستان

 



سورنا لطفی‌نیا :

سرونوش یک گونه‌ی درختی كمیاب و آسیب‌پذیر است كه تنها زیستگاه آن در جهان، جنگل‌های گلستان است.
به گزارش مهر؛ سرونوش، درختی بومی آسیا، همیشه سبز، دارای پوستی به رنگ قهوه‌ای نزدیک به قرمز است که ذخیره‌گاه جنگلی آن در گلستان است. 
این گونه نادر و كمیاب از دید بخش‌بندی گیاهی جزو گونه‌های آسیب پذیر است که شوربختانه در ١٠ سال گذشته ٢٠ درصد کاهش جمعیت داشته است.
برابر ماده ٤٢ و ٤٨ قانون، بریدن این گونه ارزشمند جرم بوده و متخلفان تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت.
«حمید سلامتی»، مدیرکل منابع طبیعی گلستان گفت: «دست‌اندازی‌های بی‌رویه مانند بریدن گسترده‌ی درختان، چرای بیش از اندازه‌ی دام، ذغال‌گیری و.. روند تندی به خودگرفته بود و امروزه با قرق منطقه و اعمال روش‌های علمی و مدیریتی تحت محافظت اداره منابع طبیعی شهرستان علی‌آباد کتول این روند کاهش یافته است.
وی افزود: « ١٩٦ هکتار از ذخیره‌گاه، زیر پوشش گونه‌ی نگهداری شده‌ی سرونوش است و بلندمازو، داغداغان، لور، آزاد، کرکو، ممرز، پلت، انجیلی، اوری، خرمندی و انجیر نیز در این منطقه به‌گونه‌ی پراکنده یافت می شود.»
به گفته وی، سرونوش درختی بومی آسیا، همیشه سبز، پوست به رنگ قهوه‌ای متمایل به قرمز، دارای برگ‌هایی به درازای یك و نیم، تا دو میلیمتر، نورپسند، كم و بیش پایدار به سرما و خشکی با زادآوری بذری است و زیستگاه آن در جنوب شهر فاضل آباد است.
 وی یادآورشد: «پیش بینی می شود با مدیریت درست در كار نگهداری از ذخیره‌گاهها و برنامه‌های احیایی و انجام كارهای نگهداری مانند كارهای بیولوژیکی برای جلوگیری از نابودی این گونه ارزشمند، روند خوبی را در راه گسترش این گونه داشته باشیم.»
«علی ناصری» معاون فنی اداره کل منابع طبیعی استان گلستان با اشاره به دیرینه بودن ذخیره‌گاه سرونوش گفت: «در سال ١٣٢٠ نزدیك به ٢٠ هکتار از این زمین‌ها در آتش‌سوزی از میان رفت، اما پس از ٧٠ سال طبیعت بدون دخالت انسان خود را بازسازی کرده است.»
وی افزود: «در استان ٤ گونه سوزنی برگ وجود دارد  که با توجه به شرایط اقلیمی از آنها در جنگل‌کاری استفاده می شود.»
ناصری گفت: «گستره‌ی ذخیره‌اه سرونوش ١٩٥ هکتار است که با توجه به اهمیت موضوع مدیریت حفاظت،حصار کشی انجام شده است.»






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

  ديدار همكيشان از آتشكده‌ی تشوير و سرو 3000ساله هرزويل
   
 
  خبرنگار امرداد - فیروزه منوچهری :
 آدينه، ٢١ تيرماه به كوشش انجمن موبدان تهران، آيين اوستاخوانی در آتشكده‌ی گيلانكشه برگزار شد.پس از آن، همكيشان از آتشكده‌ی تشوير در شهرستان طارم و سرو 3000ساله‌ی هرزويل ديدن كردند.
 فرتورهايی از اين آيين را در ادامه ببينيد.
 
 



آتشكده‌ی تشوير مربوط به روزگار ساسانيان است و در شهرستان طارم(يكی از شهرستان‌های زنجان)،دهستان آببر است. اين اثر يكم مهر 1353 با شماره‌ی 983 در سياهه‌ی يادمان‌های ملی  ثبت شده است.





سرو سه‌هزار ساله‌ی هرزويل را می توان يكی از كهن‌ترين موجودات زنده‌ی جهان به شمار آورد. در سفرنامه‌ی ناصر خسرو از اين سرو ياد شده است.




نيايش همگانی در كنار سرو 3000ساله
فرتورها از فيروزه منوچهری است.




ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی