بنام خدا
مردی دیروقت، خسته و عصبانی از سر کار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود.
- بابا! یک پرسش از شما بپرسم؟
- بله حتماً. چه پرسشی؟
- بابا شما برای هر ساعت کار چقدر پول میگیرید؟
مرد با عصبانیت پاسخ داد : این به تو ربطی نداره. چرا چنین چیزی میپرسی؟
- فقط می خواهم بدانم. بگویید برای هر ساعت کار چقدر پول میگیرید؟
- اگر باید بدانی می گویم. ۲۰ دلار.
- پسر کوچک در حالی که سرش پایین بود، آه کشید. سپس به مرد نگاه کرد و گفت: میشود لطفا ۱۰ دلار به من قرض بدهید؟
مرد بیشتر عصبانی شد و گفت : اگر دلیلت برای پرسیدن این پرسش فقط این بود که پولی برای خرید اسباب بازی از من بگیری، زود به اتاقت برو و فکر کن که چرا اینقدر خودخواه هستی. من هر روز کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه ای وقت ندارم.
پسر کوچک آرام به اتاقش رفت و در را بست.
مرد نشست و باز هم عصبانی تر شد.
بعد از حدود یک ساعت مرد آرامتر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی خشن رفتار کرده است.
شاید واقعا او به ۱۰ دلار برای خرید چیزی نیاز داشته است.
بخصوص اینکه خیلی کم پیش می آمد پسرک از پدرش پول درخواست کند.
مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.
- خواب هستی پسرم؟
- نه پدر بیدارم.
- من فکر کردم پاید با تو خشن رفتار کرده ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و ناراحتی هایم را سر تو خالی کردم. بیا این هم ۱۰ دلاری که خواسته بودی.
پسر کوچولو نشست خندید و فریاد زد : متشکرم بابا
سپس دستش را زیر بالشش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله بیرون آورد.
مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته دوباره عصبانی شد و گفت : با اینکه خودت پول داشتی چرا دوباره تقاضای پول کردی ؟
بعد به پدرش گفت : برای اینکه پولم کافی نبود، ولی الان هست. حالا من ۲۰ دلار دارم. آیا میتوانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ چون دوست دارم با شما شام بخورم!
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
صديقه نودهفراهاني : | ||
«غار دواشکفت» یکی از کهنترین زیستگاههای بشر در گسترهی کرمانشاه و در نزدیکی تاق بستان است. این مکان باستانی، دربردارندهی دو غار كوچك و بزرگ كنار هم است و در دامنهی جنوبی کوه میوله، در بلندی نزدیك به سیصد متری از دشت و مشرف بر پارک کوهستان قرار دارد. وجود چشمهی آب همیشگی در کنار غار، چشمانداز مناسب دهانهی آن به دشت و دسترسی آسان به بلندیهای بالاتر از ویژگیهای مناسب این غار برای زندگی بوده است. مطالعات انجام شده نشان میدهد که ساکنان این غارها بیشتر به شکار بز کوهی، میش وحشی، گورخر و اسب وحشی میپرداختند. البته حیوانات دیگر مثل مارال، گاو وحشی، آهو و گراز نیز شکار میشدند. «غار دو اشكفت» در سال ١٣٨١ خورشیدی به شمارهی 5976 در سیاههی آثار ملی ایران به ثبت رسید. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
صديقه نودهفراهانی : | ||
مراسم «گاو جنگی» یكی از سرگرمیهای سنتی در روستای شیرکلای شهرستان نور استان مازندران است كه به مدت ١٠ روز برگزار میشود. این مسابقه برای زورآزمایی و رقابت میان گاوهای بومی ترتیب داده میشود. شركتكنندگان در این آیین گاوهایشان را برای رقابت به جای مورد نظر میآورند و گاوها دو به دو به رقابت میپردازند. |
امروز 7 امرداد ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
سخن روز :
خداوندا به مذهبی ها بفهمان که مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد . شریعتی
بنام خدا
دو دزد در نیمه های شب وارد یک بانک شدند و در یک گاو صندوق را باز کردند. اما فقط مقداری ماست در آن بود
و هیچ پولی در کار نبود.آنها کمی از ماست چشیدند و تقریبا ترش بود.مردها گاو صندوق بعدی را باز کردند و باز
هم ماست بود و این بار طعمش بهتر از قبلی بود ولی باز هم پولی نبود. دزدها به سراغ گاو صندوق بعدی رفتند و
باز هم ماست....یکی از دزدها به دیگری گفت جان بهتره بری بیرون و یک نگاهی بکنی و ببینی اینجا واقعا یک بانکه؟
و روی زمین نشست و شروع به خوردن ماست کرد و این یکی خیلی خوشمزه و تازه بود.
چند دقیقه بعد جان برگشت و گفت این مطمئنا یک بانکه. دزد دیگه پرسید و اسم این بانک چیه:
جواب داد: بانک اسپرم اوهایو
بنام خدا
به گزارش
خبرنگار باشگاه خبرنگاران گیلان ؛ بقایای این شهر تاریخی دیواره های یک قلعه تاریخی، جاده های سنگ فرش، سه پل خشتی، حمام، تپه های باستانی، ظروف سفالی، سکه ، کارگاه های شیشه گری، آجرپزی و آهنگری، قبرستان ها و بازار قدیمی با قدمت 1200 ساله گویای تمدن مردم این دیار در دوره اسلامی است. این محوطه تاریخی که در 55 کیلومتری شهرستان رشت و 25 کیلومتری صومعه سرا در غرب استان گیلان واقع شده ، در سال 82 با شماره 9942 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
بنام خدا
رئیس هیئت اسکیت مازندران در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران مازندران گفت :
این پیست اسکیت در زمینی به مساحت 9 هزار متر مربع در سرخرود محمودآباد با 15 درصد پیشرفت و 200 میلیون تومان اعتبار در حال ساخت است که 100 میلیون تومان آن از اعتبارات استانی تامین شده است .
خیری نیا افزود : این پیست اسکیت دومین پیست اسکیت ساحلی کشور است که پس از پیست اسکیت ساحلی بندر عباس شمال کشور در مازندران ساخته می شود .
وی تصریح کرد مازندران 2 هزار ورزشکار ساماندهی شده در این رشته ورزشی دارد که 65 درصد آن بانوان هستند و 4 تیم در رشته هاکی و سرعت نونهالان و نوجوانان در لیگ دسته یک و 146 مربی و 76 داور فعال در کشور دارد .
رئیس هیئت اسکیت مازندران با اشاره به اینکه هیئت اسکیت استان پارسال جزء 3 هیئت برتر کشور شد گفت : هیئت اسکیت شهرستانهای قائمشهر / بابل و ساری از میان 18 هیئت استان هیئت های برتر به شمار می آیند .
بنام خدا
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران ارومیه در ورودی آن تقریبا یک و نیم متر در دو متر و اتاق ها یکی بزرگ (تقریبا 3*4) و دیگری کوچکتر (تقریبا2*2) است؛ که با دری 1*1.5متری به هم متصلند. بر روی دیواره ها طاقچه هایی تراشیده شده است و برای روشنایی گویا از مشعل استفاده می شده است.
اطلاعات زیادی از تاریخچه این اثر به دست نیامد؛ ولی مردم محلی آنرا به فرهاد اسطوره تاریخی دوره ساسانی نسبت می دهند که اثر معروف فرهاد تراش بیستون و بعضی آثار سنگ تراشیده در مناطق دیگر نیز به او منسوب است. در این زمینه گفته شد که فرهاد مدتی در منطقه ماکو و در این خانه! زندگی می کرده و سپس به منطقه بیستون کرمانشاه رفته است!
این دخمه در روستایی در غرب ماکو به نام سنگر واقع شده که تا شهر ماکو چند دقیقه ای بیشتر فاصله ندارد.
پیدا کردن این اثر منحصر به فرد، بدون راهنما بسیار مشکل است. متاسفانه هیچ تابلوی راهنمایی برای پیدا کردن آن وجود ندارد و با توجه به وجود علائم راهنمایی برای رفتن به باغچه جوق عدم توجه به این اثر کم نظیر تاریخی تعجب برانگیز به نظر می رسد.
در غرب و جنوب غربی روستا، کوه کم ارتفاعی وجود دارد که این دخمه در پایین ترین نقطه در جبهه شمالی کوه واقع شده است. در فصل تابستان اطراف دهانه دخمه فرهاد به وسیله درختان پر برگ مخفی شده است و در صورت نداشتن راهنما گردشگران را با مشکل روبرو می کند.
دیواره های سنگی دخمه فرهاد به نحو اعجاب انگیزی صاف و صیقلی است، به نحوی که تراشیدن چنین دیوارهای صافی در دل صخره های سخت کوه حتی در زمان حال هم مشکل به نظر می رسد. درون دخمه کاملا تاریک است و هیچ منبع نوری وجود ندارد و لازم است منبع نوری مناسبی برای دیدن داخل به همراه داشته باشید.
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 3 امرداد ماه
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
شهداد حيدری : | ||
بیگمان شاملو پیشاهنگ و سرآغازی در شعر ایران بود. پیشگامی او با گذشتن از زبان نیما و چارچوب شعر او بهدست آمد. اگرچه نیما تاب سنتشکنیهای شاملوی جوان را نمیآورد و او را از کنار نهادن وزن پرهیز میداد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
گچبریهای ساسانی یافت شده در گسترهی باستانی «بندیان» درگز، به شوند(:دلیل) عدم نگهداری درست و کارشناسی، روبه نابودی هستند. این را «مهدیرهبر»، باستانشناس و سرپرست کاوشهای بندیان درگز میگوید. او بر اینباور است که؛ گچبریهای ارزشمند این گستره، بسیار آسیبپذیر بوده و باید نگهداری همیشگی از آنها انجام شود. |
بنام خدا
وفاداری و عشق را از این سگ بیاموزید
برترین ها: "تنر" ماده سگ نابینا و پیر که صاحب خود را چندی پیش از دست داد، تقریبا زندگی خود را تمام شده می دید که از روی خوش شانسی با "بلر" سگ نر هم نژاد خود مواجه شد.
آنها در حال حاضر یک جفت بسیار خوب و سازگاری با هم هستند و بلر دائما مراقب همسر نابینای خود است و همواره بند قلاده اش را در دهان دارد و لحظه ای از او دور نمی شود تا تنر گم نشود!
بنام خدا
یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها با خواهرم یواشکی بابام رو نگاه می کردیم
ساعت ها با دست مشغول جمع کردن آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود...
من و خواهرم حسابی به این کارش می خندیدیم !
چون می گفتیم چه کاریه ؟! ما که هم جارو داریم هم جارو برقی !!!
چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم یهو به خودم اومد دیدم که یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم...!
بابای خوبی بود خدا رحمتش کنه ...
سخن روز : كسانی كه فرصت استراحت پيدا نكنند، دير يا زود فرصت بيماری پيدا می كنند. برنارد شاو
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
نم بسيار و رشد درختها و درختچهها نقشبرجستههای ایلامی «اشکف سلمان» شهر ایذه را تهدید میکند. برای نمونه، در دومین نقش برجسته، از چهارنقشبرجستهی بزرگ این گسترهی تاریخی، درست زیر پای «هانی» پادشاه بزرگ ایلامی، درختچهای سبز شده و رو به رشد است.
به گزارش ميراث خبر؛ اشکفت سلمان در جنوب ایذه، در استان خوزستان است و دربرگيرندهی ٤ نقشبرجسته از روزگار ایلامیان و برجای ماندههای یک ساختمان از اتابکان است. این گستره، پرستشگاه «تریشا» یکی از خدایان ایلامی بوده است. اشکفت سلمان، یا نیایشگاه تاریشا، بزرگترین خطنوشتهی میخی ایلام نو را در خود جا داده است. درون اشکفت، چشمهی آب شیرینی روان است که در هنگام بارندگی، از بالای تاق آبشار خروشانی روان میشود. همین آب به بالا رفتن نم این گسترهی تاریخی انجاميده است. از اينرو در جایجای این نقشبرجستهها گیاهان و درختچههای گوناگوني روييده و دارند ريشه می دوانند و بزرگ می شوند. هرچند این گیاهان بر روی نقشبرجسته نمو کردهاند اما تاکنون هیچ كاری برای پاکسازی این گیاهان از روی يادمانهاي تاریخی انجام نشده است. براي نمونه، بر روی دومین نقشبرجسته و درست در زیر پاهای هانی، پادشاه ایلامی، یک گیاه سبز شده كه هماکنون بلندای آن به نیم متر رسیده است.
بيگمان، رشد و ریشه دواندن این گیاهان بر روی آثار سنگی با این ارزش تاریخی، به شکاف خوردن و نابودي آنها در آينده خواهد انجاميد. |
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 28 تیر ماه
بنام خدا
آیا می دانید...؟
· بزرگترین باغ انار خاور میانه با 300 هکتار در مهریز قرار دارد.
· بلندترین برج بادگیر دنیا با ارتفاع 55/5 متر در مهریز قرار دارد.
· تنها کاروانسرای مدور ایران بنام « زین الدین» در مهریز قرار دارد.
· نخستین تولید کننده شیر و پسته استان یزد ، مهریز است.
· بزرگترین نخل در جهان اسلام در حسینیه کاج مهریز قرار دارد.
· خاستگاه اصلی آسیاب های آبی استان یزد ، مهریز است.
· دومین قله استان به بلندی 3075 متر قله « دام گاهان » در مهریز می باشد.
· تنها کوه سنگ نگاره های انسانهای اولیه در ایران در مهریز قرار دارد.
· نخستین مدال آوران طلای جهان و آسیا در ایران در رشته دوچرخه سواری ، جوانانی از روستای خورمیز مهریز هستند.
· قدیمی ترین قنات«دولت آباد» با 700 سال قدمت از مهریز سرچشمه می گیرد.
· بقعه فضل بن عباس یکی از سرداران رشید اسلام در مهریز قرار دارد.
· بزرگترین معدن سرب و روی خاور میانه در مهریز قرار دارد.
· قدیمی ترین درخت چنار در خاور میانه در مهریز قرار دارد.
· بزرگترین و قدیمی ترین سرو ایران پس از ابرکوه در مهریز قرار دارد.
· تنها تپه شنی استان « کوهریگ» در مهریز قرار دارد.
· بزرگترین تکیه استان پس از امیرچخماق در باغبهار مهریز است.
· تنها آب معدنی طبیعی استان بنام « چاه گله» در مهریز قرار دارد.
· شاخص ترین ایستگاه باران سنجی استان در منشاد مهریز است.
· تنها منطقه رویش گیاه ریواس در مهریز قرار دارد.
· فعال ترین جراح قلب کشور با بیش از 14000 عمل جراحی دکتر فروزان نیا از مهریز است.
· دومین تک برج استان در مهریز واقع است.
· نخستین تولید کننده بید مشک استان مهریز است.
· تنها شهید روحانی در حادثه خونین مکه مکرمه از استان یزد شهید حجت الاسلام والمسلمین برهان از مهریز است.
· تنها آثار ما قبل تاریخ استان در غربالبیز مهریز کشف شده است.
· دانش آموزان مهریزی در کنکور سراسری چندین سال پیاپی است جزو برترین های استان و ایران قرار می گیرند.
و .............
بنام خدا
گرمابه 800 ساله منشاد زباله دانی شد!
به گزارش خبرنگار مهر، این حمام کهنسال در مرکز منشاد و جاده اصلی منشاد به یزد واقع شده و با قدمتی 800 ساله در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
مردم منشاد سالیان سال از این حمام بزرگ و تاریخی استفاده می کردند اما این حمام اکنون به محل انباشت زباله تبدیل شده است.
به علت مهاجرت مردم به شهرها و بی توجهی مسئولان ذیربط، این گرمابه 25 سال است که به حال خود رها شده و مردم از اینکه گرمابه غیر قابل استفاده شده، اظهار ناراحتی می کنند زیرا گرمابه اسلامی منشاد، نخستین گرمابه ای بوده که در این منطقه احداث شده و یکی از جاذبه های تاریخی این منطقه به شمار می آید.
ساخت این بنای تاریخی از هنر معماری این مرز و بوم بوده و ظرافت و زیبایی بیرون و درون آن چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند.
اکنون به علت جمع شدن حجم زیاد زباله و نخاله های ساختمانی در مقابل درب ورودی گرمابه، امکان عکسبرداری و فیلمبرداری از درون گرمابه وجود ندارد.
مردم منشاد از مسئولان خواستار اقدام فوری برای مرمت گرمابه اسلامی منشاد هستند.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
سنگنگارهی «انسان بالدار» در پاسارگاد كه سالهاست آن را به نام كورش بزرگ، بزرگشاه هخامنشی، می شناسيم، اين روزها بايد آناندازه چشم تيز كرد تا شايد بالهايش را ديد، تا شايد تاج نهاده بر سرش را ديد، تا شايد دستهای افراشتهاش را ديد.
سنگنگارهی انسان بالدار در کاخ بارعام در پاسارگاد، هر روز رنگپریدهتر از دیروز، گردشگران را میزبان است. این سنگنگاره گویا میرود تا به نوشتهای بپیوندد که یکصد و اندی سال پیش بر بالایش و بود و اکنون نیست. به گفتهی سیاوش آریا از دوستداران میراث فرهنگی، اگر پاسداشت این سنگنگاره به شیوهی کنونی ادامه یابد، بودنش دیری نخواهد پایید.
|
بنام خدا
بزرگترین تالاب لرستان نابود شد |
سورنا لطفینیا :
به گزارش مهر؛ نابودی بزرگترین تالاب استان لرستان، با ساخت یک زهکشی و تبدیل آن به زمین کشاورزی، شاید بدترین رویدادی است که در زمینهی حیات تالابهای، بام طبیعت ایران، رخ داده است ولی به نظر می رسد هنگام آن رسیده که، برای تالابهای برجای مانده، چارهاندیشی اساسی انجام گیرد.
این روزها که تالابهای شهرستان«پلدختر» در استان لرستان، میزبان پرندگان مهاجر از گونههای مختلف هستند، بیش از هر زمان دیگری، تلاش برای احیا و ساماندهی این تالابها احساس می شود. تالابهایی که در صورت ساماندهی میتوانند جاذبهای بی مانند در استان لرستان شوند.
«رضا میرزایی» کارشناس ارشد آبهای زیرزمینی، در این باره گفت: «شوربختانه، سالها پیش، بزرگترین تالاب استان لرستان به آسانی دگرگون و تغییر کاربری داده شد. این تالاب كه «گری بلمک» نام دارد، بهدست مردم، زمین كشاورزی شده است. و با وضعیت کنونی احیای این تالاب شدنی نیست.»
دبیر کارگروه تخصصی سیل و طغیان رودخانه های استان لرستان، با پافشاری بر اینکه، برای احیای تالاب «گری بلمک» باید زهکشی ساخته شده در این تالاب بسته شود، گفت: «همچنین باید برای جابهجایی آب از رودخانه کشکان در فصلهای پرآبی رودخانه، به این تالاب برنامه ریزی انجام گیرد.»
میرزایی با بیان اینکه پیش از دگرگونی کاربری تالاب «گری بلمک» این تالاب بیش از 600 هکتار مساحت داشته است گفت:« امروزه کمتر از یک پنجم گسترهی این تالاب ویژگی احیا شدن دارد.»
تالابها، رگهای حیاتی زیست کره بهشمار رفته و به همین شوند(:دلیل) بخشی از پرتولیدترین محیطهای طبیعی همچون تولید محصولات شیلاتی، نگهداری سطح آب برای مناطق کشاورزی، تولید چوب، انباشت آب و کاهش بلایای طبیعی و به ویژه سیلاب هستند.
این اکوسیستمهای آبی، در راستای تثبیت خطوط ساحلی، از بین رفتن مواد زاید و تصفیه آب، برخورداری از چشماندازهای زیبای طبیعی و ساخت بستر مناسب، برای حیات بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی از جایگاه ارزشمندی برخوردار هستند.
گستردگی این تالابها یا «گریها»، نزدیک به 45 هکتار است که« گری جمجمه» بزرگترین و «گری سیه» کوچکترین آنها است و همگی مگر «گرگر»، در همهی فصول سال، از شادابی ویژهای برخوردارند و هرگز خشک نمی شوند.
«گری پا به نار» و «گری تاف» کنار هم جای گرفته و«گری کبود» حالتی مانند جزیره به خود گرفته و «گری جمجمه» به معنای جنبان که حالت تحرک دارد.
ٍآب شیرین تالاب تنگ فنی و گیاهانی چون بلمک، نی، بلوط، پونه و بابونه در حاشیه همه تالاب های این منطقه چشماندازهای دلربا و زیبایی را به وجود آوردهاند.
بنام خدا
چه کسی به داد پارک ملیمان باید برسد |
● |
پرندگان مهاجر «بوجاق»، با زبالهها همنشین شدهاند |
خبرنگار امرداد- آفتاب یزدانی :
پرندگان مهاجری که بیگمان سدهها است که پارکملی بوجاق و تالاب بوجاق را بهعنوان مقصد کوچ خود برگزیدهاند، گویا باید این خانهی خداداده را به زبالههای شهری بندر کیاشهر بدهند.
پارک ملی بوجاق در بندر کیاشهر، گویا زبالهدانی این شهر است، پیرامون این پارک، پر شده از زبالههایی که نهتنها بوی گندش، فضای پارک را پر کرده بلکه، آفتی است به جان این پارک که روزی، زیباییاش، زبانزد بود.
اینگونه که پرندگان مهاجر در زبالهها میلولند، گردشگران و بازدیدکنندگان، از خود میپرسند مگر این پارک ملی نیست؟ مگر زیر نظر و تحت حمایت سازمان محیطزیست نیست؟ مگر میتوان با بودن چنین سازمانی، حریم این پارک با آلودهترین تولیدات بشری، آلوده شود. همان پرسشهایی که رامین محمدیان در دیدارش از این پارک ملی از خود پرسیده بود. عکسهای او گویای رخداد ناگواری است که برای این ثروث ملی، افتاده است.
زبالههای رها شده در حریم تالاب، از نقض حریم تالاب خبر میدهد، کاری که برپایهی قانون کشور، یک بیقانونی به شمار میآید.
تالاب بوجاق سالانه میزبان هزارن قو از جاهای سردسیر جهان بهویژه سیبری است، پرندگانی که بیگمان اکنون به آلودگیهای گوناگون، دستکم به آلودگیهای زبالههای بیمارستانی شهر کیاشهر، مبتلا شدهاند.
این گستره که عنوان نخستین «پارک خشکی – دریایی ایران» را به خود ویژه کردهاست، در بندر کیاشهر در 20 کیلومترى آستانهی اشرفیه در خاور(:شرق) استان گیلان است و سه هزار و 250 هکتار گستردگی دارد.
بنام خدا
پسر نوح به خواستگاری دختر هابیل رفت.
دختر هابیل جوابش کرد : نه ! هرگز همسری ام را سزاوار نیستی ، تو با بدان بنشستی و خاندان نبوتت گم شد...
تو همانی که بر کشتی سوار نشدی و خدا را نادیده بگرفتی و فرمانش را و به پدرت پشت کردی ، به پیمانش و پیامش نیز ...
غرورت ، غرقت کرد و دیدی که نه شنا به کارت آمد و نه بلندی کوه ها !
پسر نوح گفت: اما آن که غرق می شود ، خدا را خالصانه تر صدا می زند ، تا آن که بر کشتی سوار است .
من خدایم را لابلای توفان یافتم، در دل مرگ و سهمگینی سیل.
دختر هابیل گفت : ایمان، پیش از واقعه به کار می آید.
در آن هول و هراسی که تو گرفتار شدی ،هر کفری بدل به ایمان می شود.
آن چه تو بدان رسیدی ، ایمان به اختیار نبود، پس گردنی خدا بود که گردنت را شکست!!!
پسر نوح گفت : آنها که بر کشتی سوارند امن هستند و خدایی کجدار و مریز دارند که به بادی ممکن است از دستشان برود.
اما من آن غریقم که به چنان خدای مهیبی رسیدم که با چشمان بسته نیز می بینمش و با دستان بسته نیز لمسش می کنم.
خدای من چنان خطیر است که هیچ طوفانی آن را از کفم نمی برد.
دختر هابیل گفت : آری ، تو سرکشی کردی و گناهکاری و گناهت هرگز بخشیده نخواهد شد.
پسر نوح خندید و خندید و خندید و گفت : شاید آنکه جسارت عصیان دارد ، شجاعت توبه نیز داشته باشد.
شاید آن خدا که مجال سرکشی داد، فرصت بخشیده شدن هم داده باشد!
دختر هابیل سکوت کرد و سکوت کرد و گفت: شاید! شاید پرهیزگاری من به ترس و تردید آغشته باشد ، اما بهرحال نام عصیان تو دلیری نبود...
دنیا کوتاه است و عمر آدمی کوتاه تر و این مجال اندک محل اینهمه آزمون و خطا نیست، که فرصت کم است و راه صعب است.
پسر نوح گفت : به این درخت نگاه کن! به شاخه هایش ! پیش از آنکه دستهای درخت به نور و روشنایی برسند، پاهایش تاریکی را تجربه کرده اند . گاهی برای رسیدن به نور باید از تاریکی و ظلمت عبور کرد ...
من اینگونه به خدا رسیدم ، لیک راه من راه خوبی نیست، پر مخاطره است و بس دشوار، راه تو زیباتر است و امن تر، راه تو مطمئن تر است !
پسر نوح این بگفت و برفت...
دختر هابیل تا دور دستها تماشایش کرد و وی از دیدگان بدور شد.
دختر هابیل سالیانی بس طولانی است که منتظر است و چشم در راه، و سالهاست که با خود می پرسد: آیا همسریم را سزاوار بود ؟!
برگرفته از کتاب من هشتمین آن هفت نفرم ، نویسنده: عرفان نظرآهاری
سخن روز : کمتر بترسید؛ بیشتر امیدوار باشید. کمتر بخورید، بیشتر بجوید. کمتر آه بکشید، بیشتر نفس بکشید. کمتر متنفر باشید، بیشتر عشق بورزید. و بعد خواهید دید که همه چیزهای خوب از آنِ شما خواهد شد. ضربالمثل سوئدی