یک سنگنگارهی ٤ هزار ساله در تیمره پیدا شده است که نقش روی آن دو شکارچی سوار بر فیل را نشان میدهد که به دنبال یک شکار هستند.
زیستگاه اصلی فیلهای آفریقایی در بخش میانی و استوایی قارهی آفریقا است و فیلهای آسیایی نیز در کشورهای هندوستان، تایلند، مالزی و دیگر کشورهای خاور(:شرق) آسیا دیده میشوند. از سویی اگر چه در کتاب «شاهنامه» که حکیم ابوالقاسم فردوسی هزار سال پیش آن را سروده است بارها از پیل (فیل) یاد شده اما جز این نه از نگاه تاریخی و نه نگاه زیستشناسی، گواهی بر اینکه ایران زیستگاه فیل بوده، در دست نیست. با همهی اینها در زمانهای گوناگون تاریخی پادشاهان ایران که مهر بسیاری به این جانور داشتند، شماری فیل را از کشور هندوستان به ایران وارد کردند. واپسین نمونهاش ناصرالدین شاه قاجار است كه در زمان خود چند فیل را از هندوستان به ایران آورد.
سنگنگارهی پیداشده در گسترهی تیمره
به گزارش میراث خبر، پیدا شدن یک سنگنگاره در گسترهی تیمره در استان مرکزی گمانهزنیها دربارهی وجود فیل در ایران را دستخوش دگرگونی کرده است. در این سنگنگاره که گفته میشود دیرینگی آن به ٤ هزار سال پیش میرسد، دو شکارچی سوار بر یک فیل هستند و برای شکار، با چیزی در دست، یک جانور دیگر را دنبال میکنند.
محمد ناصریفرد، نویسندهی کتاب سنگنگارههای ایران و کاشف این سنگنگاره در این باره گفت: «زیستگاه فیل، آفریقا و هندوستان است. بودن این حیوان دستكم در هزارهی دوم پیش از میلاد در مرکز ایران و اهلی کردن این حیوان بزرگپیکر و کاربست آن در شکار حیوانات، شگفتانگیز است. پرسش این است که آیا زیستگاه این حیوان مرکز ایران بوده و شرایط اقلیمی ایران متفاوت از امروز بوده یا ایرانیان باستان از آفریقا و هندوستان این حیوان را به این دیار آوردهاند؟
البته اهلی کردن این حیوان و بهرهگیری از آن برای شکار در ٤٠٠٠ سال پیش نیز نشان از هوشمندی دارد. هرچند هر کدام از این گمانهها نیاز به پژوهشهای بیشتری دارد و نمیتوان با قطعیت چیزی را اعلام کرد.»
فیل آسیایی و فیل آفریقایی
اسماعیل کهرم، کارشناس محیطزیست اما در اینباره دیدگاه دیگری دارد. او احتمال بودن فیل در ایران در آن تاریخ را رد میکند و میگوید:«اقلیم و آب هوای ایران به هیچ روی مناسب زندگی حیوانی مانند فیل نبوده است چرا که فیل افزونبر هوای گرم و نمناك در جاهای جنگلی زندگی میکند اما در هیچ جایی از ایران ما چنین هوا و اقلیمی نداریم. اما در درازای تاریخ همیشه شاهان ایرانی فیلدوست بودهاند و آن را از دیگر کشورها وارد می کردند؛ احتمال اینکه این سنگنگاره هم یکی از همین فیلهای وارداتی را نشان دهد، بسیار است.»
تیمره، در شهرستان خمین استان مرکزی را بهشت سنگنگارههای ایران مینامند. در این گستره بیش از ٢٠ هزار سنگنگاره هست.
با حرکت کاروان نمادین علی بن موسی الرضا
|
زنگ شتران کاروان امام رضا (ع) باردیگر در ابرکوه پیچید
|
|
|
|
همزمان با سالروز ورود امام رضا (ع) به ابرکوه، بار دیگر این شهر حال و هوای عرفانی به خود گرفت و کاروان نمادین امام رضا (ع) در ابرکوه به حرکت درآمد.
|
به گزارش میراث آریا(chtn)، به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد، مسوول میراث فرهنگی شهر ابرکوه در این باره گفت: با پیگیریهای انجمن حامیان میراث فرهنگی این شهر، با بررسی خط سیرهجرت تاریخی امام رضا(ع) از مدینه به مرو، با توجه به اینکه روز ۱۷ آبان ماه سال ۱۹۵ خورشیدی برابر با هشتم ربیع الاخر سال ۲۰۱ هجری قمری همزمان با ورود حضرت (ع) به ابرکوه است کاروان نمادین حضرت امام رضا (ع) در این شهر به حرکت درآمد.
«حمید اکرمی» با اشاره به نامگذاری این روز به نام «روز ابرکوه»، خاطرنشان کرد: به مناسبت این روز فرخنده در قدمگاه متبرک آن امام بزرگوار در "مسجد بیرون" مراسم جشنی برگزار شد.
وی گفت: این مراسم با راه اندازی شبه کاروانی از میدان امام ابرکوه شروع و با همراهی مردم شهرستان بصورت پیاده با پخش شیرینی و شربت، دود کردن اسپند و... درمسیر تا محل اقامتگاه امام رضا (ع) (مسجد بیرون) ادامه یافت.
به گفته وی "مسجد بیرون" که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده از بناهای اوایل اسلام است و بخاطر اقامت امام رضا (ع) دراین محل نزد مردم منطقه از قداست خاصی برخوردار است.
وی خاطر نشان کرد: این مسجد توسط اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ابرکوه مرمت و بازسازی شده است.
|
تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1391برچسب: chtn, روز ابرکوه, ابر, ابرکوه, ابرقو, روز ابرقو, مسجد بیرون, قدمگاه, کاروان امام رضا, امام رضا, رضا, 17 آبان, حمید اکرمی, شبه, شبه کاروان, کاروان, کاروان رضا, ,
امروز 20 آبان ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
ادامه مطلب...
به نام خدا
« گاو»ها، همدم «تیمورمیرزا» و شیر ژیانش
|
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
|
تیمور میرزا که در سنگنگارهاش به شیری که رامَش شده، مینازد، چندگاهی است که با گاوها و مرغ و خروسها همدم شده است. این روزها هرکه به دیدار این سنگنگاره در روستای آبگینه در نزدیکی کازرون برود، حتا اگر بخواهد به یک سنگنگاره چشم بدوزد و تلاش کند که غرشهای شیر ایرانی به تاریخ پیوسته را مجسم کند، نخواهد توانست، که به مامای گاوها و قدقد مرغها، هر شیری، موش میشود، حتا اگر آن شیر، شیر تیمورمیرزا، حاکم قاجاری کازرون باشد.
چندی است که یک گاوداری، در کنار سنگنگارهی تیمورمیرزا که از قضای روزگار در سیاههی آثار ملی هم ثبت شده، جا خوش کرده است و گلایهها و اعتراضهای دوستداران میراثفرهنگی، راه به جایی نبرده است. بنابر تابلویی که در کنار این سنگنگاره است، نقشبرجستهی تیمور به شمارهی ١٩٣١٦ در سیاههی یادمانهای ملی ایران جای گرفته و تحت حفاظت اداره کل میراث فرهنگی استان فارس است.
سیاوش آریا، دوستدار و فعال میراث فرهنگی، گفت: «با بودن این گاوداری بیخ گوش تیمورمیرزا، جملهی“تحت حفاظت سازمان میراث”، یعنی چه؟، حفاظت سازمان میراث کجاست؟ بوی بد گاوداری، مامای گاوها، و سر و صدای مرغ و خروسها، گردشگران خودی را هم فراری میدهد چه برسد به گردشگر خارجی. با این حال و روزغمانگیز، دستاندرکاران، درون دفترهایشان مینشینند و از راههای جذب گردشگر خارجی، سخن میگویند!»
سیاوش آریا با اشاره به واپسین بازدیدش از این سنگنگاره در پل آبگینهی کازرون، گفت: «زمانی که به دیدار نقشبرجسته رفته بودم، دود غلیظی از گاوداری کنار نقشبرجسته برخاسته بود.»
او گذشته از گله از خدشهدار شدن حریم منظری این یادمان، به آسیبهایی که به راه انداختن آتش و دود و دم برآمده از آتش به یادگارهای تاریخی میزند، اشاره کرد و گفت: «با اینکه دوستداران میراث فرهنگی، اعتراضها کردهاند و حتا پس از شکایت چند نهاد دولتی نیز، هنوز این ساختمان ناهمگون، بر جای خود است.»
سنگنگاره پل آبگینه(تیمورمیرزا) در ١٢ کیلومتری جنوب خاوری(:شرقی) کازرون در کنار روستای آبگینه و ٢ کیلومتری دریاچهی پریشان و بر سر راه کازرون به شیراز است.
به گفتهی آریا، این که این سنگنگاره بر سر راه است، به این معنی است که نیاز به پاسداری بیشتر دارد، با این همه به جز یک فنسکشی پیرامون سنگنگاره، از پاسداری دیگری، خبر نیست.
گرمابهی ٨٠٠ سالهای كه حضور «میراث فرهنگی» به ویرانیاش انجامید!!
|
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
|
گرمابهای ٨٠٠ ساله که تا چندی پیش كاربری داشت، از زمانی که میراث فرهنگی، دست به كار بهسازی(:مرمت) آن شد به گونهی كامل ویران و غیرقابل استفاده شد.
به گزارش مهر، گرمابه ٨٠٠ ساله منشاد از یادمانهای تاریخی و ثبت شدهی استان یزد است. منشاد از روستاهای ییلاقی در شهرستان مهریز در استان یزد است.
این گرمابه با همهی سن و سالش تا چندی پیش از سوی مردم كاربری داشت اما با آمدن پیمانکار میراث فرهنگی برای بهسازی آن، گرمابه ٨٠٠ ساله منشاد به كلی كاربریاش را از دست داد.
سازمان میراث فرهنگی استان یزد برای بهسازی این گرمابه، ١٠ میلیون تومان به پیمانکار پرداخت کرده است اما پیمانکار تنها به بهسازی سقف گرمابه،آن هم از گونهی غیراصولیاش پرداخته است.
این روزها سقف گرمابه پر از علفهای هرز است و رفتن به درون گرمابه نیز ناشدنی است چرا كه با انباشت نخالههای ساختمانی که پیمانكار در گرمابه ریخته است، درِ گرمابه باز نمیشود.
|
نایبندان، جاذبه ای بکر در دل کویر
|
|
|
|
خبریار امرداد-نگار پاكدل :
|
«پناهگاه حیاتوحش نایبندان طبس در دل کویر یزد – طبس، جاذبهای است بکر و دیدنی که دوستداران حیاتوحش را به سوی خود میخواند.»
به گزاش مهر، یزد از جاهایی است که ١٤ منطقهی حفاظتشده، پناهگاه حیاتوحش و پارک ملی دارد، که گستردگی(:مساحت) آنها به بیش از ٢ میلیون و ٧٠٠ هکتار میرسد. پناهگاه حیاتوحش نایبندان طبس، در مناطق خشک ایران برای پشتیبانی از گونههای جانوری کمیاب مانند؛ جبیر، یوزپلنگ و ... از آذرماه سال ١٣٧٤ تا آذرماه سال ١٣٧٩ به مدت پنج سال «منطقهی شکار ممنوع» شد. سرانجام با تلاش ماموران محیطزیست و بازسازی حیاتوحش منطقه در سال ١٣٨٠، گسترهای به گستردگی یک میلیون و ٤٢٢ هزار و ٥٢٤هکتار از این پهنه، به پناهگاه حیاتوحش نایبندان طبس ویژه شد.
نایبندان و گوناگونی جانوری و گیاهی
از ارزشمندترین ویژگیهای این پناهگاه، وجود یکی از ارزندهترین زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی در این گستره است. زیستگاههای گوناگون و کاروانسراهای كهن نیز زمینهی كارهای پژوهشی و گردشگری در این پناهگاه را فراهم کرده است.
پناهگاه حیاتوحش نایبندان در جنوب و جنوبباختری(:غربی) طبس است. فاصلهی پناهگاه با مرکز استان ٢٠٠ کیلومتر و فاصله تا شهر طبس ٤٠٠ کیلومتر است. راه اصلی یزد - طبس و نیز راه اصلی طبس – راور، راههایی هستند كه به این پهنه میرسند وهر دو راه، بخشی از مرز منطقه نیز به شمار میآیند.
|
با اینكه بنابر نظر مسوولان یونسكو، شهر یزد، مشكلی برای جهانی شدن ندارد
|
|
●
|
شهردار یزد از توقف روند ثبت جهانی یزد خبر داد
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
سالهاست كه بنابر نظر مسوولان یونسكو، بافت تاریخی یزد، گنجایش جهانی شدن را دارد اما هنوز روشن نیست كار این پروندهی جهانی به كجا رسیدهاست.
به گزارش میراث خبر، فرنشین سازمان میراث فرهنگی یزد از روند طولانی ترجمهی پرونده خبر داده و دبیر کمیسیون ملی یونسکو در تهران از روند پرونده، گفته كه آگاهی ندارد. با همهی اینها، شهردار یزد، واپسین پیگیریها دربارهی پروندهی ثبت جهانی بافت تاریخی را مربوط به 3 سال پیش میداند.
به گفتهی وی ٣ سال پیش این پرونده درسطح ملی پیگیری شد و موضوع رقابت پروندهی یزد و تبریز بود.
سیدعلیاکبر میروکیلی، شهردار گفت: «ثبت جهانی بافت تاریخی یزد عزم ملی و استانی میخواهد. نخست باید با مراجعه به استاندار، فرماندار و شورای شهر دربارهی پروتکل (تفاهم نامه) کاری به نقطهی مشترکی برسیم.»
وی افزود: «پروتکل بافت تاریخی یزد تا زمانیکه تبریز، گزینش شد، در دست تهیه بود. این موضوع تا سه سال پیش درحال پیگیری بود.»
به نام خدا
مهيندخت دهنادی :
اگر در ترافیک سنگین بزرگراه مدرس به سمت شمال رفته باشید درست پس از پل بزرگراه شهید همت جایی است که ناگهان بزرگراه پهنتر میشود، دوسوی بزرگراه هم تا چشم کار میکند انبوه گل و درخت است و هوای خنک و جانپرور. در شگفت میمانی که در تقاطع دو بزرگراه پرترافیک تهران در دود چگونه ممکن است چنین هوای دلپذیری را تجربه کنی. درختان شگفتی میآفرینند!
اما کم نیستند خیابانها و کوچهها و حیاطهای بیدرخت که رفتهرفته همه جا را میگیرند.
کمکم خانههای کهن یک اشکوبه(:طبقه) و حیاط دار ویران میشوند و ساختمانهای چنداشکوبه ساخته میشود که پس از پایان همهی کارهای تزیینی ساختمان اگر بودجهای مانده باشد به فصای سبز میرسد که بدبختانه این فضاهای سبز کمی چمنکاری است با چند چراغ زینتی!
دوستی میگفت حیاط را باید با «ت» نوشت چراکه همان زندگی است. شاید اگر حیاط همان معنای «حیات» را میداد بیشتر به آن رسیدگی میکردیم.
گره اینگونه موارد هم به دست شهرداری باز میشود و هم به دست مردم. برای نمونه قانونی گذاشته شود تا برای گرفتن پایان کار، به تعداد واحدهای ساختمان، در حیاط آن ساختمان درخت باشد.
اما همیشه قانون واپسین راهکار نیست چراکه اگر درخت کاشته شود و ارزش آن را کسی نداند چه سود! بارها دیدهام بچههایی را که در گذر از پیادهرو دست در بوتههای شمشاد میپرند و برگهای آن را کنده بر زمین میریزند و یا برای سرگرمی، میوههای سرو و بلوط را میکنند و بر سر و روی هم میزنند، یا از شاخههای درختان آویزان میشوند و چند ثانیهای تاب میخورند. این گره را تنها با آموزش به کودکان میتوان گشود. اگر کاشتن دانهی یک گیاه را در گلدانی کوچک به فرزندمان بیاموزیم و نگهداری از آن را به او بسپاریم ارزش دانه دانهی برگ های یک گیاه را میفهمد.
قانون و آموزش را فرهنگ جان میبخشد. در خاطرات استاد باستانی پاریزی، آمده است که در همسایگی ایشان خانوادهای زرتشتی زندگی میکردند، یک روز درخت تنومند کهنسالی را باد و طوفان میشکند و آن زن همسایه به پای درخت رفته و در کنار آن اوستا میخواند. نمونههای ارزشمند بودن درخت در فرهنگ ما بسیار است.
علم هم گواه ارزشمندی طبیعت است. در علوم ارتباطات انسانی نیز برای انسان کامل، چهار گونه ارتباط برشمردهاند، ارتباط با خدا، ارتباط با دیگران، ارتباط با خود و ارتباط با طبیعت. هرکدام از ما هرکدام از این ارتباطها را فراموش کنیم بیگمان در بخشی از زندگی دچار کمبود میشویم.
کاشتن یک درخت سرو کمتر از نیم متر جا میخواهد، همیشه سبز است و آب چندانی هم نمیخواهد.
ترسم از آن روز است که در نقاشیهای کودکان در کنار خانه و کوه و خورشید، «درخت» نباشد.
تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1391برچسب: تقاطع, بزرگراه, شهیدهمت, شهید همت, حیاطدار, حیاط دار, حیات, مهيندخت دهنادی, مهيندخت, دهنادی, ,
به نام خدا
یک روز صبح در کشور آلمان
یک روز صبح در کشور آلمان مردمی که برای خرید شیر آمده بودند ، در کمال شگفتی دیدند شیری که تا دیروز 1 یورو فروخته میشد ، امروز 1.5 یورو عرضه میشود . هیچ کس سرو صدا و اغتشاشی نکرد اما ، هیچ کس هم شیر نخرید.
بطری های شیر به کارخانه مرجوع شد و همان شب آنگلا مرکل از تلویزیون رسمی آلمان بصورت زنده از مردمان کشورش بابت این گرانی پوزش خواست و از فردا شیر دوباره به قیمت 1 یورو توزیع شد ...!!!!
----------------------------------------------------
یک روز صبح در کشور ایران
یک روز صبح در کشور ایران مردمی که برای خرید شیر آمده بودند ، در کمال تعجب دیدند شیری که تا دیروز 350 تومان فروخته میشد ، امروز 750 تومان عرضه میشود . همه کس سرو صدا و اغتشاشی كردند اما ، همه هم شیر خریدند و حتی از نیاز روزانه نیز بیشتر خریدند !!!
پاكت های شیر به کارخانه بازگردانده نشد و همه به فروش رسید حتی در بازار نایاب نیز شد و فردای همان روز دوباره قیمت شیر افزایش پیدا كرد و به 1350 تومان رسید و همچنان مردم خریدند و كسی هم پوزش نخواست و شیر نیز توزیع شد .....!!!!!!!
عرضِ دیگه ای نیست !!
تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1391برچسب: پاکت, پاکت شیر, یورو, توزیع, توزیع شیر, شیر یارانه ای, یارانه, یارانه ای, اغتشاش, نایاب, یابنده, ,
به نام خدا
و باور کنید که فقط اون جاسم بدبخته که پروژه رو به ثمر می رسونه!!
تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1391برچسب: مدیریت, جاسم, بدبخت, بخت, مهندس ناظر, مدیر اجرایی, مدیر لوژستیک, لوژستیک, مدیر امنیتی, امنیت, امنیتی, مدیر منابع بشری, منابع بشری, مدیر حسابداری, حساب, حسابداری, حسابدار, حساب, مدیر داخلی, مدیر آی تی, آی تی, مدیر توسعه کاری, توسعه کاری, توسعه کار, مدیر برنامه ریزی, برنامه ریزی, ,
به نام خدا
|
|
با راه اندازی نخستين خط کشتيرانی مسافری |
آبادان بندر تخصصی جابهجايی مسافر میان ايران، کويت و عراق ميشود
|
|
|
|
با راه اندازی نخستين خط کشتيرانی مسافری میان بندر آبادان و بندر بصره عراق، آبادان به بندر تخصصی جابه جايی مسافر میان ايران، کويت و عراق و مرکز گردشگری رودخانه ای در زمينه کاروان راهيان نور تبديل ميشود.
|
به گزارش ميراث آريا(chtn)، به نقل از مانا، مديرکل بنادر و دريانوردی آبادان با اشاره به فعاليت يک فروند کشتی مسافری 400 نفره بخش خصوصی در اين خط کشتيرانی گفت: پيش بينی ميکنيم روزانه 1500 نفر در کمتر از يک ساعت در اين مسير جابه جا شوند.
«سياوش خدابخشی» با بيان اين که اين خط در حال حاضر به صورت موقت راه اندازی شده است، افزود: اين خط با هدف جابهجايی زوار عتبات عاليات، زوار عراقی مشتاق زيارت اماکن مقدسه ايران و بازرگانان دو کشور راه اندازی شده است که فعاليت منظم و روزانه خود را پس از پايان سفر حج و با هماهنگی سازمان حج و زيارت ادامه خواهد داد.
|
تاريخ : دو شنبه 15 آبان 1391برچسب: کشتی, کشتیران, کشتیرانی, دریانوردی, زوار, زائر, زایر, بندر آبادان, سیاوش خدابخشی, ,
به نام خدا
برای نخستین بار در کشور اسکی روی شن در شهرستان ریگان برگزار شد.
"محمدجواد قربانی" رییس اداره ورزش و جوانان شهرستان ریگان در گفت و گو با ایسنا، اظهارکرد: این تپههای شنی بهترین تپهها در ایران است که میتوان در آنها مسابقات اسکی روی شن را اجرا کرد.
وی گفت: بر این اساس برای نخستین بار در کشور اسکی روی شن با حضور قهرمانان کشوری در بلندترین تپههای شنی دنیا در شهرستان ریگان اجرا شد.
قربانی با بیان اینکه این ورزش که به صورت آزمایشی در این تپههای شنی اجرا شد، مورد استقبال ورزشکارانی از کشور قرار گرفت، افزود: به زودی مسابقات اسکی روی شن کشور در بلندترین تپههای شنی دنیا برگزار میشود.
وی با بیان اینکه در سفر رئیس فدراسیون اسکی به ریگان این تپههای شنی برای امر اسکی روی شن و برگزاری مسابقات کشوری تایید شدند، گفت : به زودی 12 اسکیباز روی شن کشور در این مسابقات شرکت میکنند.
به نام خدا
من و تو، مردمی هستیم که آینده تو مشت ماست
که از 70 نسل قبل هزار اسطوره پشت ماست
( درود بر ایران و مردم خوبش )
آبان به نام آب و فرشته آب است. اين فرشته به نام «برزيزد» نيز خوانده مى شود. در اوستا «اپم نپات» و در پهلوى «آبان» گفته مى شود. آب جمع باران است. در اوستا و پهلوى «آپ» و در سانسکريت «آپه» و در فرس هخامنشى «آپى» است. اين عنصر مانند عناصر اصلى (آتش، خاک، هوا) در آيين مقدس است و آلودن آن گناه است و براى هر يک از آنها فرشته مخصوصى تعيين شده است.
جشن و يسنه
واژه جشن از کلمه «يسنه» اوستايى آمده و اين کلمه نيز از ريشه اوستايى مشتق شده که به معناى ستايش کردن است. بنابراين معنى واژه جشن، ستايش و پرستش است.در جشن هاى ايران باستان هميشه شادى و تفريح، با ستايش اهورا مزدا و آفرين و نيايش همراه بود. به اين معنى که پيش از آغاز برنامه اصلى جشن، با حضور شرکت کنندگان سرودهايى از اوستا و دعاى آفرينامه خوانده مى شده، سپس برنامه اصلى جشن آغاز مى گرديده. جشن هاى ايران باستان به سه دسته تقسيم مى شوند: جشن هاى ساليانه يا گهنبارها، جشن هاى ماهيانه و جشن هاى متفرقه.
جشن ها يادگارهاى درخشان پدران بيدار دل ما هستند که متاسفانه در طول تاريخ بسيارى از آنها به علت جبر زمان و تعصبات بسيار، از بين رفته و هم اکنون از آنها نمونه هايى بسيار اندک در جامعه ايرانى به چشم مى خورند. ولى اين نمونه اندک، نشانه هايى بس بزرگ هستند از انديشه بلند و طبع ظريف ايرانى، طبعى که خداوند به اين قوم ارزانى داشته است.
هدف از برگزارى جشن ها در ايران باستان ستايش پروردگار، گردهمايى مردم، سرور و شادمانى، داد و دهش و بخشش به بينوايان و زيردستان بوده است.
آب مقدس
روز دهم آبان در تقويم زرتشتى به نام «آبان» است و اکنون در گاهشمارى جديد اين روز، ۶ روز به عقب آمده و ۴ آبان شده است. دليل اين تفاوت اين است که در گاهشمارى قديم، همه ماه هاى سال ۳۰ روز بودند و حالا که شش ماه نخست سال ۳۱ روزه است، اين روزها تغيير مى کنند.
هرودوت مى گويد: «ايرانيان در آب ادرار نمى کنند، آب دهان نمى اندازند و در آب روان دست نمى شويند.»
استرابون مى گويد: «ايرانيان در آب جارى خود را شست وشو نمى دهند، زمانى که ايرانيان به درياچه يا رود يا چشمه اى مى رسند، گودال هاى بزرگ کنده و قربانى در کنار آن مى کشند و سخت پرواى آن دارند که هرگز خون به آب نياميزد، چون اين کار سبب آلودگى آب خواهد شد.» و در جايى ديگر مى گويد: «در آن (آب) لاشه و مردار نمى اندازند و عموماً آنچه ناپاکى است در آن نمى ريزند.» کريستين سن نيز مى گويد: «ايرانيان احترام آب را بيش از هر چيز واجب مى شمرند.»
در جشن آبانگان، پارسيان به ويژه زنان در کنار رود، دريا و يا چشمه، فرشته آب را نيايش مى کنند. آبى را که اوصاف سه گانه اش (رنگ، بو و مزه) تغيير مى يافت، براى آشاميدن و شست وشو به کار نمى بردند.
بيرونى در آثار الباقيه در مورد جشن آبانگان چنين مى نويسد: «آبان روز، روز دهم آبان است و آن عيدى است که به واسطه توافق دو اسم، آبانگان مى گويند. در اين روز «زو» پسر تهماسب از سلسله پيشداديان به پادشاهى رسيد و مردم را به کندن رودها و تعمير آنها امر کرد و در اين روز به کشورهاى هفتگانه خبر رسيد که فريدون، بيوراسب (ضحاک) را اسير کرد و خود به پادشاهى رسيده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگى خود را مالک شوند.»
همچنين درباره پيدايش جشن آبانگان روايت است که در پى جنگ هاى طولانى میان ايران و توران، افراسياب تورانى دستور داد تا کاريزها و رودها را ويران کنند. پس از پايان جنگ پسر تهماسب که «زوÂ نام داشت دستور داد تا کاريزها و رودها را لايروبى کنند و پس از لايروبى، آب در کاريزها روان گرديد. ايرانيان آمدن آب را جشن گرفتند. در روايت ديگرى آمده است که پس از هشت سال خشکسالى، در ماه آبان باران آغاز به باريدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پديد آمد.
زرتشتيان در اين روز همانند ساير جشن ها به آدريان ها مى روند و پس از آن به کنار جوى ها و نهرها مى روند و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا) که توسط موبد خوانده مى شود، اهورا مزدا را ستايش کرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را مى نمايند و پس از آن به شادى مى پردازند.
در اوستا «آبان» فرشته اى است که به عنوان فرزند آب ها معرفى شده است. اين اوست که آب ها را پخش مى کند (يشت ،۸ بند ۳۴) او نيرومند و بلند قامت است و داراى اسب تندرو. او مانند هرمزد مهر، لقب اهوره (= سرور) دارد و مانند امشاسپندان درخشان است. در وداها نام او به صورت «اپام نپات» ظاهر مى شود که خداى آب ها است.
در فقره يک و دو، گرده ،۸ هفتمين يشت بزرگ مى گويد: «به سرچشمه آب درود مى فرستيم، به گذرهاى آب درود مى فرستيم، به کوه هايى که از بالاى آنها آب جارى است درود مى فرستيم، به درياچه ها و استخرها درود مى فرستيم.»
در يسنا ۶۵ فقره ،۱۰ اهورا مزدا به پيامبرش مى گويد: «نخست به آب روى آور و حاجت خويش را از آن بخواه.» احترام به آب امروز نيز در کشور کم آب ما مشهود است. در ميان مردم مايع روشنى است و اگر ناخواسته آبى به روى کسى پاشيده شود، مى گويند آب روشنايى است يا اين که پشت سر مسافر آب مى پاشند تا سفرش بى خطر انجام گيرد و زود بازگردد و اين اعتقاد که آب ناخواسته و يا نطلبيده، مراد است همه نشان از احترام و ارزشى است که مردم ايران نسبت به اين مايع حيات بخش قائل هستند. در اينجا، چون صحبت از آب و عظمت آن آمد، بهتر است اناهيتا ايزدبانوى آب ها نيز معرفى شود.
آناهيتا
ناهيد، اناهيد (اردويسور اناهيتا) ايزدبانوى با شخصيتى بسيار برجسته است که قدمت ستايش او به قبل از زرتشت مى رسد. «اردوى» به معناى رطوبت که در دو بخش «آن» که حرف نفى است و «هيت» به معناى آلوده و ناپاک، به مفهوم آب هاى پاک و نيرومند معرفى مى شود. اين ايزدبانو در کتيبه اردشير دوم هخامنشى و در بسيارى از سنت ها، به صورت خلاصه شده «آناهيتا» در مى آيد و در اواخر دوره هخامنشى در کتيبه هاى پادشاهان اردشير دوم و سوم در کنار هرمزد و مهر، ذکر مى شود. بنابراين پدر و مادر آب ها مى شود و از اپم پنات پيشى مى گيرد.
اناهيتا در آبان شيت اوستا، زنى است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زيبا چهره با بازوانى سپيد و اندامى برازنده، کمربند تنگ به ميان بسته، به جواهر آراسته با طوقى زرين برگردن و گوشواره چهارگوش در گوش، کفش هايى درخشان به پا، با بالا پوشى زرين و پرچين. اين ايزدبانو با صفات نيرومندى، زيبايى و خردمندى به صورت الهه عشق و بارورى در مى آيد، زيرا چشمه حيات از وجود او مى جوشد و بدين گونه «مادر خدا» نيز مى شود و همتاى ايرانى آفروديت (الهه عشق و زيبايى در يونان) و ايشتر (الهه بابلى) به شمار مى آيد. اناهيتا گردونه اى دارد با ۴ اسب سفيد. اسب هاى گردونه او ايزد ابر، باران، برف و تگرگ هستند. او در بلندترين طبقه آسمان جاى گزيده است. او نطفه مردان را پاک مى کند و زهدان زنان را براى زايش آماده مى کند. او خداى محبوبى بود که بسيارى را به خود جلب کرد و امروز هم در هندوستان پيروانى دارد.
قسمت هايى از اردويسور نيايش يا آبزور
درود و ستايش و توانايى و زور و آفرين باد به اهورا مزداى فروغمند با شکوه و به امشاسپندان، به آب هاى خوب مزدا داده، به آب اردويسور اناهيتاى پاک، به همه آب هاى مزدا داده، به همه گياهان مزدا داده، به همه ستودگان مادى و مينوى و به فروهرهاى پاکان و راستان که پيروز و پرتوان هستند.
مى ستايم آب اردويسور اناهيتا را که در همه جا گسترده است و تندرستى بخش است و بدانديشان را دشمن است و اهورايى کيش است و در خور ستايش و نيايش در جهان مادى. آن پاکى که جان افزاست، پاکى که فزاينده گله و رمه است، پاکى که گيتى افزاست، پاکى که خواسته افزاست.
اردويسور اناهيتا که داراى هزارها درياچه و هزارها نهر است که هر يک از اين درياچه و نهرها به اندازه چهل روز راه هست براى کسى که با اسب راهوارى براند.
آب ما، از آن بدانديش نيست، از آن بدگو نيست، از آن بدکردار نيست، از آن بدبين نيست، از آن کسى که دوست را بيازارد نيست، از آن کسى که همراهان را بيازارد نيست، از آن کسى که کارکن را بيازارد نيست، از آن کسى که خويشان را بيازارد نيست.
اى آب ستوده، به من بزرگ ترين دارش ها (نعمت ها)، تن درست و اندام درست ارزانى دار. اى آب ستوده، به من خواسته فراوان ببخش، گله و رمه گوناگون و فرزندان دلير همان گونه که پيش از من به کسانى که از تو خواستند، بخشيدى.
با آرزوى اين که تمامى ما ايرانيان، گذشته خود را بشناسيم و تا جايى که توان داريم جشن هاى کهن خود را زنده کنيم و به احترام آب هاى تمام دنيا که پاک است و پاک کننده، به آن ارج نهيم و در حفاظت و پاک نگه داشتن آن بکوشيم.
منبع: امرداد
تاريخ : چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب: جشن آبانگان, آبانگان, برزيزد, آپ, آبه, آپه, آپی, آبی, یسنه, مشتق, استرابون, الباقیه, آثار, آثار الباقیه, زو, بيوراسب, لایروبی, هیت, ,
به نام خدا
سایهی حفاریهای نفت و دكلها بر چهارتاقی «خیرآباد»
|
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
|
چهارتاقی ساسانی «خیرآباد» یا «فرزوک» در استان کهگیلویه و بویراحمد در برابر آسیبهای حفر چاه نفت و نصب دکل است.
چهارتاقی ساسانی - دكلها نیز در عكس دیده میشوند
به گزارش ایسنا، در مرز دو استان خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد رودی به نام خیرآباد جریان دارد. در سمت راست این رودخانه، یک چهارتاقی ساسانی به نام «خیرآباد» یا «فرزوک» است و در 100 متری آن نیز دو پل ساسانی و صفوی هستند.
به گفتهی یكی از دوستداران میراث فرهنگی،اكنون در فاصلهی 300 متری چهارتاقی و 200 متری پلها، شرکت نفت فعالیت میکند و دست به كار نصب دکل، لرزهنگاری و حفر چاه شده است.
این فعال یادمانهای فرهنگی گفت: «چهارتاقی خیرآباد از چهارتاقیهای بیهمتای کشور است که در آن، یکی از ارزشمندترین فرآیندهای معماری ساسانی، یعنی تبدیل مربع به کمک سه کنج یا سیلپوش به پلان دایره و ایجاد گنبد دیده میشود. همچنین این چهارتاقی از نظر پلان همچون چهارتاقی نیاسر است.»
به گفتهی وی این چهارتاقی و آن دو پل تاریخی، در پی لرزهنگاریهای شرکت نفت، آسیب دیدهاند، بهویژه اینکه این سازههای معماری استواربخشی نشدهاند و بیم ویرانی و ترک برداشتن بخشهایی از آنها میرود.
او گفت: «تا چند سال پیش، 90 درصد گنبد این بنا ، برجای بود، ولی آناندازه به آن رسیدگی نشد که به این حال و روز دچار شد.»
آتشکده ساسانی کشف شده در تپه پلنگرد بسیار ارزشمند است
|
استان: کرمانشاه
|
|
|
سرپرست دفتر پژوهشهایی باستانشناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه گفت: آتشکده ساسانی پیدا شده در تپه پلنگرد بسیار ارزشمند است.
|
به گزارش میراث آریا(chtn)، به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی کرمانشاه، «احسان احمدینصر» با بیان این مطلب افزود: در حال حاضر گروهی از باستانشناسان کشور به سرپرستی «دکتر شکوه خسروی» مشغول کاوش باستانشناسی در تپه پلنگرد اسلام آبادغرب هستند که تا کنون به نتایج بسیار ارزشمندی دست یافتهاند.
این مقام مسوول اظهار داشت: در این منطقه تا کنون سه پایه آتشدان متعلق به یک آتشکده که به احتمال قوی مربوط به دوران ساسانی هستند کشف شده که با توجه به دادههای فرهنگی، دارای ارزش بسیار زیادی است.
احمدینصر خاطرنشان کرد: در این آتشکده سفالینههایی با خطوط پهلوی ساسانی پیدا شده که احتمال تعلق داشتن این آتشکده را به دوران ساسانی بیشتر میکند.
وی یادآور شد: وجود خط و نوشته در نقاط باستانی و محوطههای تاریخی نشان از اهمیت بسیار زیاد این مناطق دارد.
|
ادامه مطلب...
تاريخ : چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب: مازی, ماضی, ماظی, درخت بلوط, بلوت, بلوط, گودال, چال, چاله, دهکده مازیچال, مازیچال, عباس آباد, شهر عباس آباد, جاده جنگلی, کرما, قله, قل, قله کرما, کاس, کول, کاس کول, کاس پشته, پشته, پشت, کاسی, اقوام کاسی, قوم کاسی, زرشک, آویشن, گل گاوزبان, گل گاو زبان, اسکی چمن, پیست, پیست اسکی چمن, اسکی چمن, دشت, دشت عباس آباد, نشتارود, توپو, توپوگرافی, ,
به نام خدا
«کورش بزرگ» از نویسندهای عرب روی پیشخوان کتابفروشیهای عرب زبان
|
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
|
کتاب «کورش الأکبر ، مؤسس الدوله الفارسیة وأبو إیران؛ حیاته و فتوحاته وهل هو ذوالقرنین» که دربارهی کورش بزرگ، بنیانگذار دولت ایران است و به «پدر ایران» نامور است، از یک نویسندهی عرب، چاپ شده و چندی است که بر پیشخوان کتابفروشیهای عربزبان است.
به گزارش «ایراننامه»، صابر صالح زغلول، نویسندهی کتاب است که در ١٢ فصل و ٣٢٧ رویه، به عنوانهایی همچون؛ نام کورش، کورش نزد یهود،آیا کورش همان ذوالقرنین در قرآن است، صفات اخلاقی کورش، کورش و کروسوس و فتح لیدیه، فتح بابل، فرمان کورش در بابل، آزادی یهودیان از اسارت، بخشندگی کورش،کورش رهبر بزرگ و فرمانروایی دادگر، همسر کورش و پسرانش، آرامگاه کورش، شکلگیری دولت ایران و چکیدهای از پیروزیهای کورش بزرگ، کورش ناجی وعدهداده شده، پیشگوییهای اشعیا و ارمیای نبی، بختالنصر کیست؟، بختالنصر و رفتارش با یهودیان، دین کورش، دادگری و بزرگی کورش به گواهی دشمنان، مردم ایران و زرتشت، گفتار ابوکلام آزاد دربارهی کورش و ذوالقرنین، گواهیهای رخدادنگاران معاصر، قوم یاجوج و ماجوج و سدی که کورش در برابرشان ساخت، اسلام و زردشتیان و... پرداخته است.
این کتاب را «دار الکتاب العربی للنشر و التوزیع - القاهرة» به چاپ رسانده است.
در بخشی از این کتاب چنین آمده است:
کورش در تاریخ، همانا پناهگاه خدا در زمین و بخشنده ی گنجینه ها {ی الهی} است. کورش می گوید: «از این زمان که تاج پادشاهی بر ایران و بابل و چهار منطقه ی دیگر به یاری اهورامزدا بر سرم قرار گرفت اعلام می کنم که عقاید و عادات و ادیان امتها و اتباعی که در شاهنشاهی من هستند محترم شمرده خواهد شد و تا زمانی که زنده هستم اینگونه خواهد بود. و تحمیلی صورت نمی گیرد و امت ها در رد یا پذیریش عقاید، آزاد هستند.»
مایکل هارت می گوید: «بزرگی کوروش تنها به این نیست که کشورهای متفاوت و ناسازگار را {زیر یک شاهنشاهی} یکپارچگی بخشید، اما برای ارزشی که این مساله دارد می توانیم آن را نقطه ی عطفی در تاریخ سیاسی جهان باستان بدانیم.»
کورش شهریاری دادگر و اهل تسامح بود، و برای همین است که او ایده آل بسیاری از فرمانروایان دنیای جدید و قدیم به ویژه در غرب است، از اسکندر مقدونی گرفته تا رییس جمهوری آمریکا، توماس جفرسون که نسخه هایی از کتاب «شیوه و اخلاق کوروش» را نگهداری و مطالعه می کرد. یا همین گونه ترومان، رییس جمهوری دیگر آمریکا که می گفت: «من کوروش هستم، من کوروش هستم.»
همان گونه که از نوشتار رخدادنگاران یونان باستان همچون هرودوت و گزنفون، یا برخی از چکامه سرایان قدیم همچون میروس به دست می آید، جنگ ها و دشمنی های بسیاری میان ایران و یونان (روم) در جریان بوده است پس طبیعی است که رخدادنگاران یونانی در کتاب های خودشان مغرضانه، داوری کرده باشند و تنها بدی ها و نقایص را دیده و به کورش بزرگ نسبت داده باشند. ولی به هر حال با همه ی نسبت های مختلفی که به کوروش بسته اند همه ی نوشته های تاریخی متفوق القول اند که کورش «انسانی آسمانی و الهی است و به داد حکم می کند» و او «قلب و دستش طاهر و پاک است». بر این پایه بر بزرگی و حقانیت او پافشاری شده است. همچنین با خواندن این کتاب درمیابیم که کورش برای قوم یهود همان رهایی بخش موعود، برای نصاری همان مسیح و نزد مسلمانان همان ذوالقرنین است {که در قرآن آمده}.
|
آيا داستان كورش برگرفته از سرگذشت كيخسرو است؟ |
|
|
|
جلال خالقی مطلق : |
داستان زادن كيخسرو و كورش با يكديگر همانندی هايی دارند:
|
ادامه مطلب...
تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1391برچسب: بیم, بیمناک, جلالی مطلق, مطلق, افراسیاب, فرنگیس, پیران, ویسه, پیران ویسه, کیخسرو, گیو, ماندانه, ماندانا, کامبیز, کورش, کوروش, آسستیاگ, هارپاگ, ,
به نام خدا
|
امروز نوروزی ديگر است؛ روز جهانی كوروش،شاد باد |
|
|
|
ميترا دهموبد : |
بیدار که شدم، چشم که باز کردم، «روز جهانی کورش بزرگ» را به خودم، شادباش گفتم. چرخی در خانه زدم، پرده را کنار زدم و به آفتاب کمسویی که تابیدن گرفته بود هم، روز جهانی کورش بزرگ را شادباش گفتم.
درست همچون نوروز که هر کسی را میبینم، دوست دارم لبخند بزنم و خجستگی فرارسیدن روزِ نو را شادباش بگویم، امروز، ٧ آبانماه به هر که رسیدم، روز جهانی کورش را شادباش گفتم.
امروز، ٧ آبانماه روز جهانی کورش است، روز صدور فرمان تاریخی کورش بزرگ. امروز با آن فرمان که یادآور آشتی است، یادآور دوستی است، یادآور زندگی است، یادآور مردم است، یادآور زندگی مردم در آشتی و صلح است، روزی نو در کتاب تاریخ بشر، برگ میخورد.
به گمانم پُر هم بیراه نیست اگر من امروز همان حس روزهای نوروز را دارم چرا که بهراستی کورش روزی نو و روزگاری نوین را آغازگر بود.
شوربختانه امروز، نوروزی است که بسیاری؛ از جمله دستاندرکاران سرزمین کورش، آن را از یاد بردهاند.
میگویم مسوولان، آن را از یاد بردهاند چون اگر به یاد داشتند، شاید در گاهنمای ایران(تقویم)، کورش بزرگ، جایی داشت و کودکانمان این گاهنما را که برگ میزدند، نام کورش بزرگ را بر آن میخواندند. و بزرگترها، هنگامیکه به روز ٧ آبانماه در گاهنما میرسیدند و نام کوروش بزرگ را بر آن میدیدند، بر خود میبالیدند و لبخندی بر لبشان مینشست از این که شهریار سرزمینشان نه با خونریزی و سنگدلی که با گسترش مهر و آشتی و آرزوی بزرگی که برای آزادی مردمان و گسستن بندها داشت، پُرآوازهی جهان است.
دلم از بیمهریها پُر است؛ ٢سال پیش استوانهی گلیای که فرمان آشتی و آزادی کوروش بزرگ بر آن، نگاشته شده، همانی که سالهاست در موزهی انگلیس نگهداری میشود، چندماهی را میهمان ایران، میهمان سرزمین کورش بزرگ، میهمان موزهی ملی کشورمان بود.
بسیاری دل به آن خوش داشتند که امسال را(٧ آبانماه ١٣٨٩ خورشیدی) میتوانند با این فرمان و در کنارش، شاد باشند اما شادیشان با تعطیلی دو روزهی موزه، تعطیل شد. موزهی ملی که از بامداد تا شامگاه پذیرای هممیهنان بود، ناگهان اعلام کرد که ٧ آبانماه برای «بهروزرسانی سیستم امنیتی و تجهیزات دوربینهای مداربسته و تاسیسات برق»، موزه تعطیل خواهد بود! افسوس که در آن هنگامه هم از یادِ کورش بزرگ گذشتند.
بگذریم چون امروز نوروزی دیگر است و حال خوشی دارم، نمیخواهم گله کنم و از بیمهریها بگویم بلکه میخواهم، تنها و تنها،روز کورش بزرگ را شادباش بگویم؛ باز هم به خودم، باز هم به مردمم، باز هم به همهی انسانهایی که آشتی را میفهمند، صلح و دوستی را مهر میورزند، زندگی را بر همهی زندگان، شیرین میخواهند و همهی آنانی که به جهانی آباد و آزاد میاندیشند، که کورش چنین بود.
روز جهانی کوروش بزرگ، روزی که کورش و سربازانش با آشتی به شهر بابل، شدند، روزی که فرمان تاریخی کورش بزرگ، صادر شد و بر استوانهای گلی نوشته شد، شاد باد.
|
به نام خدا
|
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : |
«امرداد» پس از یک هفته دیرکرد، چاپ شد. دویستوهشتاد و ششمین شمارهی امرداد را از امروز، ٦ آبانماه از دکههای روزنامهفروشی میتوانید تهیه کنید.
این شماره به شادباش ٧ آبانماه، روز جهانی کورش بزرگ، با نوشتاری پیرامون آزاداندیشی و کاردانی کورش بزرگ، آغاز کرده است.
در این شماره، پیرو گزارشهایی که از کتابهای درسی تاریخ دورهی دبستان و دورهی راهنمایی در دو شمارهی پیش چاپ شد، گزارشی از حذفهای کتابهای تاریخ سوم دبیرستان، کار کردهایم. گزارش این کتاب درسی را که با نامِ «تاریخ معاصر ایران» به جمع کتابهای درسی کلاس سومیها میپیوندد اما در آن چندان هم خبری از مهمترین رخدادهای ایران معاصر نیست، میتوانید در این رویه بخوانید.
سخن نخست این شماره را با عنوانِ «از پای افتادهایم اما هستیم» در دومین رویهی امرداد می توانید بخوانید.
در سومین رویهی امرداد در این شماره گزارشی از یک آتشکدهی ساسانی خواهید خواند. این آتشکده پس از پایان جنگ ایران و عراق در روستایی از روستاهای کرمانشاه، آنگاه که مردم به روستا بازگشتند تا آن را از نو بسازند و ویرانیهای جنگ را درمان کنند از زیر خاک بیرون آمد. داستان این آتشکده و حال و روز امروزش را در این رویه میتوانید بخوانید.
«باور به پاکی چشمهها»، «استادکاران نامآشنای لوافی» از دیگر عنوانهایی است که در این رویه چشم به راه خوانندگانی است که به فرهنگ ایران، مهر میورزند. نامهای از میان نامههای شما خوانندگان امرداد از دیگر بخشهای چاپشده در این رویه است. همچون همیشه اگر تماس تلفنی با امرداد داشتهاید و پرسشی داشتهاید میتوانید پاسخهایتان را در همین رویه و در ستون، نگاه مردم بیابید.
چهارمین رویه در این شماره، ویژهی شاهنامهدوستان است. دراین رویه گفتوگویی خواندنی با یک نویسندهی نامآشنا خواهید خواند، نویسندهای که بیشتر او را با کتابهایی که برای کودکان و نوجوانان مینویسد میشناسیم. با محمدرضا یوسفی دربارهی کتاب «اگر بچهی رستم بودم» که برای نوجوانان نوشته شده اما بزرگترها را نیز شیفتهی خود کرده، به گفتوگو نشستهایم.
کتاب «فردوسی و هنر سینما» در این رویه در بخش «کتابشناخت» به شاهنامهخوانان معرفی شده است. در بخش داستانهای شاهنامه نیز میتوانید داستان را با ادامهی «پادشاهی گرشاسب» پی بگیرید.
در بخش «شهرسازی در شاهنامه» نیز اینبار میتوانید از «شارستان سورستان» که به دستور انوشیروان دادگر بنا شده، بخوانید.
«خط موسیقی از ایران به اروپا رفت»، «کراوات، واژهای ایرانی که بیگانه پنداشته میشود» و «پیوستگی و یکپارچگی آموزش» از عنوانهایی است که در رویهی اندیشه(پنجمین رویهی امرداد) میتوانید بیابید. «فارسی بگوییم و فارسی بنویسیم» و «گنج ایران چیست؟» از دیگر نوشتارهای این رویه است.
ششمین رویهی امرداد، ویژهی تاریخ و رخدادهای تاریخی است. در این رویه از کورش بزرگ خواهید خواند تا «پیشینهی تاریخی بحرین». به گواهی نوشتههای تاریخی در این نوشتار تلاش شده تا از نخستین دارندگان بحرین، سخن گفته شود.
در این رویه از «سرکوب یک آشوب» خواهید خواند. این آشوب، آشوبی است که ١٣ آبانماه سال ١٣٠٣ با شکست شیخخزعل پایان یافت.
«خاورشناسان و فرنگیانی که در ایران آرمیدهاند»، نوشتاری است که بر آن است تا در شمارههای پیشِ روی امرداد، هربار یکی از فرنگیانی که در ایران آرمیدهاند را بشناساند. در این شماره از «پررافاییل دومان» پارسیگوی دربار صفوی، سخن رفتهاست.
هفتمین رویهی امرداد، همچون همیشه ویترینی از خبرها و گزارشهای رویداده و یا پیشِ روی هازمان(:جامعه) زرتشتی است. در این رویه میتوانید گفتوگوی امرداد با مدیر کمیته، داور و مربی فراملی راگبی ایران بخوانید، میتوانید از نمایشگاه نقاشی پریچهر نامدار، از آتشکدهی صدسالهی پارسیان در کلکته و... بخوانید.
در هشتمین رویهی امرداد، «روز شمار تاریخ» چشمبه راه شما خوانندگان است. از لابهلای آن میتوانید با برخی رخدادهای تاریخی ایران آشنا شوید. «خوب است بدانیم»، «بازتاب»، «هنجار هستی» و «سخن بزرگ» دیگر بخشهای این رویه هستند. در بخش ایرانگردی اینبار نیز با این رویهی پایانی میتوانید سری به روستای «تیس» بزنید.
امرداد ٢٨٦ را میتوانید از روزنامهفروشیها تهیه کنید.
|
به نام خدا
|
|
|
سليمان لطفی نيا : |
سیاستنامه، کتابی ارزشمند است که آن را «خواجه نظام الملک توسی» به زبان فارسی روان، نوشته است. کتابی تاریخی، سیاسی، فرهنگی، که دربرگیرندهی نکتههایی بسیار آموزندهای است. این کتاب آگاهیهای بسیاری از روزگار زندگی نویسنده و دربار سلجوقیان بهدست میدهد. نظامالملک در سال ٣٩٦ خورشیدی دیده بهجهان گشود و در سال ٤٧١ خورشیدی، بهدست پیروان «حسنصبا» کشته شد. در تاریخ از او با نام نیرومندترین وزیر سلجوقیان، یاد کردهاند. او بنیانگذار، مدرسههای بسیاری نامور به «نظامیه» در سراسر قلمرو ایران آن روزگار بوده است.
سیاستنامه را «سیرالملوک» نیز مینامند. سیرالملوکها، همان «خداینامه»های روزگار ساسانیان هستند. کتابهای بسیاری به نام سیرالملوک، بهدست نویسندگان نوشتهشده است. در همهی آنها، بارزترین ویژگی، پرداختن به شیوهی فرمانروایی شاهان ایرانی و راههای بهکار رفته از سوی آنها، برای ادارهی کشور است.
نوروز، جشنی برای دادگری:
آیین شاهان دانای پارس چنان بودهاست که در نوروز و مهرگان، پادشاه همهی مردم را میپذیرفت و از آمدن هیچکس پیشگیری نمیشد. از چند روز پیشتر جارچیان همهی مردم را از این کار، آگاه میکرد تا هرکس، کار خود را سر و سامان دهد و داستان خود را نوشته و برهانهای خود را فراهم سازد.
چون روز گفته شده فرا میرسید؛ جارچی به آواز بلند میگفت: «اگر کسی امروز از آمدن کسی به دادخواهی جلوگیری کند، شاه از خون او بیزار است.» بنابراین، شاه دادنامهی مردمان را میگرفت و روبهروی خود میگذاشت و یکبهیک را میخواند. اگر در میان آن دادنامهها، شکایتی از شاه شده بود، شاه از جای برمیخواست و از تخت پایین میآمد و پیش «موبدان موبد» که بر دست راست نشسته بود و کار داور بزرگ کشور را انجام میداد، روی دو زانو مینشست و میگفت: «پیش از هر کاری نخست داد این مردم را از من بده و هیچ کمکاری مکن.»
آنگاه، به جارچی میگفت تا به آواز بلند فریاد زند که هرکس را از شاه شکایتی است در یک سو نشیند تا نخست به کار آنها رسیدگی شود. شاه به موبدان میگفت: «در نزد خدای بزرگ، هیچ گناهی بزرگتر از گناه پادشاه نیست و راه سپاسگزاری شاه از آنچه خدا به او داده است، رسیدگی به مردم و دادخواهی از آنها و کوتاه کردن دست ستمگران از دامان آنان است. چون شاه بیدادگر باشد، لشکر همه بیدادگر شوند و خداوند بزرگ را فراموش کنند و بر بخششهای خدا ناسپاس شوند. در آن هنگام خدا بر آنها خشم گیرد و دیری نمیپاید که کشور ویران شود و کشور بهدست دیگران افتد. اکنون ای موبد، خدابین باش و بنگر تا مرا بر خویشتن نگزینی. زیرا در پیشگاه خدا، هرچه از من پرسند بر گردن تو اندازم.» پس موبد بهخوبی کار را رسیدگی میکرد و اگر برگردن شاه از دیگران گناهی بود، حق او را بی کم و کاست، از شاه گرفته و به او میداد. اما اگر کسی به دروغ از شاه دادخواهی میکرد و برای آن کار شوندی(:دلیل) نداشت، او را به سختی، پادافره میدادند.
هنگامی که دادخواهی از شاه پایان مییافت، شاه دوباره بر تخت مینشست و تاج بر سر میگذاشت و رو سوی بزرگان و کسان خود میکرد و میگفت: «من از خود آغاز کردم تا شما دل از ستمکردن بکنید. اکنون هر کس از شما حقی بر گردن دارد، آن را بپردازد.» در آن روز هر کس از نزدیکان شاه بود، گویی از او دورتر بود و هرکس نیرومندتر، گویی ناتوانتر بود.
|
تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1391برچسب: نوروز, جشن نوروز, دادگر, داد, دادگری, بیزار, جار, چی, جارچی, بیداد, بیدادگر, ,
آب انبار شش بادگیری
ادامه مطلب...
تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1391برچسب: خانقاه, دیدنی های یزد, بقعه, سیدرکن الدین, بقعه دوازده امام, خانه ملک التجار, ملک التجارخانه لاریها, فهادان, محله فهادان, مدرسه ضیائیه, , حمام خان, بازار خان, ,
ادامه مطلب...
تاريخ : دو شنبه 8 آبان 1391برچسب: کوروش بزرگ, ذوالقرنین, سکا, سکاها, ملکه سکا, ملکه سکاها, 7 آبان, 7آبان, هفت آبان, هفتم آبان, ,
به نام خدا
|
«کزازی» از «کوروش بزرگ» مینویسد |
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : |
میرجلالالدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر تاریخ و ادب این مرز و بوم، از نوشتن زندگینامهی داستانی کوروش بزرگ، شاه هخامنشی، خبر داد.
به گزارش ایسنا و بنابر گفتهی كزازی، این زندگینامهی داستانی، زیستنامهای است که سرگذشت ابرمرد تاریخ ایران و جهان، شهریار بزرگ و نامدار هخامنشی، کورش بزرگ در آن نوشته خواهد شد.
او در اینباره گفت: «پس از آنکه زیستنامهی فردوسی را در داستانی نوشتم و به چاپ رسید، بر آن افتادم که زندگینامهی کوروش بزرگ را نیز به همان سبک و شیوه بنویسم.»
کزازی با اشاره به اینکه این کتاب را به پاس دل خود مینویسد، گفت: «کوروش بزرگ بزرگترین، پهناورترین و نیرومندترین جهانشاهی تاریخ را پایه ریخت و سامان داد.»
بهباور وی، ارج و والایی کورش بزرگ در گرو شایستگیها و ویژگیهای والای اوست که انسانی است برازنده.
کزازی در پایان ابراز امیدواری کرد، نوشتن این کتاب تا بهار سال آینده به انجام برسد.
|
به نام خدا
|
طرح ويژهی امرداد برای روز كوروش بزرگ |
|
|
|
خبرنگار امرداد : |
هفته نامهی امرداد به پاسداشت هفتم آبانماه، روز کورش بزرگ، طرح ویژهای را برای اشتراک ایمیلی به اجرا خواهد گذاشت.
کسانی که بتوانند تا 7 آبانماه(28 Oct ) ، ساعت 7 پسین، 7 مشترک را به خانوادهی مشترکان ایمیلی امرداد بیافزایند، میتوانند از 7 اشتراک ایمیلی رایگان یکساله بهرهمند شوند. خوانندگان امرداد میتوانند یکی از این اشتراکهای رایگان را برای ایجاد یا تمدید اشتراک خود بهره برده و 6 اشتراک دیگر را به دوستان، همکاران و خویشاوندانشان هدیه کنند.
مشترکان ایمیلی امرداد، با پرداخت 12 هزار تومان یا 10 واحد پولی (یورو، پوند، دلار و...) در کشورهای دیگر میتوانند امرداد را پیش از چاپ، در رایانامهی خود دریافت کنند.
گفتنی است که آنچه مشترکان ایمیلی امرداد دریافت میکنند، فایلهای پیدیاف جدیدترین شمارهی چاپ شدهی امرداد است و با خبرنامهی تارنمای امردادنیوز که روزانه فرستاده میشود تفاوت دارد.
برای آگاهی از راههای پیوستن به خانوادهی مشترکان ایمیلی امرداد، اینجا را کلیک کنید.
|
به نام خدا
من با لباس مخصوص شروع به موج سواری کردم و ناگهان متوجه شدم زنان و مردمان زیادی حیرت زده در ساحل جمع شدند و حتی برخی از آنها به پلیس زنگ زدند.
یک زن 26 ساله موج سوار ایرلندی با لباس طراحی شده شنا برای زنان مسلمان در سواحل چابهار در استان سیستان و بلوچستان موج سواری کرد.
به گزارش عصر ایران روزنامه گاردین بریتانیا با انتشار گزارشی در این باره می نویسد:"ایسکی بریتون " بانوی 26 ساله ایرلندی برای مشارکت در پروژه یک بانوی فیلمساز فرانسوی به همراه این مستند ساز زن فرانسوی وارد ایران می شود و آن گونه که از پیش با استفاده از"گوگل مپ" منطقه مورد نظر جستجو و مشاهده شده بود ، این دو زن اروپایی به چابهار می روند.
موج سوار 26 ساله ایرلندی که مروج این ورزش آبی بین زنان در سراسر جهان از جمله در کشورهای اسلامی است و بدین منظور به کشورهای مختلفی سفر کرده ،می گوید تجربه شنا و موج سواری با لباس مخصوص زنان مسلمان هر چند کمی متفاوت است و در دما و گرمای هوا سخت است ، اما زنان مسلمان می توانند این ورزش را تمرین کنند.
خانم بریتون درباره موج سواری خود در سواحل چابهار می گوید :" ما دو نفر بدون اطلاع قبلی و بدون اطمینان از اینکه در ایران پذیرفته می شویم ، وارد این کشور شدیم و یک راست از تهران به منطقه ای رفتیم که تا حالا شاهد موج سواری هیچ زنی در سواحل خود نبوده است."
این موج سوار افزود :" من با لباس مخصوص شروع به موج سواری کردم و ناگهان متوجه شدم زنان و مردمان زیادی شگفت زده در ساحل جمع شدند و حتی برخی از آنها به پلیس زنگ زدند."
وی می افزاید: وقتی پلیس آمد مانع کار من نشد اما گفتند که نگران آسیب دیدن من در اثر برخورد به صخره یا سنگ هستند.
وی با بدیع خواندن تجریه موج سواری خود با لباس کاملا اسلامی در گرمای 30 درجه ساحل چابهارو در آب های اقیانوس هند، ابراز امیدواری کرد که در سفر سال آینده اش به ایران زنانی را ببیند که با تخته بورد در سواحل چابهار موج سواری می کنند.
گفتنی است این موج سوار زن ایرلندی که به کشورهای مختلفی برای ترویج این ورزش در بین زنان سفر کرده است ، سوژه یک فیلم مستند برای " ماریون پویزو" فیلمساز فرانسوی شده است و قرار است این فیلم که بخشی از آن در ایران و در سواحل چابهار فیلمبرداری شده ، هفته آینده از یک شبکه تلویزیونی دولتی فرانسه پخش شود.
ادامه مطلب...
تاريخ : چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب: موج, سوار, سواری, موج سواری, گوگل مپ, مپ, بدیع, چابهار, ساحل چابهار, سواحل چابهار, تخت, تخته, بورد, برد, تخته برد, تخته بورد, ماریون پویزو, ,
به نام خدا
دو شاه در یک اقلیم نگنجند |
|
|
|
سورنا لطفی نیا : |
همچنین گویند که خسروپرویز؛ «بهرام چوبین» را در آغاز نیکو میداشت. چنانچه یک ساعت بی او نبود و در شکار و خلوت و خوراک، از خویشتن جدا نمیداشت. بهرام چوبین، سواری یگانه بود و مبارزی بیهمتا. روزی کارگزاران خسروپرویز در هرات و سرخس، ٣٠٠ شتر سرخموی را برای او آوردند. بر هریک از آنها، خروای بار از چیزهایی که روزانه نیاز است و دیگر کالاها بود. خسرو دستور داد تا همهی آنها را به خانهی بهرام ببرند تا آشپزخانهی او نیاز به چیزی نداشته باشد.
فردای آن روز به خسرو آگاهی دادند که؛ دیشب بهرام غلامی را از جایگاهش برکنار کرده و٢٠ تازیانه نیز زده است. خسرو پرویز خشمگین شد و دستور داد تا بهرام را به نزدش بیاورند. چون بهرام آمد، دستور داد تا ٥٠٠ شمشیر از اسلحهخانه بیاورند. پس به بهرام گفت: «ای بهرام هرچه از این شمشیرها بهتر است جدا کن» بهرام ١٠ تیغ جدا کرد. خسرو گفت: «از این ١٠ شمشیر ٢ تا را که بهترین هستند جدا کن.» بهرام نیز این کار را کرد. سپس پرویز گفت: «اکنون این دو شمشیر را در یک نیام بگذار.»
بهرام گفت: «ای پادشاه؛ دو شمشیر در یک نیام جا دادن، کار نیکو و درستی نیست!» خسروپرویز گفت: «پس دو فرمانده در یک کشور چگونه نیکو باشد؟» بهرام، همانگاه دریافت که کار نادرستی انجام داده است. پس زمین را بوسه داد و پوزش خواست. خسروپرویز گفت: «اگر کسی نبودی که بر گردن ما حق بسیاری داشتی و ما هرگز برکشیدهی خود را کوچک و خوار نخواهیم کرد، هیچگاه از تو نمیگذشتم. خدای بزرگ، ما را بر زمین داور کردهاست نه شما را. هرکس نیاز به داوری داشته باشد، باید به آگاهی ما رسانده شود تا آنچه باید دربارهی او انجام شود؛ به درستی انجام دهیم. اگر پس از این از زیردستی گناهی دیدید، نخست باید به ما بگویی تا آنچه برای پادافره او نیاز باشد بهکار بندیم تا هیچکس را بیشوند(:بیدلیل) رنجی نرسد. اینبار تو را بخشیدم.»
|
به نام خدا
حرکت شایسته تماشاگران کرهای پس از شکست
ای کاش تماشاگران ایرانی به عنوان مردمی که همواره به فرهنگ خود بالیده اند، چنین رفتارهایی را سرلوحه کارهای خود قرار دهند که البته حمایت مسئولان و فرهنگسازی هم می تواند به این تعامل دامن زند.
تماشاگران تیم فوتبال کره جنوبی در پایان دیدار تیمشان مقابل ایران در ورزشگاه آزادی، زباله ها را پاکسازی کردند و از ورزشگاه رفتند.
به گزارش مهر، اولین بار که مردم ایران پی به پاکیزه بودن شرقی ها بردند به رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ در دوحه قطر بازمی گردد. ایران در بازی با ژاپن با نتیجه ۲ بر یک برنده شد و رسانه ها خبر دادند تماشاگران ژاپنی با چشمانی اشکبار، صندلی های ورزشگاه را تمیز کردند و از محل مسابقه خارج شدند.
از آن پس تا به حال بارها شاهد بوده ایم که تماشاگران شرق آسیا به ویژه کره ایها و ژاپنیها هرگاه با تیم های ایرانی بازی داشتهاند، محل نشستن خود را تمیز کرده و ورزشگاه را ترک کرده اند.
در بازی روز گذشته ایران و کره جنوبی که با برتری یک بر صفر ایران در چارچوب بازیهای مقدماتی جام جهانی خاتمه یافت، تماشاگران معدود کره ای بار دیگر فرهنگ غنی خود را به رخ کشیده و ورزشگاه را پاکسازی کردند. گویا ورزش برای آنها هدف نیست و وسیله ای است برای رسیدن به هدف. اما در ورزش ما هرگز شاهد چنین مواردی نبوده ایم و تصاویر بسیاری در دست است از شکستن صندلی و پرتاب نارنجک به وسط زمین.
در دیدار تیمهای سپاهان و الاهلی عربستان در چارچوب جام باشگاههای آسیا، انفجار نارنجک به قدری مهیب بود که کمکداوران پا به فرار گذاشتند و سایت های بیگانه به بازتاب این خبر پرداختند. در بازی با کره هم از سوی تماشگران نارنجکی به زمین پرتاب شد که در صورت انفجار می توانست پیامدهای ناگواری برای فوتبال ایران به همراه داشته باشد. چند سال قبل هم در حین برگزاری تیم امید ایران با امید کره شمالی در ورزشگاه آژادی، یک نارنجک باعث شد بازیکن کره ای داخل میدان مصدوم شود و با برانکارد از زمین خارج شد.
ای کاش تماشاگران ایرانی به عنوان مردمی که همواره به فرهنگ خود بالیده اند، چنین رفتارهایی را سرلوحه کارهای خود قرار دهند که البته حمایت مسئولان و فرهنگسازی هم می تواند به این تعامل دامن زند. در اکثر ورزشگاه های ایران حتی آبخوری هم وجود ندارد و این امر به نوعی اعتراض هواداران را در پی دارد و شاهد رفتارهای ناشایست هم هستیم.
به هر ترتیب امیدواریم انتشار این عکس بتواند روحیه نظم و پاکیزگی را در وجود تماشاگران ایرانی تقویت کند تا ما هم بتوانیم به فرهنگ خود که نظافت را جزوی از ایمان می داند، ببالیم و بنازیم.
به نام خدا
تصاویری از حال و روز پاسارگاد
|
|
●
|
گسترش ترکها بر بدنهی آرامگاه کورش بزرگ
|
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
|
تَرَکهای نشسته بر آرامگاه کورش بزرگ که روز به روز پایشان را از گلیمشان فراتر میگذارند این روزها سر و روی پاسارگاد را خطخطی کردهاند. «سیاوش آریا» از فعالان میراث فرهنگی استان فارس برپایهی واپسین بازدیدی که چند روز پیش از «پاسارگاد» داشته، گفت: «شوربختانه ترکها وشکافهای روی سنگ آرامگاه کورش بزرگ گستردهتر شده است و این بزرگی شکافها بر برخی سنگها تا بدانجا رسیده که پرندگان آن را مناسب لانهسازی دیده و در آن لانه گزیدهاند.»
به گفتهی «آریا» گسترش ترکها در آستانهی فصل سرما و با در پیش رو بودنِ برف و باران و یخبندان، نگرانی دوستداران میراث فرهنگی را چندبرابر کرده است چرا که تجمع آب در ترکها و یخ زدن آن به متلاشی شدن سنگها میانجامد. به ویژهآنکه پاسارگاد در گسترهای کموبیش سردسیر است.
او به خویشکاری(:وظیف) مسوولان میراث فرهنگی کشور و به ویژه مسوولان میراث فرهنگی استان فارس در برابر پاسداری از این یادمان باستانی اشاره کرد و گفت: «مجموعهی پاسارگاد افزونبر این که یک سرمایهی ملی است یک سرمایهی جهانی نیز هست که خویشکاری مسوولان را در برابرش دوچندان میکند.»
این در حالی است که بهگفته ی آریا، نشانههای بیتوجهی به یادمان جهانی پاسارگاد، چیزی نیست که نیاز به ریزنگری داشته باشد، تنها بسنده است که به این مجموعهی باستانی، وارد شوید؛ از آرامگاه کوروش بزرگ تا سنگنگارهی انسان بالدار، از برجایماندههای آبراهههای نخستین باغ ایرانی تا آشفتگی و بیرنگ و رویی کاخ بارعام، همگی راوی این بیتوجهی هستند.
آرامگاه کورش بزرگ، کاروانسرای مظفری، کاخ ویژهی کورش بزرگ، کاخ بارعام، تندیس انسان بالدار، آرامگاه کمبوجیه، فرزند کورش، دژ و باروی نگهبانی و آتشگاه، از بخشهای این مجموعهی جهانی هستند. این مجموعه به باور کارشناسان و برپایهی گواهی رخدادنگاران، جایگاه برپایی نخستین باغ ایرانی است. باغ ایرانی، باغی است که به این نام در جهان نامور است و دارای ویژگیهایی ساختاری است که آن را از دیگر باغها جدا میسازد.
سیاوش آریا در دنباله به بهسازیهای(:مرمتهای) غیراصولی وغیرکارشناسی آرامگاه کورش نیز اشاره کرد. او گفت: «این بهسازیها چند سال پیش انجام شد که از آن هنگام تاکنون انتقادهای بسیاری ازسوی کارشناسان و دوستداران میراث فرهنگی و خبرگزاریها، به آن شده است اما شوربختانه مدیران میراث فرهنگی هر بار به دفاع از آن پرداخته و آن را برپایهی اصول کارشناسی دانستهاند. اما اکنون با گذشت ٢- ٣ سال از آن بهسازیها با دیدن حال و روز سنگهای آرامگاه، هر بینندهی ناکارشناسی هم میتواند از خود بپرسد؛ آیا این بهسازیها قابل دفاع است؟»
سیاوش آریا در پایان از نخستین فرمان آزادی مردمان(نخستین منشورحقوق بشر جهان) سخن گفت که به فرمان فرمانروایی صادر شد که در پاسارگاد، آرام گرفت.
بهسازی غير اصولی
گسترش ترک ها
نتيجهی بهسازی ها
يادگاري نويسي
گسترش ترک ها
سنگ آرامگاه كورش بزرگ
عكسها از سياوش آريا است.
|
گشت و گذار در درازترين بازار جهان
ادامه مطلب...
تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1391برچسب: بازار, دکان, مغازه, بازار تبریز, بزرگترین بازار جهان, درازترین بازار جهان, راست, راسته, کفاش, کفش, کفاشان, سماور, سماورساز, سماورسازی, سماورسازان, عاشیق, سوده, ,
| | | | |