بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفينيا : | ||
گونهی نادر یوزپلنگ آسیایی هم اکنون در استانهای سمنان، یزد، خراسان شمالی، کرمان و اصفهان ديده شده است که شمار آنها به صد قلاده میرسد.
به گزارش مهر؛ با توجه به اینکه 20 قلاده از این یوزپلنگها در استان سمنان زندگی میکنند منطقههای حفاظت شده پارک ملی کویر گرمسار و توران شاهرود در این استان از ارزشمندترين زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی هستند. پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی از سال 1380 با پشتيباني مالی سازمانمللمتحد و سازمان حفاظت محیط زیست آغاز شد. «علیرضا جورابچیان»، فرنشين(:مدیر) پروژه بینالمللی نگهداري از یوزپلنگ آسیایی، از افزایش 50 درصدی خوراكهای یوزپلنگ خبر داد. وي گفت: «شمار یوزپلنگهای آسیایی در کشور چهار تا پنج درصد افزایش یافته است.» وی قوچ و میش، کل و بز، جبیر و آهو را از خوراكهاي اين گونهي نادر و روبه انقراض، برشمرد. جورابچیان برآورد شمار گوشتخواران را سخت دانست و گفت: «با توجه به روند افزایشی شمار طعمهها در زیستگاهها بيگمان، شمار یوزها نیز افزایش یافته است.» جورابچیان افزود: «پارک ملی کویر استان سمنان، پارک ملی پناهگاه حیات وحش و زیستگاه خارتوران شاهرود، پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس شمال خاوري(:شرقی) استان یزد، گسترهي حفاظت شده بافق استان یزد و گسترهي شکار ممنوع دره انجیر استان یزد، برخی از زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی هستند.»
«اصغرمحمدی فاضل» معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست کشور نيز، با ناخرسندي از نابودي گونهي ببر مازندران، دربارهی دادن مجوز شکار در كشور، سخن گفت. وی گفت: «شوربختانه به آسانی پروانه شکار داده میشود. هرکس که مجوز حمل اسلحه داشته باشد و سوپيشينه نیز نداشته باشد، میتواند پروانهی شکار دریافت کند.»
«حمید ظهرابی»، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان نیز از افزایش شمار یوزپلنگ آسیایی در استان سمنان خبر داد و گفت: «در هر هفته، دو تا چهار قلاده یوزپلنگ در منطقه توران استان سمنان ديده میشود.» ظهرابي، گفت: «کمبود محیطبان با توجه به گستردگي مناطق حفاظت شده در استان سمنان يكي از كمبودها است. هم اکنون۱۲۰محيطبان در گسترهي تحت حفاظت، فعالیت دارند که این شمار باید به ٢٥٠ تن برسد تا كمبود رفع شود |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفينيا : | ||
شهرداری شهر پلدختر از استان لرستان، نزديک بهيک سال است با بريدن درختان شهر و فروش آنها، کسب و کار درخت فروشی را رونق داده است.
به گزارش فارس؛ در حالی فضای سبز شهرستان پلدختر هم اکنون در وضعيت خوبی نيست که به تازگی، شهروندان پلدختر بريده شدن بيرويهی درختان را در شهر ميبينند. اين در حالی است که رييسجمهوری، قانونی را ابلاغ کرده که بر پايهی آن بريدن هر گونه درخت و يا نابود کردن آن به هر راهی در حريم شهرها، بدون اجازهی شهرداری و رعايت ضوابط ممنوع شده است. بر پايهي اين قانون، هر کس درختان پيرامون شهرها را آگاهانه و وارون(:برخلاف) قانون ببرد يا زمينهي نابودي آنها را فراهم آورد، افزونبر جبران آسيب، به جزاي نقدي از يک ميليون ريال تا 10 ميليون ريال براي هر درخت و در صورتي که شمار درختان بريده شده بيش از 30 اصله باشد، به حبس تعزيري از شش ماه تا سه سال محکوم ميشود. يک شهروند پلدختر در اينباره گفت: «در يک كار شگفتانگيز و با وجود هشدار دلسوزان و دوستداران محيطزيست در شهرستان پلدختر ما هنوز هم بايد بريده شدن درختان شهر به دست نيروهاي شهرداري را ببينيم.» «شرفي نصيري»، شهردار پلدختر، با پذيرفتن بريده شدن و فروش درختان شهر گفت: «اين کار بر پايهي مجوز شوراي شهر انجام ميگيرد.»
شرفی نصيری افزود: «شهرداری پلدختر امسال دست به كار کاشت نهال در سطح شهر شده است.» با اين همه و با توجه به شرايط اقليمي و گرمسيري بودن شهرستان پلدختر که در فصل گرما دمای هوای آن به بيش از 50 درجه ميرسد و همچنين ارجمندي درختان در زندگی انسانها، ايکاش شهرداری پلدختر تا تبديل شدن اين نهالها به درخت از بريدن درختان تنومند که عمر آنها به بيش از 20 سال هم ميرسد، دست بردارد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
قصر شيرين، اين روزها از شهرهای مرزی ايران بهشمار ميآيد. در اين شهر، يادمانهای تاريخی و باستانی بسياری ميتوان يافت. آتشكدهای كه به آتشكدهی چهارقاپو يا چهار قاپی نامور است، يكی از همين يادگارها است، يادگارها و يادمانهايی كه گذر تاريخ و آمد و شد روزگار، هنوز نتوانسته آن را از پاي درآورد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفينيا : | ||
گستردگی شهر باستانی بیشاپور تا 15برابر ارگ بم و 20 برابر کاخهای تخت جمشید برآورد شده است، اما هنوز سه درصد این شهر کاوش شده و 97 درصد گسترهي بیشاپور همچنان در زیر خاک است. |
ادامه مطلب...
بنام خدا
خوشبخت ترين فرد كسی است كه بيش از همه تلاش كند ديگران را خوشبخت سازد..
اشو زرتشت
بنام خدا
پیرمردی 92 ساله كه سر و وضع مرتبی داشت در حال انتقال به خانه سالمندان بود. همسر 70 ساله اش به تازگی درگذشته بود و او مجبور بود خانه اش را ترک كند.
پس از چند ساعت انتظار در سرسرای خانه سالمندان ، به او گفته شد كه اتاقش حاضر است . پیرمرد لبخندی بر لب آورد. همین طور كه عصا زنان به طرف آسانسور می رفت ، به او توضیح دادم كه اتاقش خیلی كوچک است و به جای پرده ، روی پنجره هایش كاغذ چسبانده شده است .
پیرمرد درست مثل بچه ای كه اسباب بازی تازه ای به او داده باشند با شوق و اشتیاق فراوان گفت :
«خیلی دوستش دارم.»
به او گفتم : ولی شما هنوز اتاقتان را ندیده اید! چند لحظه صبر كنید هم اکنون می رسیم.
او گفت : به دیدن و ندیدن ربطی ندارد! شادی چیزی است كه من از پیش انتخاب كرده ام. این كه من اتاق را دوست داشته باشم یا نداشته باشم به مبلمان و دكور و... بستگی ندارد ، بلكه به این بستگی دارد كه تصمیم بگیرم چگونه به آن نگاه كنم.
من پیش خودم تصمیم گرفته ام كه اتاق را دوست داشته باشم. این تصمیمی است كه هر روز صبح كه از خواب بیدار می شوم می گیرم.
من دو كار می توانم بكنم . یكی این كه تمام روز را در رختخواب بمانم و مشكلات قسمت های مختلف بدنم كه دیگر خوب كار نمی كنند را بشمارم، یا آن كه از جا برخیزم و به خاطر آن قسمت هایی كه هنوز درست كار می كنند شكرگزار باشم.
هر روز ، هدیه ای است كه به من داده می شود و من تا وقتی كه بتوانم چشمانم را باز كنم ، بر روی روز جدید و تمام خاطرات خوشی كه در طول زندگی داشته ام تمركز خواهم كرد.
سن زیاد مثل یک حساب بانكی است . آنچه را كه در طول زندگی ذخیره كرده باشید می توانید بعدها برداشت كنید. بدین خاطر ، راهنمایی من به تو این است كه هر چه می توانی شادی های زندگی را در حساب بانكی حافظه ات ذخیره كنی.
از مشاركت تو بر پر كردن حسابم با خاطره های شاد و شیرین تشكر می كنم.هیچ می دانی كه من هنوز هم در حال ذخیره كردن در این حساب هستم؟!
سخن روز : برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال ، بنگر که تو چگونه می افتی ...
بنام خدا
یک دانشمند ایرانی در حال ساخت نوعی فناوری نجات است که در آن از حشرات برای بازیابی افراد زندانی در آوارها و مناطق خطرناک استفاده میشود.
پروفسور خلیل نجفی از دانشگاه میشیگان قصد دارد تا بر روی حشرات، دوربینهای کوچکی نصب کرده و از آنها در صحنه جستوجوها برای بازماندگان زلزله در عملیات نجات استفاده کند. این دستگاههای ریز، انرژی مورد نیاز خود را از حرکت بال حشرات به دست میآورند.
دوربین با انتقال انرژی جنبشی به الکتریسیته میتواند از یک منبع نامنتاهی انرژی برخوردار باشد. همچنین از دیگر منابع انرژی این دستگاهها میتوان به حرارت تولید شده با صفحات خورشیدی اشاره کرد.
محققان قصد دارند این حشرات را پس از نصب دوربین و میکروفون در ساختمانهای تخریب شده و ویران رها کنند.
از این حشرات همچنین میتوان در صحنههای نظامی یا اماکنی که حضور انسان در آن خطرناک است، استفاده کرد.
استاد نجفی به همراه یک دانشجوی مهندسی دانشگاه میشیگان در حال ساخت این فناوری برای جمعآوری الکتریسیته از بدن هستند.
مدیر ایرانی گروه مهندسی برق و کامپیوتر دانشکده مهندسی دانشگاه میشیگان اظهار کرد: ما میتوانیم از طریق جمعآوری انرژی از ضایعات، نیروی مورد نیاز دوربینها، میکروفونها و دیگر حسگرها و تجهیزات ارتباطی موجود بر روی یک حشره را تامین کرده و سپس آنها را در مکانهای بسته یا خطرناک که انسان قادر به ورود نیست، بفرستیم.
این تیم تاکنون توانستهاند نیروی جنبشی حرکت بالهای سوسک سبز ژوئن را که کمتر از دو سانتیمتر بوده، جمعآوری کنند. این پروژه که از سوی سازمان پروژههای تحقیقات پیشرفته دفاعی (دارپا) حمایت میشود، قرار است نخستین پرواز آزمایشی این حشرات را در سال آینده انجام دهند.
از این حشرات همچنین میتوان در صحنههای نظامی یا اماکنی که حضور انسان در آن خطرناک است، استفاده کرد.
بنام خدا
دانلود رایگان بازی همسایه جهنمی ۵ برای رایانه Neighbours From Hell 5
پس از سالها انتظار سرانجام نسخه ۵ بازی پرطرفدار و خنده دار همسایه جهنمی رسید.در نسخه ۵ جدید تغییرات زیادی ایجاد شده است.گرافیک بازی در حد قابل توجهی بهتر شده است . صداگذاری ها حرفه ای تر انجام شده و در طول بازی صداها بهتر به گوش می رسد . همسایه و خانم همسایه هم دچار تغییرات بسیاری شده اند.در مراحل مختلف بازی شخصیت های جدید مانند آقای رئیس و خانم منشی اضافه شده اند.حیوانات درون بازی هم از لحاظ ظاهری دچار تغییرات شده اند .
معماهای نسخه ۵ بسیار پیچیده و مشکل طراحی شده اند و این باعث میشود تا زمان بیشتری از اوقات فراقت شما را به خود اختصاص دهد . بازی به هیچ وجه مخصوص گروه سنی خاصی نبوده و در زمان کنونی کسی نیست که با نام بازی همسایه جهنمی آشنا نباشد. - داستان بازی طبق روال همیشگی اذیت کردن همسایه توسط شماست . - در طول بازی باید هر گونه بلایی که میتوانید سر همسایه خو بیاورید! - باید تمام تلاش خودتان را کنید که تا همسایه را به گریه آورید ! - حتی یک لحظه اجازه ندهید تا همسایه بیچاره در آرامش به سر ببرد . - و ...
دانلود (Download) | با حجم : ۲۰۰ مگابایت
رمز فایل : www.kar20.ir
بنام خدا
بنام خدا
روانشناسی تغذیه شما
شما چه نوع غذاهایی را بیشتر دوست دارید؟ غذاهای گوشتی؟ غذاهای نشاستهای؟ سبزیجات یا میوهها؟ ..
تو را از غذا خوردنت می شناسم!
آیا میدانید دوستداشتن هر یک از گروههای غذایی میتواند به نوعی نشاندهنده روحیه و خلقوخوی شما باشد؟ اگر دوست دارید تا بیشتر با روحیه دوستداران محصولات غذایی مختلف آشنا شوید بد نیست نگاهی به این مقاله جالب بیندازید...
دوستداران سبزیها؛ ماجراجو و ورزشکار
• خلقوخو: کسانی که تمایل زیادی به مصرف سبزیجات دارند یا بهطور کلی گیاهخوار هستند، معمولا افراد پرخوری نیستند و خیلی خودشان را در قید و بند تهیه غذا قرار نمیدهند. این افراد بسیار ماجراجوا هستند و بیشتر از اینکه در تکاپوی درستکردن غذا باشند، دوست دارند طعمهای جدید را تجربه کنند. آنها افرادی ورزشکار و سالم هستند که همیشه در حال پیداکردن گیاهان جدید خوراکی در عطاریها یا حتی در طبیعت هستند.
• عادتها: گیاهخواران از خوردن جوشاندههای گیاهی پس از غذا یا چکاندن آبلیمو و آبغوره روی غذایشان لذت میبرند که این عادت خوب میتواند در حفظ سلامت و نشاط آنها بسیار موثر باشد.
• پیشنهاد: این افراد میتوانند از قارچ، حبوبات، سویا، تخممرغ و لبنیات برای دریافت پروتئین بیشتر و بهتر در رژیم غذاییشان کمک بگیرند. مصرف هفتهای یک یا دو بار از غذاهای دریایی هم میتواند از کمبود ویتامین B12 در آنها پیشگیری کند. خوردن گردو هم باعث جذب امگا3 خواهد شد.
دوستداران میوهها؛ تنوعطلب و سالم
• خلقوخو: معمولا کسانی که بیش از هر گروه غذایی به میوهها علاقه دارند، ذائقهشان شیرین است، مهربان هستند به سلامت خود اهمیت زیادی میدهند و مدام در فکر ایجاد تنوع در برنامههای غذایی و حتی برنامههای کاری روزانهشان هستند. طرفداران میوه دوست دارند با ایجاد طعمهای جدید، متنوع و فوقالعاده جذاب، نظر و تحسین اطرافیان را نسبت به خود جلب کنند و البته در این راه، موفق هم هستند.
• عادتها: این افراد معمولا در خوردن میوه افراط میکنند و به گمان آنها، میوه جزو خوراکیهای پرخاصیتی است که هرچه بیشتر بخورند، برای سلامتشان مفیدتر است اما محققان دانشگاه هاروارد در حالی مصرف 5 تا 9 وعده از میوهها و سبزیها را در طول روز مجاز دانستهاند که مصرفکنندگان آنها حواسشان به کالری این گروه از مواد غذایی باشد. به هر حال، میوه هم قند و کالری دارد و مصرف زیاد آن میتواند باعث ابتلا به چاقی و اضافه وزن شود. راستی یکی دیگر از عادتهای افرادی که عاشق میوه هستند، این است که از میوهها به عنوان میانوعده یا دسر استفاده میکنند که البته این یک عادت خوب است.
• پیشنهاد: اگر خیلی به خوردن میوهها علاقه دارید، میتوانید آنها را پوست بکنید و در سالاد یا ماستتان، خردشان کنید و ارزش تغذیهای ماست و سالادی که همراه غذا میخورید را بالا ببرید. خردکردن میوههای فصل و پوشاندن آنها با کمی عسل هم میتواند یک صبحانه فوری و مغذی برای شما و فرزندانتان را فراهم کند.
دوستداران گوشتها؛ جاهطلب و کوشا
• خلقوخو: معمولا بیشتر افرادی که علاقه فراوانی به مصرف انواع گوشتها دارند، جاهطلب و در پی کسب بهترینها در زندگیشان هستند. غذاهای گوشتی جزو غذاهای گرانقیمت هستند و کسانی که ذائقه خود را با آنها وفق میدهند، دوست دارند که همیشه در حال تلاش برای کسب بالاترین مقام و موقعیتها در زندگیشان باشند. طرفداران گوشت، انسانهای کوشایی هستند که تن به خوردن هر غذایی نمیدهند و معمولا طعم سبزیها به خصوص سبزیهای آبپز یا بخارپز را دوست ندارند.
• عادتها: دوستداران غذاهای گوشتی به انواع خوراکیهای سرخشده و فرآوردههای گوشتی مانند سوسیس، کالباس یا همبرگر هم علاقه دارند. آنها ترجیح میدهند که غذای خود را همراه با سس یا چاشنیهای چرب بخورند. این افراد علاقه چندانی به خوردن نان یا برنج زیاد با غذاهایشان از خود نشان نمیدهند، چون دوست دارند که مزه گوشت را بیشتر از مواد نشاستهای حس کنند. معمولا کسانی که خوردن گوشت را به سایر خوراکیها ترجیح میدهند، کمتر به مصرف گوشتهایی که بیش از اندازه طعمدار شدهاند، تمایل دارند.
• پیشنهاد: خیلی از افرادی که بیش از اندازه گوشت (به?خصوص گوشت قرمز) میخورند به بیماریهایی مانند نقرس به دلیل بالارفتن اسیداوریک خونشان مبتلا میشوند. بنابراین بهتر است این افراد، مصرف گوشتها را به 4 بار در هفته محدود کنند. بهتر است آنها، گوشتهای سفید و خوراکهای دریایی را بیشتر از گوشتهای قرمز در برنامه غذاییشان بگنجانند. مصرف سبزیخوردن و سالاد سبزیجاتی که با آبلیمو، آبغوره و آب نارنج، طعمدار شدهاند هم به طرفداران غذاهای گوشتی توصیه میشود. بد نیست دوستداران گوشت قرمز برای پیشگیری از بالارفتن اسیداوریک خونشان از پودر سماق تازه برای طعمدارکردن غذایشان کمک بگیرند. مخلوطکردن سویا با گوشت قرمز چرخکرده هم میتواند کمی پروتئین گیاهی به رژیم روزانهتان اضافه کند و ارزش تغذیهای آن را بالاتر ببرد.
طرفداران غذاهای نشاستهای؛ تنبل و پرخور
• خلقوخو: افرادی که به غذاهای نشاستهای مانند نان، سیبزمینی، برنج و ماکارونی علاقه زیادی دارند، معمولا افرادی خوشخوراک، تنبل، پرخور و خوشاخلاق هستند. آنها هرچقدر هم که سیر باشند، دست رد به سینه بشقاب پر از پلو و خورش شما یا ظرف سیبزمینی سرخکردهتان نمیزنند. آنها همیشه دقیقه نودی کار میکنند و مصداق بارز ضربالمثل «تنبل نرو به سایه» هستند! بیشتر طرفداران غذاهای نشاستهای، اضافه وزن و چاقی شکمی دارند و همیشه هم اضافه وزن و چاقی خود را انکار میکنند.
• عادتها: دوستداران غذاهای نشاستهای، خوردن یک بشقاب سالاد ماکارونی یا سالادالویه را به عنوان پیشغذا و یک ظرف سیبزمینی سرخکرده را به عنوان دسر به جای سوپ یا میوه ترجیح میدهند. آنها برنج و ماکارونی را با نان میخورند و به مصرف غذا و تهدیگهای چرب هم علاقه زیادی دارند. سیبزمینی سرخشده با سس فراوان جزو محبوبترین میانوعدههای آنهاست. تمایل این افراد به مصرف پنیر پیتزا هم زیاد است.
• پیشنهاد: متاسفانه کسانی که خوراکیهای نشاستهای را به خوراکیهای دیگر ترجیح میدهند، توجه چندانی به سلامتشان ندارند و ابتلا به چاقی، ناراحتیهای قلبی، دیابت و بالارفتن چربیخون در آنها دور از انتظار نخواهد بود. بنابراین به این افراد توصیه میشود که مصرف غذاهای نشاستهای را به یک یا دو بار در طول روز و آن هم به میزان مشخص، کاهش دهند. از چربکردن برنجشان خودداری کنند. برنج و ماکارونی را همراه نان نخورند. دور تهدیگهای چرب را خط بکشند. سالاد، سبزیها، میوهها و آبمیوهها را به رژیم روزانهشان بیفزایند. در حد امكان، شیر و لبنیات را جایگزین سیبزمینی سرخشده در میانوعدههایشان بکنند و در نهایت هم از دوغ یا آب به جای نوشیدنیهای شیرین و گازدار به عنوان نوشیدنی همراه غذایشان کمک بگیرند.
بنام خدا
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 10 تا 16 دی |
گروه مردم :
شنبه 10 دی:
- بازداشت خسروپرویز و آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان،31 دسامبر سال 627 میلادی خسروپرویز (خسرو دوم) شاه وقت ایرانیان از دودمان ساسانی که به خاطر اطفاء حس جاه طلبی خود و رسانیدن مرزهای ایران به روزگار داریوش بزرگ دست به جنگهای غیر ضروری ازجمله تصرف مصر و محاصره قسطنطنیه و تصرف همه آسیای غربی زده بود و صلیبی را که مسیح به آن مصلوب شده بود به تیسفون آورده بود و ارتش را فرسوده و مردم را زیر بار مالیاتهای سنگین قرار داده بود در کاخ تیسفون بازداشت شد و این اقدام که به خواست ژنرالهای ایران و تصویب شیرویه (قباد دوم) پسر او صورت گرفت آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان در عهد باستان بشمار می رود. ایرانیان بعدا در قرون وسطا و جدید چند امپراتوری دیگر تشکیل دادند.
یکشنبه 11 دی:
- زمانی که فعالیت های دیپلماتیک شاه عباس شدت گرفت، زمستان سال 1002 خورشیدی (ژانویه1624 میلادی) را زمانی نوشته اند که برای نخستین بار پس از ساسانیان، یک دولت ایرانی برای رسیدن به هدفهای خود راه دیپلماتیک به مفهوم امروز آن در جهان را در پیش گرفت. شاه عباس اول در غرب ایران با مشکل عثمانی و در جنوب با دست اندازی اروپائیان به خلیج فارس رو به رو بود که عنصر تازه ای در دنیای مشرق زمینی ها بودند.
دوشنبه 12 دی:
- سالگشت درگذشت «سیبویه» ایرانی که برای زبان عربی «صرف و نحو» نوشت، طبق نوشته روزنگارهای بین المللی، «سیبویهSibbuyeh» زبان شناس معروف ایرانی در نخستین هفته ژانویه سال 793 میلادی در شیراز درگذشت. وی در زمانی که هنوز دقیقا به دست نیامده است در شهر بیضاء در استان فارس به دنیا آمده بود. اهمیت تاریخی سیبویه از آن جهت است که نخستین فردی بود که برای زبان عربی صرف و نحو (گرامر) نوشت و صداها را در این زبان مشخص ساخت. بنابراین، علامات ضمه، فتحه، کسره و تنوین ها اختراع و کار سیبویه ایرانی است. وی با این عمل عنوان «سیبویه نحوی» را به خود اختصاص داد. بدون کاری که سیبویه کرد و در آن زمان یک شاهکار بود، پیشرفت زبان عربی میسر نبود و استحکام این زبان به این صورت باقی نمی ماند. به این ترتیب، این ایرانیان بودند که برای اعراب دستور زبان (صرف و نحو) نوشتند.
سهشنبه 13 دی:
- اخراج هندیان از قندهار در زمان شاه عباس دوم، شاه عباس دوم سوم ژانویه سال 1649 هندیان را از قندهار بیرون راند. این نخستین اخراج نظامیان هندی از قندهار در دوران شاه عباس دوم بود که شخصا اقدام کرد. دومین اخراج هندیان از قندهار در دسامبر 1650 صورت گرفت. در سالهای 1652 و 1653 نیز ارتش ایران دو بار دیگر به تجاوز هندیان به آن شهر پایان داد.
چهارشنبه 14 دی:
- روزی که خلیفه عباسی بابک خرمدین را بکُشت، بابک خرمدین چهارم ژانویه سال 838 میلادی به دستور معتصم خلیفه عباسی با قطع تدریجی دست و پا و اعضای بدن کشته شد و سپس بقیه بدنش را در بیرون شهر سامرا (سامره) بدار آویختند که مدتها به همان صورت باقی بود. در آن قرن و از نیمه قرن پیش از آن درهر گوشه ایران یک استقلال طلب و احیاگر هویت ملی بپاخاسته بود. در شمال ایران همزمان سه مبارز ــ بابک، مازیار و افشین ــ بنای مبارزه با حکومت بغداد را گذارده بودند که بابک در عین حال فرضیه اجتماعی ــ اقتصادی مزدک را هم دنبال می کرد و خواهان برابری کامل مردم و مشترک بودن مالکیت ها [دولتی و ملی بودن منابع و ابزار تولید و خدمات عمومی] بود. پدر بابک یک تیسفونی بود که در پی ویران شدن پایتخت امپراتوری ایرانیان (واقع در 36 کیلومتری جنوب بغداد) از این شهر به آذربایجان رفته بود.
آدینه 16 دی:
- روزی که 2 زن حکمران کرمان و فارس شدند، آباقا خان (آباقاآن) ایلخان مغول ایران [پسر هلاکوخان] ششم ژانویه 1270 میلادی ضمن انتصابات خود، دو زن را حکمران دو ایالت بزرگ ایران کرد؛ آبش خاتون حکمران فارس و ترکان خاتون حکمران کرمان شد. ترکان خانون از قراختایی ها و آبش خاتون از خاندان اتابکان فارس بود. در انتصابات این روز، مقام صاحبدیوانی (معادل بزرگ وزیر، بدون اختیارات نظامی) به شمس الدین محمد جوینی و حکومت اصفهان و اراک به پسر او بهاءالدین داده شده و عطاملک جوینی مولف معروف، در سمت خود ـ حکومت بغداد که از زمان هلاکوخان آن را بر عهده داشت تثبیت گردیده بود.
برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده
امروز 11 دی ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
اندکی فکر کن ...
به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.
به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :
"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.
به بچه هایی فکر کن که گفتند :
"مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند.
به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند
و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند.
به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه رو به روی هم می ایستند
و سپس "غرور" شان مانع از "عذر خواهی" می شود،
و حالا دیگر حتی روزنه ای هم برای بازگشت وجود ندارد.
من برای تمام رفتگانی که بدون داشتن اثر و نشانه ای از مرگ،
ناغافل و ناگهانی چشم از جهان فرو بستند،
سوگواری می کنم.
من برای تمام بازماندگانی که غمگین نشسته اند و هرگز نمی دانستند که :
آن آخرین لبخند گرمی است که به روی هم می زنند،
و اکنون دلتنگ رفتگان خود نشسته اند،
گریه می کنم.
به افراد دور و بر خود فکر کنید ...
کسانی که بیش از همه دوستشان دارید،
فرصت را برای طلب "بخشش" مغتنم شمارید،
در مورد هر کسی که در حقش مرتکب اشتباهی شده اید.
قدر لحظات خود را بدانید.
حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند از دست ندهید؛
زیرا اگر دیگر آنها نباشند،
برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود !
"دیروز"
گذشته است؛
و
"آینده"
ممکن است هرگز وجود نداشته باشد.
لحظه "حال" را دریاب
چون تنها فرصتی است که برای رسیدگی و مراقبت از عزیزانت داری.
اندکی فکر کن ...
بنام خدا
خانمی طوطی ای خرید اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند.
او به صاحب مغازه گفت این پرنده صحبت نمی کند .
صاحب مغازه گفت : آیا در قفسش آینه ای هست ؟ طوطی ها عاشق آینه هستند ، آن ها تصویرشان را در آینه می بینند و شروع به صحبت می کنند . آن خانم یک آینه خرید و رفت .
روز بعد باز آن خانم برگشت طوطی هنوز صحبت نمی کرد .
صاحب مغازه پرسید : نردبان چه ؟ آیا در قفسش نردبانی هست ؟ طوطی ها عاشق نردبان هستند. آن خانم یک نردبان خرید و رفت .
اما روز بعد باز هم آن خانم آمد .
صاحب مغازه گفت : آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد ؟ نه ؟ خب مشکل همین است . به محض این که شروع به تاب خوردن کند ، حرف زدنش تحسین همه را بر می انگیزد . آن خانم با بی میلی یک تاب خرید و رفت .
وقتی که آن خانم روز بعد وارد مغازه شد ، چهره اش کاملأ تغییر کرده بود . او گفت : طوطی مرد !!!
صاحب مغازه شوکه شد و پرسید : آیا او حتی یک کلمه هم حرف نزد ؟!!
آن خانم پاسخ داد : چرا ، درست پیش از مردنش با صدای ضعیفی گفت آیا در آن مغازه غذایی برای طوطی ها نمی فروختند ؟!!
سخن روز : هیچگاه دانش را با خرد اشتباه نگیرید. دانش به شما کمک میکند زندگی را بگذرانید، خرد کمکتان میکند زندگیتان را بسازید. ساندرا کری (Sandra Carey)
بنام خدا
استجابت جالب دعای یک زوج جوان
زن و شوهری پس از سالیانی که از ازدواجشون می گذشت در حسرت داشتن فرزند به سر می بردند. با هرکسی که تونسته بودند مشورت کرده بودند اما نتیجه ای نداشت، تا این که به نزد کشیش شهرشون رفتند.
پس از این که مشکلشون رو به کشیش گفتند، او در پاسخ اون زوج گفت: ناراحت نباشید من مطمئنم که خداوند دعاهای شما رو شنیده و به زودی به شما فرزندی عطا خواهد نمود. با این وجود من قصد دارم به شهر رم برم و مدتی در اون جا اقامت داشته باشم، قول می دهم وقتی به واتیکان رفتم حتما برای استجابت دعای شما شمعی روشن کنم.
زوج جوان با خوشحالی فراوان از کشیش تشکر کردند. قبل از این که کشیش اون جا رو ترک کنه، بازگشت و گفت: من مطمئنم که همه چیز با خوبی و خوشی حل می شه و شما حتما صاحب فرزند خواهید شد. اقامت من در شهر رم حدود 15 سال به طول خواهد انجامید، ولی قول می دم وقتی برگشتم حتما به دیدن شما بیام.
15 سال گذشت و کشیش دوباره به شهرش بازگشت. یه نیمروز تابستان که توی اتاقش در کلیسا استراحت می کرد، یاد قولی افتاد که 15 سال پیش به اون زوج جوان داده بود و تصمیم گرفت یه سری به اونا بزنه پس به طرف خونه اونا به راه افتاد. وقتی به محل اقامت اون زوجی که سال ها پیش با اون مشورت کرده بودند رسید زنگ در را به صدا در آورد.
صدای جیغ و فریاد و گریه چند تا بچه تمام فضا رو پر کرده بود. خوشحال شد و فهمید که بالاخره دعاهای این زوج استجابت شده و اونا صاحب فرزند شده اند.
وقتی وارد خونه شد بیشتر از یه دوجین بچه رو دید که دارن از سر و کول همدیگه بالا میرن وهمه جا رو گذاشتن رو سرشون و وسط اون شلوغی و هرج و مرج هم مامانشون ایستاده بود.
کشیش گفت: فرزندم! می بینم که دعاهاتون مستجاب شده... حالا به من بگو شوهرت کجاست تا به اون هم به خاطر این معجزه تبریک بگم.
زن مایوسانه جواب داد: اون نیست... همین الان خونه رو به مقصد رم ترک کرد.
کشیش پرسید: شهر رم؟ برای چی رفته رم؟
زن پاسخ داد: رفته تا اون شمعی رو که شما واسه استجابت دعای ما روشن کردین خاموش کنه!
بنام خدا
دلشوره عجیبی داشت و کمی هم تار می دید ولی مجبور بود...
نگاهی به جمعیت انداخت.
گوی را که بلند کرد ، سنگین تر از همیشه به نظر رسید .
وقتی آن را بلند کرد تا با شانه اش پرتاب کند ، دو گوی در هوا دید و جا خالی داد.
صدای خنده جمعیت بلند شد...
آبی به سر و رویش زد. مرشد معرکه با صدای بلند گفت : اگر خسته جانی بگو یا علی ، اگر ناتوانی بگو یا علی .
مردم دوباره سکوت کردند. زنجیر دومتری را دور بازو هایش پیچید. چندین بار با فریاد زور نمایشی زد.
دویست تومنش کمه . یه جوون مرد دویست تومن بذاره تو سینی . صد تومنش خرج زن و بچه ، صد تومنش خرج کبوتر حرم .
آخرین سکه ها و اسکناس ها روی سینی ولو شدند ، دیگر موقع پاره کردن زنجیر بود.
پهلوان با فریادی بلند تلاش کرد زنجیر را پاره کند، ولی زنجیر پاره نشد...
دوباره تلاش کرد. رگ های گردنش متورم شده بودند. بدنش میلرزید . عرق سردی روی پیشانی اش نشسته بود ولی حلقه های زنجیر ظاهراٌ دست به یکی کرده بودند تا این بار آنها درمقابل پهلوان قدرت نمایی کنند.
احساس کرده بود که دارد تمام می شود ، ولی فکر نمی کرد به این زودی ، آنهم جلوی مردم.
نگاهی به آسمان کرد. زیر لب چیزی زمزمه کرد . با فریاد یا علی خم شد و تمام قدرتش را در بازوانش جمع کرد و دیگر چیزی نفهمید.
چشم هایش را که باز کرد ، روی تخت بیمارستان بود. دکتر داشت با دامادش صحبت می کرد: سه تا از رگهای قلبش پاره شدن . من نمی دونم چطور پس از سکته تونست زنجیر رو پاره کنه . به هر حال به خیر گذشت. ولی دیگه نمی تونه معرکه بگیره .
لبخندی زد و آهسته زیر لب گفت : یا علی ...
داستانکی زیبا از آقای وحید حاج سعیدی
سخن روز : در زمین عشقی نیست که زمینت نزند ، آسمان را دریاب ...
بنام خدا
به سختی خودش را از تاكسی بیرون میكشد، دو نفر پیاده میشوند تا به او كمك كنند، زیرچشمی نگاهشان میكند: "ببخشید، شرمندهام، باعث زحمت شدم...".
با گفتن این جملهها روی ویلچیرش مینشیند و با قدرت چرخها را میگرداند، میخواهد به پیادهرو برود اما از پل خبری نیست! چرخ را میچرخاند، در عرض خیابان به جلو میراند، سربالایی خیابان به بازوهایش فشار میآورد، به پل میرسد، عرض پل بسیار باریك است، ویلچر عبور نمیكند، طول خیابان را بالا میراند تا به پل بعدی برسد، بخشی از پل آهنی نیاز به تعمیر دارد، یكی از چرخهای ویلچیر داخل میلههای شكسته پل گیر میكند، چند نفر میبینند به كمكش میآیند "ببخشید، شرمندهام، باعث زحمت شدم..."
حالا به پیادهرو رسیده، مقابل در ورودی ساختمان، پنج پله انتظارش را میكشند، تقلا میكند تا از پلهها بالا میرود، اما چرخهای بزرگ ویلچیر طاقت فشار را ندارد، نزدیك است واژگون شود، دو عابر سر میرسند و دو سمت ویلچرش را میگیرند او را بالا میبرند "شرمندهام، ببخشید باعث زحمت شدم..." و داخل ساختمان باید به طبقه دوم برود و...
تردد معلولان در سطح شهر قصه پرغصهای است كه در لابهلای وعدههای مدیران شهری گم شده است. روز معلولان كه سر میرسد خیلیها كف میزنند و هورا میكشند و از اجرای حمایتهای مالی و معنوی میگویند، اما همیشه پای حمایت از معلولان میلنگد.
هر سال از مناسب سازی فضای شهری برای معلولان از نابینایان گرفته تا ناشنوایان و معلولان جسمی ـ حركتی خبرهایی میرسد، اما شهرها وسیعتر از آن هستند كه اصلاح چند كوچه و خیابان دردی از معلولان دوا كند.
پیادهروهای ناامن و سنگلاخی، نبود پلهای ایمن، وجود مانع و نیز نبود وسایل حملونقل ویژه معلولان بسیاری از آنها را با وجود داشتن استعداد تعامل اجتماعی منزوی كرده است.
در بسیاری از كشورها برای عبور و مرور راحت معلولان، چراغهای راهنمایی مخصوص تعبیه شده و كلید این چراغها در ارتفاعی نصب شده كه معلول بتواند براحتی آن را از روی صندلی چرخدار كنترل كرده و با امنیت از عرض خیابان بگذرد، همچنین وجود علائم برجسته در ابتدای خطكشی خیابانها، ایستگاه اتوبوس، پاركها و اماكن عمومی میتواند تا حدود زیادی نابینایان را راهنمایی و كمك كند، اما در ایران گویا فقط حقوق معلولان در همایشها و مراسم نمادین در روزی مثل 12 آذر امسال كه روز معلول نامگذاری شده است خلاصه میشود، تا فردا كه حقوق معلولان و وعدههای مسوولان از سهمیه استخدام در مراكز دولتی تا رفاه و امنیت تردد در شهرها فراموش شود ...
كتایون مصری - جام جم آنلاین
بنام خدا
لقمان در آغاز، برده خواجه ای توانگر و خوش قلب بود.
ارباب او در عین جاه و جلال و ثروت و مکنت دچار شخصیتی ضعیف و در برابر ناملایمات زندگی بسیار رنجور بود و با اندک سختی زبان به ناله و گلایه می گشود، این امر لقمان را می آزرد اما راه چاره ای به نظر او نمی رسید، زیرا بیم آن داشت که با اظهار این معنی، غرور خواجه جریحه دار شود و با او راه دشمنی پیش گیرد.
روزگاری دراز وضع بدین منوال گذشت تا روزی یکی از دوستان خواجه خربزه ای به رسم هدیه و نوبر برای او فرستاد.
خواجه تحت تأثیر خصائل ویژه لقمان، خربزه را قطعه قطعه نمود به لقمان تعارف کرد و لقمان با روی گشاده و اظهار تشکر آنها را تناول کرد تا به قطعه آخر رسید، در این هنگام ....
خواجه قطعه آخر را خود به دهان برد و متوجه شد که خربزه به شدت تلخ است.
سپس با شگفتی زیاد رو به لقمان کرد و گفت: چگونه چنین خربزه تلخی را خوردی و لب به اعتراض نگشودی؟!!
لقمان که دریافت زمان تهذیب و تأدیب خواجه فرا رسیده است، به آرامی و با احتیاط گفت: واضح است که من تلخی و ناگواری این میوه را به خوبی احساس کردم اما سالهای متمادی من از دست پر برکت شما، لقمه های شیرین و گوارا را گرفته ام، سزاوار نبود که با دریافت نخستین لقمه ناگوار، شکوه و شکایت آغاز کنم.
خواجه از این برخورد، درس عبرت گرفت و به ضعف و زبونی خود در برابر ناملایمات پی برد و در اصلاح نفس و تهذیب و تقویت روح خود همت گماشت و خود را به صبر و شکیبایی بیاراست...
سخن روز : از زندگي هر آنچه لياقتش را داريم به ما ميرسد نه آنچه آرزويش را داريم...
بنام خدا
آورده اند که بهلول بیشتر وقت ها در گورستان می نشست
روزی که برای عبادت به گورستان رفته بود و هارون به قصد شکار از آن محل عبور می نمود چون به بهلول رسید گفت : بهلول چه می کنی ؟
بهلول پاسخ داد : به دیدن اشخاصی آمده ام که نه غیبت مردم را می نمایند و نه از من توقعی دارند و نه من را اذیت و آزار می دهند .
هارون گفت :آیا می توانی از قیامت و صراط و پرسش و پاسخ آن دنیا مرا آگاهی دهی ؟
بهلول پاسخ داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب داغ شود!
هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد .
آنگاه بهلول گفت : ای هارون من با پای برهنه بر این تابه می ایستم و خود را معرفی می نمایم و آنچه خورده ام و هرچه پوشیده ام ذکر می نمایم و سپس تو هم باید پای خود را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و آنچه خورده ای و پوشیده ای ذکر نمایی . هارون پذیرفت .
آنگاه بهلول روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت : بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوری پایین آمد که هرگز پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواست خود را معرفی نماید نتوانست و پایش بسوخت و به پایین افتاد .
سپس بهلول گفت : ای هارون پرسش و پاسخ قیامت نیز به همین صورت است . آنها که درویش بوده اند و از تجملات دنیایی بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند ...
سخن روز : برای آنکه به طراه خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنیم که راه دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد . پائولو کوئلیو