امروز 3 مهر ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
مرد جوانی پدر پیرش مریض شد وچون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده ای رها کرد و از آنجا دور شد!!!
پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید.
رهگذران از ترس واگیرداشتن بیماری و فرار از دردسر روی خود را به سمت دیگری می چرخاندند و بی اعتنا به پیرمرد نالان راه خود را می گرفتند و می رفتند...
شیوانا از آن جاده عبور می کرد و به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به مدرسه ببرد و درمانش کند...
یکی از رهگذران به طعنه به شیوانا گفت: این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک! نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چه به او کمک می کنی!؟
شیوانا به رهگذر گفت: من به او کمک نمی کنم! من دارم به خودم کمک می کنم...
اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم ؟!
من دارم به خودم کمک می کنم ...
سخن روز : اگر روزگاری شان و مقامت پایین آمد نا امید مشو، آفتاب هر روز هنگام غروب پایین میرود تا بامداد روز دیگر بالا بیاید. افلاطون
بنام خدا
8 توصیه برای بهبود رابطه همسران
(قابل توجه زوج های جوان)
پیشنهادهای روان شناسان آمریکایی؛ براساس آمار و ارقام منابع آمریکایی، این روزها آمار طلاق به حدود ۶/۳ طلاق در هر هزار نفر رسیده که این میزان، پایین ترین آمار طلاق از سال ۱۹۷۰ میلادی تاکنون است. البته آنها این را هم گفته اند که آمار ازدواج هم در بین جوانان شان کاهش چشم گیری داشته است. با این حال، آمریکایی ها کاهش آمار طلاق در کشورشان را مدیون مشاوره های قبل و بعد از ازدواج و آشنا کردن بهتر زوجین با خصوصیات رفتاری و اجتماعی طرف مقابل خود می دانند. آنها می گویند که خوشبخت ترین افراد کسانی هستند که بتوانند درک درستی از خود و طرف مقابل شان داشته باشند و کمی در زندگی فداکاری به خرج دهند و از یکه تازی و لجبازی پرهیز کنند.
آنها همچنین به تمام زوج ها در سراسر دنیا پیشنهاد کرده اند که اگر می خواهند زندگی خوب و آرامی داشته باشند و بعد از چند ماه یا چند سال برای همدیگر خسته کننده و سوهان روح نشوند، به این ۸ توصیه عمل کنند :
1. به یکدیگر ابراز علاقه کنید: ابراز علاقه به معنای خریدن یک کادوی گران قیمت یا خوردن شام در بهترین رستوران شهر نیست، بلکه شما می توانید با هدیه دادن بدون مناسبت یک شاخه گل، فشردن دست همسرتان یا یک تشکر خالصانه از زحمات اش، عشق و محبت تان را به او نشان دهید. حتی شما می توانید با گفتن یک جمله "دوستت دارم" به همسرتان ثابت کنید که بعد از چند سال، هنوز برایتان دوست داشتنی و قابل احترام است.
2. هنگام بحث و مجادله، احترام یکدیگر را حفظ کنید: مطمئن باشید که با ناسزا گفتن و توهین کردن هیچ مشکلی حل نمی شود و این کار تنها باعث سرد شدن روابط بین همسران می شود. از بحث و مجادله هم که در زندگی گریزی نیست، بنابراین سعی کنید که همیشه مخالفت خود را درباره یک موضوع با منطق و آرامش به همسرتان بگویید و هیچ گاه در خلال بحث از کلمات تحقیری یا توهین آمیز استفاده نکنید. قبل از اینکه بخواهید در مورد موضوعی بحث کنید، خوب حرف هایتان را بسنجید و این را در نظر بگیرید که ممکن است ایده های شما هم عیب و ایرادی داشته باشد و شما می توانید به جای جر و بحث، با آرامش تبادل نظر کنید تا بهترین ایده را در زندگی تان اجرا نمایید.
3. همیشه برای همسرتان آراسته باشید: مطالعات نشان می دهند که پنج اتفاق خوب و مثبت باید در طول روز رخ دهد تا اثر یک حادثه منفی و بد را در ذهن پاک کند. حالا حساب اش را بکنید که آراسته و مرتب بودن همسران برای یکدیگر می تواند به تنهایی پنج امتیاز مثبت به حساب آید و تمام خستگی های روحی و ذهنی شان را از بین ببرد. فراموش نکنید که کوچک ترین تغییرات ظاهری در شما می تواند بزرگ ترین هیجان برای همسرتان به شمار آید. از کوتاه یا رنگ کردن مو گرفته تا پوشیدن یک لباس جدید.
4. به خاطر مسایل پیش پا افتاده مشاجره نکنید: به نظر شما دعوا کردن بر سر تغییر کانال تلویزیون یا عوض کردن جای گلدان و تابلو آن قدر اهمیت دارد که بخواهید به خاطر آن اعصاب تان را خرد و زندگی تان را خراب کنید؟ مسلما که نه! پس به خاطر مسایل پوچ و بی ارزش روابط تان را تیره و تار نکنید.
5. بیشتر تفریح کنید: معمولا اوایل ازدواج، زوج ها با هم زیاد به سینما، پارک یا خرید می روند اما این رفت و آمدها کم کم از بین می رود و فقط به میهمانی های خانوادگی چند ماه یک بار محدود می شود. یک زوج خوشبخت حداقل هفته ای یک بار با هم بیرون می روند. برای پیاده روی، کوهنوردی، دیدن یک فیلم جدید یا حتی خرید روزانه! برای اینکه بتوانید زندگی تان را از یکنواختی دربیاورید، می توانید یک برنامه ریزی مناسب برای یک گردش با همسر و فرزندان تان در آخر هفته ترتیب دهید تا روحیه خود. همسر و بچه هایتان را تقویت کنید و صمیمت بیشتری هم بین تان به وجود بیاید.
6. جلوی دیگران به یکدیگر احترام بگذارید: اگر خوشبختی و صمیمیت، تنها یک کلید طلایی داشته باشد، می توان احترام متقابل همسران به یکدیگر در مقابل فرزندان یا سایر افراد را به عنوان آن کلید طلایی معرفی کرد، بنابراین اگر می خواهید محبت و علاقه همسرتان را روز به روز نسبت به خود بیشتر کنید، باید پیش بچه ها و خانواده تان نهایت احترام را به او بگذارید و همیشه از الفاظ زیبا برای صدا کردن اش استفاده کنید.
7. یک روز در هفته یا ماه را به خودتان اختصاص دهید: برای اینکه بتوانید هر چند وقت یکبار درد دل های همسرتان را گوش دهید یا ساعات خوشی را با هم بگذرانید، بد نیست که یک روز کامل را تنها به خودتان اختصاص دهید و در این روز هیچ حرف ناراحت کننده ای به هم نزنید یا گله و شکایتی از هم نکنید. تمام این روز باید به خوشی و شادی بگذرد تا روابط شما هر چه بیشتر محکم تر و پایدارتر شود.
8. مشکلات یکدیگر را درک کنید: اگر همسرتان دیر به خانه برگشت، سریع شروع به بازخواست و سین جیم نکنید. اجازه دهید که او کمی خستگی اش را در کند و بعد از او بخواهید که اگر دوست دارد مشکل اش را با شما درمیان بگذارد تا شاید بتوانید با همفکری آن را حل کنید. این طوری، هم سر از علت دیرآمدن اش درآورده اید و هم باعث نشده اید که همسرتان نسبت به شما جبهه بگیرد و یک مشت دروغ تحویل تان بدهد.
برگرفته از نوشته ندا احمدلو در روزنامه سلامت
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 28 شهریور ماه 1390
بنام خدا
عسل، دارای خواص شگفتانگیز بسیاری است و مصرف آن به تمام گروههای سنی توصیه شده است. در این جا به ۱۰ مورد از این خواص میپردازیم: ۱- باعث تقویت جنین ضعیف در رحم مادر میشود. ۲- به سلامت و توان مادران باردار کمک میکند. این ماده غذایی با افزایش قابلیت جذب مواد غذایی در بدن به سلامت جنین در حین بارداری کمک میکند. ۳- برای رشد و تقویت مغز کودکان مفید است. از آن جا که مغز تا سن ۵ سالگی رشد روزانه دارد نیاز فراوانی به مواد مغذی و مفید دارد. ۴- به خاطر دارا بودن خاصیت ضدالتهابی، کمک خوبی برای درمان سوختگیها به شمار میرود. زنبور عسل۵- اشتهای کودکان را افزایش میدهد. عناصر ویتامین B در عسل کامل بوده از این رو برای رشد سالم کودکان بسیار توصیه میشود. ۶- به سرعت در خون پخش میشود؛ وقتی با میزان مناسبی آب مخلوط شود. پس از ۷ دقیقه در جریان خون پخش میشود و با آزادسازی ملکول قند به عملکرد بهتر مغز که اصلیترین مصرف کننده قند در بدن است، کمک میکند و مانع بروز خستگی میشود. ۷- از جمله ضروریترین غذاها برای آن دسته از افراد مسنی است که عملکرد سیستم گوارشیشان دچار ضعف شده است چرا که عسل منبع خوبی از انرژی و مواد مغذی است که مستقیما جذب بدن میشود. ۸- اگر برای شستن دندانها از آن استفاده شود باعث سفیدی دندانها و سلامت لثهها میشود. ۹- منبع بسیار خوبی از آنتیاکسیدان است و نقش بزرگی در جلوگیری از سرطان و همچنین بیماریهای قلبی دارد. ۱۰- سطح کالری آن پایین است: در مقایسه با سایر مواد قندی ۴۰ درصد کمتر کالری دارد، هرچند انرژی آن بسیار بالاست، اما به وزن بدن، اضافه نمیکند. خواص عسل
بنام خدا
قوانین زندگی
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید
قانون دوم: در مدرسهای غیر رسمی و تمام وقت نامنویسی كردهاید كه "زندگی" نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگیری دروس را دارید. چه این درسها را دوست داشته باشید چه از آن بدتان بیاید، پس بهتر است به عنوان بخشی از برنامه آموزشی برایشان طرحریزی كنید
قانون سوم: اشتباه وجود ندارد، تنها درس است. رشد فرآیند آزمایش است، یك سلسله دادرسی، خطا و پیروزیهای گهگاهی، آزمایشهای ناكام نیز به همان اندازه آزمایشهای موفق بخشی از فرآیند رشد هستند
قانون چهارم: درس آنقدر تكرار میشود تا آموخته شود. درسها در اشكال مختلف آنقدر تكرار میشوند، تا آنها را بیاموزید. وقتی آموختید میتوانید درس بعدی را شروع كنید، بنابراين بهتر است زودتر درسهايتان را بياموزيد
قانون پنجم: آموختن پایان ندارد. هیچ بخشی از زندگی نیست كه در آن درسی نباشد. اگر زنده هستید درسهایتان را نیز باید بیاموزید
قانون ششم: قضاوت نكنيد، غيبت نكنيد، ادعا نكنيد،سرزنش نكنيد،تحقيرو مسخره نكنيد، وگرنه سرتون مياد. خداوند شما را در همان شرايط قرار ميدهد تا ببيند شما چكار میكنيد.
قانون هفتم: دیگران فقط آینه شما هستند. نمیتوانید از چیزی در دیگران خوشتان بیاید یا بدتان بیاید، مگر آنكه منعكس كننده چیزی باشد كه درباره خودتان میپسندید یا از آن بدتان میآید.
قانون هشتم: انتخاب چگونه زندگی كردن با شماست. همه ابزار و منابع مورد نیاز را در اختیار دارید، این كه با آنها چه میكنید، بستگی به خودتان دارد.
قانون نهم: پاسخهایتان در وجود خودتان است. تنها كاری كه باید بكنید این است كه نگاه كنید، گوش بدهید و اعتماد كنید.
قانون دهم : خيرخواهِ همه باشيد تا به شما نيز خير برسد..
بنام خدا
روستایی که راه زمینی ندارد + تصاویر
امروز 27 شهریور ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یك طوطی كرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره كرد و گفت: طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.
مشتری: چرا این طوطی اینقدر گران است؟
صاحب فروشگاه: این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی را دارد.
مشتری: قیمت طوطی وسطی چقدر است؟
صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینكه این طوطی توانایی نوشتن مقاله ای كه در هر مسابقه ای پیروز شود را دارد. و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: ۴۰۰۰ دلار.
مشتری: این طوطی چه كاری می تواند انجام دهد؟
صاحب فروشگاه جواب داد: صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا می زنند.
منبع: عصرایران
امروز 24 شهریور ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
ضمن عرض پوزش از همه دوستان
روایتی از یک فاجعه مدل جدیدی از تجاوز* * خانمی پس از ساعتها کار، دفتر کارش را ترک میکند؛ او کودکی را میبیند که کنار جاده ایستاده و در حال گریه کردن است. این خانم دلش به حال کودک میسوزد، بنابراین از او دلیل گریهاش را میپرسد. کودک توضیح میدهد که گم شده و از خانم میخواهد که او را به خانهاش برساند و کاغذی را به او میدهد که نشانی خانهاش روی آن نوشته شده بود زن که فرد مهربانی بوده، تصمیم میگیرد کودک را به خانهاش برساند؛ بدون اینکه به چیزی مشکوک شود.* *وقتی به خانه میرسند، زن زنگ در را میفشارد اما دچار برقگرفتگی شده و بیهوش میشود.* *فردا صبح وقتی به هوش میآید، میبیند که در خانهای خالی روی زمین افتاده است، او حتی متجاوزان را ندیده بود.... به همین خاطر است که این روزها، جنایتکاران افراد مهربان را نشانه گرفتهاند. توصیه میشود هیچوقت کودکی را به مکانی که میگوید، نرسانید و در صورت اصرار و التماس او، او را به ایستگاه پلیس تحویل دهید.* *بهترین کار در حق بچههای گمشده، تحویل به ایستگاه پلیس است. خیلی ناراحتکننده است که امروز نمیتوانیم حتی به بچهها کمک کنیم * *خانمها مواظب خودتان باشید. |
تصور بيشتر افراد از يک رابطه زناشويی سالم، رسيدن به آن چند ثانيه ارگاسم و لذت و حس رهايی ناشی از آن است....
ناصرالدین شاه، رستم و کمالالملک به این روستا سفر کردهاند!
بدون شک این روستا از زیباترین مناطقی است که تا به حال و در همه عمرتان دیده اید. روستای 4 هزار ساله ای که همه زیباییهایش را جایی میان....
بنام خدا
به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روانپزشک پرسیدم :
شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روانپزشک گفت : ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند!!!
من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است!
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد... شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟!!
********
1.راه حل همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست!!!
2.در حل مشکل و در هنگام تصمیم گیری هدفمان یادمان نرود . در حکایت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پیشنهادی !!!
3.همه راه حل ها همیشه در تیر رس نگاه نیست...
سخن روز : مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه بیشترمان بیش از یک چراغ از آن استفاده نمی کنیم . ویلیام جیمز
بنام خدا
روزی، سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگـانی رد میشد...
در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد !
در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد !!! تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان...
مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر می شدم!
در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است...
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند !
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد...
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد...
همان طور که با غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود !
نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است...!!!
سخن روز : مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم ، مهم این است که در چه راستایی گام بر می داریم . هولمز
بنام خدا
ارزش های اخلاقی برای موفقیت کاری
اخلاقیات بر یک دسته ارزشهای اخلاقی و معنوی استوار هستند. این ارزشها باید مطلق باشند—یعنی باید طوری آنها را جدی بگیرید تا بر منطق، ضعف، نفس و اشتباهات شخصی هر انسانی غلبه کند. وقتی همه چیز شکست میخورد، همیشه به این ارزشهای اصلی برخواهید گشت تا راهنماییتان کنند. متاسفانه، زندگی به این آسانیها نیست و همیشه در این که چه ارزشهایی والاتر شمرده شوند، اختلاف وجود داشته است.
خوشبختانه در دنیای ارزشهای کاری، رئیستان میتواند کمکتان کند. خلاصه اینکه، ارزشهای رئیستان همان ارزشهای شما باید باشد (البته در حیطه کاری). آزادی شما برای انتخاب ارزشهای اخلاقی خودتان محدود است. باتوجه به بالا گرفتن رسوایی شرکتها و کمپانیهای مختلف این روزها، فکر دنبال کردن ارزشهای شرکت ممکن است خیلی راحت نباشد. مشکل: به ارزشهای چه کسی یا چه چیزی میتوانید اعتماد کنید؟
اگر فراتر از بیزنسهای موفق و صادق را ببینید، ارزشهایی را خواهید دید که امتحانشان را در طول زمان پس دادهاند. ببینید این ارزشها را چطور میتوانید وارد سازمانتان کنید و برای پشتیبانی از آنها چه میتوانید بکنید.
روراستی (صداقت). متل (ضربالمثل) قدیمی "بار کج به منزل نمیرسد" یا "صداقت بهترین سیاست است" امروز بیشتر از گذشته صحت دارد. خیلی از شرکتها و سازمانها شعار صداقت پیشه بودن دارند. خیلی از کارمندان ادعای صادق بودن دارند اما چه صادق باشید و چه نباشید باید بدانید که گذشت زمان مشخص خواهد کرد که چه کسی صداقت داشته است و چه کسی نداشته است.
تمامیت. تمامیت یعنی قدرت و ثبات. یعنی بالاترین سطح ارزشها و استانداردهای اخلاقی را تمرین کنید. تمامیت، کمال و درستی شخصیت شما و شرکتی که در آن هستید را نشان خواهد داد.
مسئولیت. متهم کردن دیگران، قربانی جلوه دادن خود یا انداختن تقصیر به گردن دیگران شاید موفقیت کوتاه مدت برایتان به دنبال داشته باشد اما سرباز زدن از قبول مسئولیت احترام و یکپارچگی شرکت را مختل میکند. افراد اخلاقگرا مسئولیت کارهایشان را میپذیرند.
کیفیت. کیفیت بالاتر از ساختن بهترین محصول یا ارائه بهترین خدمات است، بلکه باید در کلیه جنبههای کاری شما نمود یابد. فردی که کیفیت را تشخیص میدهد و هر روز به دنبال آن است، احترام فوقالعادهای برای خود قائل است، به کاری که انجام میدهد میبالد و دقت و ظرافتی در کار خود دارد که بر همه چیز تاثیر میگذارد.
اعتماد. به دست آوردن اعتماد دشوار است و دشوارتر از آن برگرداندن آن بعد از آن است که از دستش میدهید. هر فردی که با شما یا شرکتتان ارتباط برقرار می کند باید به طریقی که کار او را انجام میدهید اعتماد و اطمینان داشته باشد.
احترام. احترام فراتر از یک احساس است، بلکه نشان دادن عزت، ارزش و حرمت به چیزی یا کسی است. ما به قوانین احترام میگذاریم، همچنین به کسانی که با آنها کار میکنیم، شرکت محل کارمان و اموال مربوط به آن و همچنین خودمان.
کار گروهی. دو همکار یا بیشتر در کنار هم یک گروه را تشکیل میدهند. این یکی از الزامات بیزنس است که بتوانید در گروه، چه رسمی و چه غیررسمی، به درستی با هم کار کنید.
رهبری. چه تعداد کارمندان درستکار و فعالی بودهاند که به خاطر رهبریهای اشتباه شکست خوردهاند؟ مدیران باید از استانداردهای اخلاقی برای کل شرکت حمایت کنند. یک رهبر باید نمونه و الگوی سایرین باشد.
شهروندی شرکت. یک اصل بنیادی هر شرکت باید فراهم آوردن یک محیط کاری امن، حفاظت از محیط و شهروندانی خوب برای جامعه بودن باشد.
ارزش سهام. هیچ شرکتی بدون سود دوام نخواهد داشت. هر کارمندی باید بفهمد که جای او در سوددهی شرکت کجاست. هدف مشترک همه باید ایجاد یک شرکت قوی و پربازده و پردوام باشد.
امتحان کردن واقعی این ارزشها از نتیجه عمل آنها به دست میآید. نیاز به تلاش گسترده و متمرکز کل شرکت دارد، نه فقط اینکه این ارزشها را جزء قوانین درج شده در قرارداد هر کارمند بگنجانند.
نخست اینکه، مدیریت باید خود نمونه و الگو باشد. اخلاقیات خوب باید همیشه در بالاترین درجه شرکت دیده شود. هر کارمندی باید بتواند همان ارزشهایی که رئیسش اجرا میکند را دنبال کند.
دوم اینکه، باید برای گستردن این اخلاقیات و ارزشها در شرکت تبلیغات شود. در هر فروم یا رسانهای این ارزشها باید در غالب پیام اخلاقی عنوان شود. که البته زمانی موفق خواهد بود که خود شرکت آنچه آموزش میدهد را رعایت کند.
سوم اینکه، برای هماهنگ کردن و یکدست کردن همه کارمندان باید آموزش صورت گیرد. شرکت نکردن در یک سخنرانی آموزشی یا گذشتن و نگاه کردن به یک پوستر آموزشی نصب شده روی دیوار خیلی راحت است اما وقت گذاشتن برای یاد گرفتن مسائل میتواند تاثیر بادوامتری داشته باشد.
چهارم اینکه، هم شما و هم شرکتتان باید هدف درازمدت داشته باشید و به آن پایبند باشید. یعنی آموختهها و ارزشهای خود را به نسل بعدی کارمندان شرکت هم منتقل کنید.
باوجود شکست خوردن بعضی از این قوانین اخلاقی، بسیاری از آنها برای بیزنسها موفقیت به همراه میآورند. این ارزشها در کنار هم پایه و اساس یک شرکت و بیزنس پربازده و ایمن را برپا میکنند. این 10 ارزش را میتوانید در دستورکار کارمندان شرکت قید کنید و آموزشهای لازم را متعاقب آن انجام دهید.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
مهیندخت دهنادی : |
||
|
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : |
||
|
بنام خدا
|
||
|
||
نگار پاکدل : |
||
دولت اشکانیان به 5 سده پایید، از زمان بلاش اول به بعد، در هر گوشهای از ایران یک مدعی بر تخت مینشست. بنابر روایتهای ایرانی، ساسان، موبدی در تختجمشید بود. پسرش بابک، فرمانروایی کوچکی در خور را در دست داشت. بابک توانست بر تخت شاهی فارس تکیه زند و شاه آن سامان شود. پس از او، فرزندش شاپور بر تخت نشست اما حادثه امان نداد و شاپور درگذشت. پس از شاپور، برادرش اردشیر جانشین وی شد، اردشیر فرزند بابک که نیایش، ساسان بود. اردشیری که به نام اردشیر بابکان میشناسیم از خاندان ساسان. آن زمان، اردوان پنجم، واپسین پادشاه پارت یا اشکانی بود. اردوان از شناسایی این سلسلهی جدید محلی خوداری کرد، بنابراین اردشیر به جنگ با وی رفت و پس از 3 جنگ، سپاه اردوان را در جلگهی هرمزدگان (میان بهبهان و شوشتر) شکست داد. در این نبرد، اردوان پنجم، شاه اشکانی کشته شد و اردشیر، شاهنشاه شد. اردشیر ساسانی که شیوهی فرمانروایی ملوکالطوایفی اشکانیان را نمیپسندید، شهریاری نیرومندی را بنیان گذارد که با تشکیلات اداری متمرکز اما رو به گسترش امور را میگذراند. آنگاه که اردشیر، شاهنشاه ایران شد، گمان بر این بود که او کرمان را به پایتختی خود برمیگزیند، اما او پایتخت را از تیسفون(کنار دجله و 35 کیلومتری جنوب بغداد امروز) منتقل نکرد و تیسفون همچنان پایتخت ایران ماند. اردشیر با به روی کار آمدنش، به پشتیبانی از روحانیون زرتشتی پرداخت و با رسمی کردن دین زرتشتی در ایران، پشتیبانی روحانیون را از آن خود و شهریاریاش کرد. او با اعلام اینکه نفوذ هلنیستی(دورهی تفکر فلسفی یونان) را در ایران برخواهد انداخت و انتقام داریوش سوم را از جانشیان اسکندر خواهد گرفت و همهی سرزمینهای شاهان هخامنشی را بازخواهد ستاند، غرور مردم را برانگیخت. البته با نگاهی گذرا بر تاریخ میتوان دریافت که او به همهی وعدههای خود وفا کرد. با نبردهایش ایران را در شمالخاوری(:شرقی) تا جیحون و در باختر(:غرب) تا فرات گسترش داد. دولت ساسانیان دوست داشت اقوام ایرانی در خاور کشور را نیز در زیر یک پرچم، گرد هم آورد از همین روی شماری از بزرگزادگان پارس را به همراه افراد خانواده با سپاهی روانهی آن سوی رود سند کرد. به نوشتهی «رای زاده دونیچند بالی» در کتاب «تاریخ گاکهر»، این ساسانیان در بخشی از پنجاب امروز که به راولپندی، میرسد، استقرار یافتند و نام خانوادگی «کیانی» و «کی» بر خود گذاردند. آنان به پیشهی سپاهیگری ادامه دادند. پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، این کیانیان که به اصالت پارسی خود میبالیدند در گوشهای از پنجاب یک دولت محلی تشکیل دادند. هماکنون، ژنرال اشفاق پرویز کیانی، فرنشین ستاد ارتش پاکستان از همین کیانیان است. ساسانیان در درازای چهار سدهای که فرمانروایان ایران بودند نگذاشتند حکومت روم در آسیا پیشروی کند، آیین زرتشت را دین رسمی ایرانیان گذاشتند و رومیان را وادار کردند که پیروان آیین زرتشت را در سرزمین خود به ویژه در بالکان محترم شمارند. برگرفته از تارنمای انوشیروان کیهانیزاده |
|
||
|
||
خبرنگار امرداد : | ||
فرتورهاي خود را ميتوانيد به نشاني ایمیل گروه عكس به نشانی amordadpic@gmail.com بفرستيد تا پس از ويرايش، به نام خودتان در تارنما، آوردهشود. فرتورهای همايون مهرزاد را از شاهرود تا دامغان را در ادامه ببينيد.
|
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سلیمان لطفینیا : |
||
|
شنبه 19 شهریور:
مهستان ایران مهرداد سوم را از شاهی برکنار کرد، دهم سپتامبر سال 56 پیش از میلاد مهستان Mehestan (سنای ایران) در پی وصول شکایتهای متعدد از مهرداد سوم، با اکثریت آراء وی را از شاهی ایران برکنار کرد و برادرش «ارد Orod» را به شاهی برگزید. مهرداد سوم با این که در دوره کوتاه سلطنت خود در جنگ با رومیان و طوایف غیرایرانی آن سوی سیردریا به پیروزی نائل شده بود مردی خودسر و ستمگر بود و دست به تصفیه بدون دلیل مقامات کشوری و لشکری زده بود و بدون دادرسی، به چند مورد مصادره اموال اقدام کرده بود و باعث گسترش نارضایی در کشور شده بود.
یکشنبه 20 شهریور:
جنگ هرمزدگان و روی کار آمدن دودمان ساسانیان، پارهای از مورخان، یازدهم سپتامبر سال 226 میلادی (شهریور ماه) را سالروز جنگ هرمزدگان (نزدیکان بهبهان) ذکر کرده اند و از آن به نام جنگ داخلی ایرانیان نام برده اند. در این جنگ اردشیر پاپکان حاکم پارس بر اردوان پنجم شاه اشکانی غلبه کرد که با کشته شدن وی حکومت 476 ساله اشکانیان پایان یافت. اردشیر برغم علاقه ای که به کرمان داشت و پیش بینی می شد که این شهر را مرکز حکومت خود قرار دهد، پایتخت را از تیسفون (کنار دجله و 35 کیلومتری جنوب بغداد امروز) منتقل نکرد.
دوشنبه 21 شهریور:
تصرف تراکیه برای ایران، 12 سپتامبر سال 492 پیش از میلاد «مردونیا ــ مردونیه» ژنرال ایرانی که از سوی داریوش مامور حل مسئله منطقه ایونی (یونانی نژاد های آناتولی و جزایر دریای اژه) شده بود تراکیه را تصرف کرد (تراکیا، منطقه وسیعی در اروپای جنوبی است که غرب و شرق و جنوب آن را سه دریای سیاه، اژه و مرمره محدود می کنند و اینک در سه کشور ترکیه، بلغارستان و یونان قرار گرفته است ـ استانبول اروپا در تراکیه قرار دارد). مردونیا که داماد داریوش و شوهر آرتوزوسترا (تلفظ، یونانی است) بود پس از عبور از هلس پونت (داردانل) تراکیه را متصرف شده بود.
روز سینما
سهشنبه 22 شهریور:
سالروز جنگ ماراتن که 490 سال پیش از میلاد روی داد، 13 سپتامبر سالروز نبرد یک روزه ماراتن Marathon است که در سال 490 پیش از میلاد روی داد و نیروی دریابرد ایران در آن موفق نبود و با تحمل تلفات عقب نشینی کرد. داریوش بزرگ، تنها با هدف گوشمالی آتنی ها - نه تصرف آتن- که یونانی زبانهای آسیای صغیر (شهرها و جزایر ایونی) قلمرو ایران را تحریک به شورش و نافرمانی می کردند یک سپاه پیاده و سوار را با کشتی روانه سرزمین اصلی یونان کرد که به صورت کشور- شهر یا ایالات متحده اداره می شد.
ثبت آتشکده زرتشتیان یزد و محوطه آن از 1313 خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران
چهارشنبه 23 شهریور:
ضرب سکه «داریک» در ایران، چهاردهم سپتامبر سال 488 پیش از میلاد را روزی به دست داده اند که در آن روز داریوش بزرگ (Darius the Great) شاه وقت ایران دستور ضرب سکه ای را داد با وزن و شکل و عیار مشخص و یکنواخت تا واحد پول ایران قرارگیرد که مورخان یونانی در کتابهای خود آن را «داریک Daric (منتسب به داریوش)» نوشته اند. تا زمان رواج داریک، معاملات تجاری به صورت مبادله اجناس صورت می گرفت که کاری پیچیده بود و بازار همیشه نوسان داشت. ملل دیگر از طلا برای مبادله کالا و خدمات استفاده می کردند ولی نه بصورت سکه یکنواخت با عیار و وزن و شکل واحد. به عبارت دیگر تا سپتامبر 488 پیش از میلاد، بازرگانان و افراد شکل و عیار طلای «وسیله مبادله» را تعیین می کردند نه دولتها.
روزی که هارون الرشید خلیفه عباسی شد، چهاردهم سپتامبر سال 786 میلادی هارون الرشید 23 ساله در بغداد بر جای برادر خود الهادی که تنها یک سال بر سر کار بود نشست و خلیفه پنجم عباسیان شد. وی پسر المهدی خلیفه سوم عباسی بود.
پنجشنبه 24 شهریور:
زادروز ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی، ابوریحان محمد بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی15 سپتامبر 973 میلادی درمنطقه خوارزم که در قلمرو دولت سامانیان بود به دنیا آمد. طبق تقویم میلادی قدیم (ژولیان)، بیرونی پنجم سپتامبر آن سال متولد شده بود. زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود بعدا به «بیرونی» تجدید نام داده شده است. بیرونی که 75 سال عمر کرد 13 دسامبر سال 1048 میلادی (22 آذر) در شهر غزنه (افغانستان امروز) وفات یافت.
آدینه 25 شهریور:
روز بزرگداشت سالخوردگان در ایران باستان ، ایرانیان عهد باستان نخستین مردمی بوده اند که برای ادای احترام و بزرگداشت و سپاسگزاری از سالخوردگان روز مشخصی را در سال تعیین کرده بودند و این روز، 25 شهریور ماه هر سال بود و قدمت آن به 3 سه هزار سال می رسد. در آن زمان و تا 14 قرن پیش، روزهای هر ماه ایرانی نام خاص داشت و روز 25 شهریور "اشیش وانگ Ashish vangh" خوانده می شد که روز رحمت خدا، اخلاقیات و معنویات و روان پاک بود.
خبرنگار امرداد : |
فرتورهاي خود را ميتوانيد به نشاني ایمیل گروه عكس به نشانی amordadpic@gmail.com بفرستيد تا پس از ويرايش، به نام خودتان در تارنما، آوردهشود. فرتورهای همايون مهرزاد را از گوشه و كنار كوچههای تهران را در ادامه ببينيد.
|
امروز 22 شهریور ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!