فاطمه معتمد آریا که در میان دوستان و آشنایانش و اهالی سینما به نام مستعار سیمین معتمد آریا هم شناخته میشود، یکی از بازیگران سینمای ایران است. او در فیلمهای کارگردانان بزرگ سینمای ایران چون بهرام بیضایی، محسن مخملباف، رخشان بنی اعتماد و بهمن فرمانآرا بازی کرده و بازی او بارها مورد توجه و تحسین قرار گرفته است. او متولد سال ۱۳۴۰ در تهران و فارغالتحصیل بازیگری از دانشسرای هنر تهران است.
همکاری با گروه تئاتر دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و با صدا و سیما در زمینه کارهای کودکان و تئاتر زنده و عروسکی از سوابق هنری اوست. شروع فعالیت او در تلویزیون با عروسک گردانی مجموعه مدرسه موشها در سال ۱۳۶۰ بود. او از سال ۶۴ بازیگری در سینما را با فیلم جدال آغاز کرد. از نقش آفرینیهای محبوب معتمد آریا باید به بازیهایش در کنار ایرج طهماسب و حمید جبلی اشاره کرد. این سه نفر با همکاری در چندین فیلم از جمله کلاه قرمزی و پسرخاله، کلاه قرمزی و سروناز، دختر شیرینی فروش و یکی بود و یکی نبود یکی از موفقترین گروههای هنری در سینمای ایران هستند.
الیزابت امینی متولد اسفند 1354 در تهران می باشد. وی تحصیلات خود را در رشته روان شناسی نیمه کاره رها کرده و به علت علاقه به حرفه بازیگری به مطالعه و تحصیل در این زمینه اقدام نمود. دوره آموزش بازیگری را ابتدا در سال 1376 در آموزشگاه پویا شروع و به طور حرفه ای وارد کار تئاتر شده و با دو تئاتر کودک به گروه تاتر بزرگسالان وارد شده و برای اجرای نمایش سنگین الکترا مدت یک سال به تمرین این نمایش پرداخت که با کم لطفی هیات بازبینی مواجه شد و این تئاتر به روی صحنه نرفت. در سال 1379 و بخاطر بازی در فیلم خواب سفید دعوت به تست بازیگری شد که این فیلم آغازی برای شروع کار بازیگری خانم امینی شد.
لازم به ذکر است که خانم امینی حدود 10 ماه، به دلیل مشکل شخصی کلیه پیشنهادها را که عمدتاً فیلم های سینمایی بوده اند را رد کرده اند که دوره سکوت کاری ایشان محسوب می شود. آخرین کار وی مجموعه تلویزیونی وفا می باشد که در ایام عید نوروز 85 پخش شد.
در سال 1347 در مشهد به دنیا آمد. دو خواهر بزرگتر از خود دارد. مدرك تحصیلیاش لیسانس است. سال 59 وارد حیطه تئاتر شد و از دكتر قطبالدین صادقی، مطالب زیادی آموخت. گاهی مجسمه سازی میكند، نقاش و خطاط ماهری هم است. تیم فوتبال هنرمندان را پایهگذاری كرد، اما بعدها از آن جدا شد. با ساعت خوش و مجید دلبندم اوج گرفت.
با حضور در جنگ "ساعت خوش" (مهران مدیری 1373) فعالیت هنری و بازیگری اش را آغاز کرد و خیلی زود به جرگه کارگردانان تلویزیونی پیوست. مجموعه های "خانه به دوش"، "متهم گریخت" و "ترش و شیرین" که عطاران آنها را کارگردانی کرده از مجموعه های پربیننده و برتر تلویزیون است. رضا عطاران در سینما هم موفق بود. او در آثاری از قبیل : کلید ازدواج (داود موثقی، 1377)، سیندرلا (بیژن بیرنگ، مسعود رسام، 1380)، کلاه قرمزی و سروناز (ایرج طهماسب، 1381)، هوو (علیرضا داودنژاد، 1384)، تیغ زن (علیرضا داودنژاد، 1385)، کلاهی برای باران (مسعود نوابی، 1385) نقش آفرینی داشته است.
مهران مدیری متولد 1340 در تهران است. او كه در خانواده ای هنردوست به دنیا آمده بود فعالیتهای هنری خود را از نخستین سالهای نوجوانی شروع كرد و تا قبل از ورود به رشته تئاتر در دانشگاه، در چندین اثر نمایشی به عنوان بازیگر شركت نمود. تحصیلات آكادمیك او در رشته تئاتر به دلیل حضور او در جبهه های جنگ، ناتمام ماند اما عشق او به هنرهای نمایشی، بار دیگر او را به عرصه نمایش در تئاتر و رادیو كشانید.
او جدای اینکه به عنوان بازیگر در نمایشهای رادیویی حضور داشت در سال 1371 وارد سینمای حرفه ای شد. در "دیگه چه خبر" دستیار طراح صحنه بود و عضو گروه كارگردانی تهمینه میلانی. با نوروز 77 دوباره به جعبه جادویی برگشت اولین تصویرش را مردم بعد از پنج سال نشناختند و موهایش كاملا سفید شده بود. با جنگ 77 توانست 85 درصد مردم ایران را پای تلویزیون بنشاند. نبوغ او در عدم تكرار خود و نوآوری های پایان ناپذیرش است.
مدیری اولین كسی است كه طرح برنامه های نود قسمتی و روتین را اجرا كرد. او اعتقاد دارد باید با مردم صادق و روراست بود. هنوز هم خیلی ها از سوژه ها و ایده های او كپی برداری می كنند. مدیری در موسیقی و خوانندگی هم دستی بر آتش دارد. حتی كنسرت هم اجرا كرده و تیتراژ شب های برره و باغ مظفر را خودش خوانده است. او اولین برنامه سازی است كه پشت صحنه كارهایش را به مردم نشان داد. صداقت را بزرگ ترین صفت آدمی می داند. او معتقد است چرا مردم نباید حقایق، اشتباهات و تپق های ما را ببینند.
كارگردانی مجموعه های: ببخشید شما (1378)، پلاك 14 (1379-1378)، نودشب (1379) و طنز 80 (نوروز80)، بازی در یك سریال تلویزیونی بنام دردسروالدین (1380) و بازیگری و بازیگردانی فیلم سینمایی توكیو بدون توقف، كه به نوعی ادامه روند تكمیلی تجربه های هنری او محسوب می شد، وی را به چنان پختگی و تجربه رسانیده بود تا بار دیگر اتفاق جدیدی را در عرصه كمدی نمایشی ایران به ثبت برساند.
شبهای برره كه در سال 84 ساخته شد و به روی آنتن رفت، جایگاهی بود تا حرفهای در گلو مانده جامعه به زبان بیاید. از دردها، مشكلات و ناهنجاری های فرهنگی مردم ایران كه سالها در قالب سنت ها و آداب و رسوم غلط و بی ریشه دامنگیر آنان شده بود. مدیری و گروهش در طی چند ماه سختی ها و ناهمواری های زیادی را تحمل كردند و از زیر تیغ تیز بی مهری ها، كوته فكری ها، انتقادهای تند و شایعات بی اساس گذشتند تا شبهای برره بار خود را سالم به مقصد برساند ... امروز او معتقد است بیش از آنچه كه باید، برای كار وقت صرف كرده است. هنوز هیچ چیز معلوم نیست. اما نا گفته پیداست كه عرصه طنز تلویزیونی ایران، بدون حضور او چیزی كم دارد.
فاطمه گودرزی که تا مقطع دیپلم در رشته اقتصاد تحصیل کرده متولد ۱۳42 میباشد و در سال 1367 با مجموعه تلویزیونی گالشهای مادر بزرگ فعالیت بازیگری خود را آغاز کرده است. او که در آثاری چون بخاطر همه چیز، خانه خلوت، مهاجران، جنگ نفت کشها، افسانه مه پلنگ درخشیده بود با بازی در فیلم می خواهم زنده بمانم ثابت کرد که تا قبل از این توانایی هایش را نادیده گرفته بودند. در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر بازی اش به عمد نادیده گرفته شد، اما در دوره بعدی، جایزه اش را برای بازی در فیلم غزال گرفت. تا مدتها بعد از می خواهم زنده بمانم، دیگر فرصت نمایش توانایی هایش را پیدا نکرد تا اینکه در مجموعه تلویزیونی دردسر والدین بار دیگر ثابت کرد که همچنان توانایی هایش نادیده گرفته می شود.
فلامك جنیدی متولد سال 1351، پدرش مشهدی است. دو خواهر و یك برادر دارد، سوم دبیرستان بود كه تصمیم گرفت روزی بازیگر شود، در دانشگاه نمایشنامهنویسی خوانده است اولین باری كه مردم با چهره او آشنا شدند ایفای نقش در "جنگ 77" بود و پس از آن ببخشید شما، جایزه بزرگ، بدون شرح، شبهای برره و... او با رامین ناصر نصیر هم دانشگاهی بود و توسط وی به مهران مدیری معرفی شد. فلامك جنیدی طی سالهای اخیر یك پای ثابت مجموعههای طنز بوده است.
مصطفی زمانی متولد ۱۳۶۱ و زاده شهر برنج و دریا یعنی فریدون کنار است. تحصیلات خود را در رشته مدیریت صنعتی گذرانده است. از بچگی عاشق بازیگری بوده وقتی وارد دانشگاه شد به بازیگری در تئاتر پرداخت. او معتقد است فضای رشد پیشرفت برای جوانان و نوجوانان علاقه مند در شهرستانها کم و محدود است.
او از طریق دوستانش متوجه شد برای سریال یوسف دنبال بازیگر هستند ابتدا هیچ شانی برای خود قائل نبود روز اول تست هول شده و دیالوگهایش را فراموش کرد! پیش از تست دوم کتاب یوسف در آینه تاریخ را خواند بعد از تست دوم قراردادی 6 ماهه امضا کرد. اولین باری که مصطفی جلوی دوربین رفت ۸ بهمن ۱۳۸۳ ساعت ۱۱ صبح بود. آن هم بازی در نقش یوسف و در سکانس شکنجه کردن یوسف به دستور بانو زلیخا که به قول خودش سخت ترین سکانس کارش در یوسف پیامبر بوده است. اوایل سریال او آنقدر در فشارهای روحی قرار گرفت که ۲ بار استعفا داد.
یکی از منتقدان نام او را آقای شانس گذاشته چرا که او از بین ۳۰۰۰ نفر برای نقش یوسف انتخاب شده است. کاندیداهای نقش یوسف حتی از بین خارجی ها هم بودند و او توانست آنها را هم عقب بزند.
قرارداد مصطفی زمانی عجیب ترین قرارداد در تلویزیون برای ساخت یک سریال بود چرا که در یکی از ماده های این قرارداد ثبت شد هر وقت چهره بهتری از زمانی پیدا شد او کنار برود. مصطفی زمانی یکی از معدود بازیگرانی است که در کوچه و خیابان هیچ کس او را نمی شناسد و باورش نمی شود او همان یوسف سریال تلویزیونی است.
علی صادقی متولد 14 آذر 59 است و در بیمارستان طرفه تهران متولد شده است. مدرک تحصیلی اش فوق دیپلم کامپیوتر است. پدرش تراشکار و مادرش خانه دار است یک خواهر کوچکتر و یک برادر بزرگتر از خودش دارد. با مجموعه آفتاب عالم تاب ساخته امیر سماواتی و مازیار حبیبی نیا وارد عرصه ی سینما شد. او در مجموعه های تلویزیونی دیگری از قبیل: کوچه اقاقیا (رضا عطاران)، پشت کنکوری ها (پریسا بخت آور)، خانه به دوش (رضا عطاران)، متهم گریخت (رضا عطاران)، 3 در 4 (مجید صالحی) شرکت داشته و همینطور حضور در فیلم های پیک نیک در جنگ، هشت پا، هوو، اگه میتونی منو بگیر، تیغ زن، حركت اول، چپ دست، پیک نیک در میدان جنگ، آقا و ... را در کارنامه هنری خود دارد.
کتایون ریاحی متولد 1340 است. مدرک تحصیلی اش لیسانس ادبیات و مردم شناسی است. با نویسندگی برای کودکان شروع کرد و با فیلم "خبرچین" به سینما آمد. اما فیلم در نیمه راه متوقف شد و او برای بازی در فیلم "پاییزان" انتخاب شد. در آن زمان در سینما چندان موفق نبود اما با بازی در مجموعه "پدرسالار" توانست خود را مطرح کند و حضور او در مجموعه های "روزهای زندگی" و خصوصا سریال "پس از باران" و پس از آن در "شب دهم" از او چهره محبوبی ساخت.
او پس از پنج سال دوری از سینما با بازی در "شام آخر" مهمترین و زیباترین بازی دوران زندگی خود را به معرض نمایش گذاشت و برای بازی در همین فیلم کاندیدای جایزه بهترین بازی نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر شد. "این زن حرف نمیزند" دیگر فیلمی بود که توانایی های کتایون ریاحی را به رخ همگان می کشید. ریاحی برای بازی در این فیلم هم کاندید جایزه از هفتمین جشن خانه سینما شد.
مریم کاویانی در سال 1349 به دنیا آمد. پدر و مادرش اصالتی مازندرانی دارند، خودش در اهواز به دنیا آمده و حالا در تهران زندگی میكند. شغل اصلیاش پرستاری است اما سرنوشت طوری رقم خورد كه در سال 1381 بازیگری را آغاز كرد. او در 32 سالگی پا به وادی بازیگری گذاشت. اولین كارش یك اثر سینمایی به نام "رویای جوانی" به كارگردانی نادر مقدس بود و پس از آن "تردست"، "اسپاگتی در هشت دقیقه"، "مخمصه" و "هوو"، اما با مجموعه "او یك فرشته بود" كار علیرضا افخمی كه در رمضان سال 84 از تلویزیون پخش شد، خیلی از علاقهمندان هنر با او بیشتر آشنا شدند و آن سریال باعث شد كه از آن سال به بعد بیشتر به كارهای تلویزیونی روی بیاورد. او در مجموعه های تلویزیونی "به دنیا بگویید بایستد"، "روز رفتن"، "شكرانه"، "خطشكن" و "روزگار قریب" حضور پیدا کرد و تا حالا در بیش از 30 اثر سینمایی و تلویزیونی بازی كرده است.
او می گوید: دلم میخواهد به جوانان بگویم سعیشان این باشد كه با خودشان روراست باشند و دلشان برای خودشان بسوزد. به خانوادهها میگویم كه قدر كانون گرم زندگیشان را بدانند و از لحظه لحظه آن لذت ببرند و اسیر زندگی و رویاهای كاذب نشوند.
نظرات شما عزیزان: