بنام خدا
10 قانون زندگی
قانون دوم: در مدرسهای غیر رسمی و تمام وقت نامنویسی کردهاید که "زندگی" نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگیری دروس را دارید. چه این درسها را دوست داشته باشید چه از آن بدتان بیاید، پس بهتر است به عنوان بخشی از برنامه آموزشی برایشان طرحریزی کنید.
قانون سوم: اشتباه وجود ندارد، تنها درس است. رشد فرآیند آزمایش است، یک سلسله دادرسی، خطا و پیروزیهای گهگاهی، آزمایشهای ناکام نیز به همان اندازه آزمایشهای موفق بخشی از فرآیند رشد هستند.
قانون چهارم: درس آنقدر تکرار میشود تا آموخته شود. درسها در اشکال مختلف آنقدر تکرار میشوند، تا آنها را بیاموزید. وقتی آموختید میتوانید درس بعدی را شروع کنید، بنابراین بهتر است زودتر درسهایتان را بیاموزید.
قانون پنجم: آموختن پایان ندارد. هیچ بخشی از زندگی نیست که در آن درسی نباشد. اگر زنده هستید درسهایتان را نیز باید بیاموزید.
قانون ششم: قضاوت نکنید، غیبت نکنید، ادعا نکنید،سرزنش نکنید،تحقیرو مسخره نکنید، وگرنه سرتون میاد. خداوند شما را در همان شرایط قرار میدهد تا ببیند شما چکار میکنید.
قانون هفتم: دیگران فقط آینه شما هستند. نمیتوانید از چیزی در دیگران خوشتان بیاید یا بدتان بیاید، مگر آنکه منعکس کننده چیزی باشد که درباره خودتان میپسندید یا از آن بدتان میآید.
قانون هشتم: انتخاب چگونه زندگی کردن با شماست. همه ابزار و منابع مورد نیاز را در اختیار دارید، این که با آنها چه میکنید، بستگی به خودتان دارد.
قانون نهم: جوابهایتان در وجود خودتان است. تنها کاری که باید بکنید این است که نگاه کنید، گوش بدهید و اعتماد کنید.
قانون دهم : خیرخواه همه باشید تا به شما نیز خیر برسد.
بنام خدا
درویشی تهیدست از كنار باغ كریم خان زند عبور میكرد.
چشمش به شاه افتاد با دست اشارهای به او کرد.
كریم خان دستور داد درویش را به درون باغ آوردند.
كریم خان گفت: این اشارههای تو برای چه بود؟
درویش گفت: نام من كریم است و نام تو هم كریم و خدا هم كریم. آن كریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟
كریم خان در حال كشیدن قلیان بود؛ گفت چه میخواهی؟
درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است.
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان را بفروخت. خریدار قلیان كسی نبود جز كسی كه میخواست نزد كریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سكه كرد و قلیان نزد كریم خان برد...
روزگاری سپری شد. درویش جهت تشكر نزد خان رفت.
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به كریم خان زند كرد و گفت: نه من كریمم نه تو. كریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول كرد و قلیان تو هم سر جایش هست !!!
سخن روز : اگر کسی ترا آنطور که میخواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد...مارکز
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 29 بهمن ماه
بنام خدا
راهبه ای در یک صومعه بسیار منطقی فکر میکرد و به همین سبب به خواهر منطقی معروف شده بود. شبی باتفاق راهبه دیگری به صومعه مراجعت میکردند که متوجه شدند مردی آنها را تعقیب میکند. دوستش پرسید چی فکر میکنی؟ گفت منطقی است که فکر کنیم او در صدد است به ما تجاوزکند. دوستش گفت حالا چیکار کنیم؟ گفت منطقی است که از هم جدا شیم، هر دوی ما را که نمیتواند تعقیب کند. جدا شدند و دوستش سراسیمه خود را به صومعه رساند در حالیکه مردک بدنبال خواهر منطقی رفت بعد از مدتی خواهر منطقی هم وارد شد، و ماجرا را تعریف کرد. گفت مردک به من نزدیک شد و من منطقی دیدم که دامن خودم را بزنم بالا دوستش پرسید او چی کار کرد؟ گفت او هم شلوار خود را کشید پایین. پرسید خب، بعدش چی شد؟ گفت خب، نتیجه منطقی این شد که من با دامن بالا زده خیلی سریع تر میتوانستم بدوم تا اون که شلوارش پایین بود و به این ترتیب تونستم از دستش در برم بیام اینجا!
خلاصه تصاویر تست مانکن زیر از ایران خودرو لو رفته جالب است …
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
برداشتهای غیر مجاز، ريشهكني، خشکسالی، چرای بیش از اندازهي دام و ... از شوندهاي(:دلايل) نابودی رویشگاهها كرفس كوهي است. اين روزها تنها جايي كه كرفس كوهي، توان روييدن داشت در روستاي «چين» در استان چهارمحال و بختياري هم راهي تا نابودي ندارد. |
بنام خدا
نگاه نو به تناسب اندام، توجه به نشانه «برج ها» و وارد کردن آن ها در تمرینات ورزشی است. حتی اگر شما با این عقیده موافق باشید که اجرام آسمانی میتوانند تصمیمات و اتفاقات زمینی را از قبل خبر دهند، اما تأثیر آن ها روی تناسب اندام کمیغیر معقول به نظر میرسد. اما استفاده از طالع بینی دید تازه و جدیدی را به تمرینات ورزشی میبخشد و میتوانید با توجه به نشان مخصوص ماه خود، ورزش مخصوص تان را انجام دهید.
برج فروردین (حمل)
نشان ویژه: بلند همتی و جاه طلبی
عضو تأثیرپذیر: سر
حرکت ورزشی ایده آل: حرکات بدنسازی با دستگاه به صورت کاملاً فشرده و حرکات کششی.
فروردینی های پر انرژی و هدفمند میتوانند در رقابت ها پیروز شوند و نتیجه بگیرند. مثلاً کیک بوکسینگ ورزش محبوب برج حمل است چون از رقابت و به کارگیری استراتژی در آن لذت میبرند.
برج اردیبهشت (گاو)
نشان ویژه: استواری و استحکام.
عضو تأثیرپذیر: گردن
حرکت ورزشی ایده آل: بدنسازی با دستگاه، حرکات قدرتی ساده و حرکات کششی.
متولدین برج حمل راحت طلب هستند و به همین دلیل از روابط پیچیده یا وسایل خیلی مجلل پرهیز میکنند و به جای آن ترجیح میدهند ساده رفتار کنند و سرشان در کار خودشان باشد.
دو سرعت، دراز- نشست و برخی حرکات ایستاده کششی این افراد را سرحال میآورد.
معمولاً نخستین جایی که با انجام این حرکات منقبض میشود و به آن فشار میآید گردن است پس مراقب باشید منطقه حساس را فشار ندهید.
برج خورداد (جوزا)
نشان ویژه: کنجکاوی
عضو تأثیرپذیر: شش ها
حرکت ورزشی ایده آل: مدیتیشن و حرکات ورزشی که بدن را با روح مرتبط کند.
با ذهنی پراکنده و فعال، متولدین جوزا نیاز بسیار زیادی به انگیزه و محرک دارند.
پیاده روی و گپ زدن با دوستان، طبیعت اجتماعی این افراد را ارضا میکنند (و باعث عملکرد بهتر شش ها میشود) یا راه رفن روی تریدمیل در حال گوش کردن به موسیقی مورد علاقه، تا مغز شلوغ شما را کمیآرام کند. البته حواستان باشد حرکات آرام آخر ورزش را فراموش نکنید، آرام شدن برای شما ضروری است.
برج تیر (خرچنگ)
نشان ویژه: حساسیت
عضو تأثیرپذیر: شکم
حرکت ورزشی ایده آل: حرکات سبک، بدنسازی با دستگاه به طور منظم.
سرطان نشانی حساس و سخت گیر است که حرکات ورزشی نرم و سبک را ترجیح میدهد. میتوانید بین شنا و دوچرخه ثابت در محیطی آرام یکی را انتخاب کنید.
سرطان به شکم حکمرانی میکند، پس حرکات کششی و قدرتی مربوط به آن را زیاد انجام دهید تا احساس خوبی داشته باشید.
برج امرداد (شیر)
نشان ویژه: شکوه و جلال
عضو تأثیرپذیر: قلب
حرکت ورزشی ایده آل: یوگا قدرتی و هماهنگ کردن آن با هدف کوچک کردن شکم، ران و باسن.
افراد متولد برج اسد ژیمناستیک و بدنسازی دوست دارند، هر چه تعداد آینه ها بیشتر باشد، بهتر است.
اما آنها محیط تمیز و سالم را میپسندند پس آنها را در سالن ورزشی یا اتاق بدنسازی را بدبو نمیتوانید پیدا کنید.
یوگای قدرتی دقیقاً با علاقه وافر این برج به حرارت، جور در میآید و این هماهنگی بدن شما را در بهترین حالت ممکن قرار میدهد.
برج شهریور (سنبله)
نشان ویژه: هوش و فراست
عضو تأثیرپذیر: دستگاه گوارش
حرکت ورزشی ایده آل: پیاده روی قدرتی و حرکات ناحیه شکم
سنبله سخت گیر بسیار وسواسی و مشکل پسند است. متولدین سنبله از سالن های ورزشی کثیف متنفرند و بیشتر، ورزش هایی را ترجیح میدهند که در هوای آزاد باشد.
پیاده روی های سریع و طولانی مدت، سوخت و ساز بدنتان را بالا میبرد و قدرت تفکرتان را تقویت میکند.
حرکات ورزشی ناحیه شکم و برخی حرکات یوگا باع میشود سم ها از بدن خارج شوند و دستگاه گوارش تقویت شود.
برج مهر (ترازو)
نشان ویژه: سازگار
عضو تأثیرپذیر: کمر
حرکت ورزشی ایده آل: طناب زدن
معمولاً متولدین مهرماه نیازی به کاهش وزن ندارند و بیشتر، وزن شان را متعادل نگاه میدارند.
انجام حرکات ورزشی ناموزون آرامشتان را تهدید میکند.
مثل کلاس های بدنسازی که همیشه شما موقع اجرای حرکات، قدم هایتان را گم میکنید و گیج میشوید.
حرکت هایی نظیر شکل روبه رو برای کمرتان مفید است و مناسب حالتان میباشد.
حرکات موزون هم با طبیعت و ذات شما سازگار است.
برج آبان (عقرب)
نشان ویژه: قوی و مشتاق
عضو تأثیرپذیر: اندام های تولیدمثل
حرکت ورزشی ایده آل: مجموعه ای از حرکات ورزشی قدرتی
عقرب ها طالب شور و اشتیاق بسیار زیادی هستند یعنی هیچ ورزشی را تا عرق شان درنیاید، کامل نمیدانند.
تمرینات ورزشی مثل کوهنوردی، یوگا قدرتی و تمرینات دسته جمعی، میزان اندورمین را همان طور که دوست دارید بالا میبرد.
برج آذر (قوس)
نشان ویژه: ماجراجویی
عضو تأثیرپذیر: ران
حرکت ورزشی ایده آل: تمرینات روباز، کوهنوردی.
متولدین «قوس» یک ذخیره بسیار بزرگ انرژی دارند و عاشق ورزش های روباز هستند.
پیاده روی، صخره نوردی، اسکی روی آب و روی برف تماماً ورزش هایی هستند که نیازها و احساساتتان را پاسخ میدهند و باعث ترقی و افزایش حس ورزشکاری تان میشود (البته ران هایتان را هم قوی و کشیده میکند).
اگر شرایط برای ورزش های خارج از سالن فراهم نبود میتوانید به سراغ کوهنوردی بروید.
برج دی (جدی)
نشان ویژه: ورزیده و ماهر
عضو تأثیرپذیر: زانوها
حرکت ورزشی ایده آل: بالا رفتن از پله، یوگا
متولدین برج جدی دریافته اند که اصرار و ممارست، نتیجه بخش خواهد بود.
دوست دارید در همه زمینه ها فعالیت کنید، پس بدنسازی با دستگاه مثل دستگاه پله برایتان بسیار مناسب است.
یوگا هم برای افزایش دقت تان بسیار مفید است.
این ورزش ها باعث تقویت ماهیچه ها و عضلات دور زانو میشود.
برج بهمن(دلو)
نشان ویژه: خیال پردازی
عضو تأثیرپذیر: ساق پا
حرکت ورزشی ایده آل: هر نوع ورزشی خارج از قاعده و تکرار
از دستور دادن به دلوی ها بپرهیزید چرا که از دستور شنیدن متنفرند.
بهتر است همه چیز را به صورت انتخابی به آنها بگویید. متولدین دلو عجیب و غریب هستند.
مثلاً ممکن است به عنوان ورزش، لی لی بروند و واقعاً هم این کار را میکنند تا اینکه پرش را الگوی دیگران کنند.
پس از آن سراغ کار دیگری میروند.
البته از کلاس های ورزشی شلوغ هم به شدت دوری میکنند.
بهتر است قبل از انجام حرکات مربوط به ساق پا، حتماً مچ پا و قسمت های دیگر آن را کاملاً گرم کنید و بیشتر از حد توان تان هم وزنه نزنید.
برج اسفند(ماهی)
نشان ویژه: ایده آلیسم
عضو تأثیرپذیر: پا
حرکت ورزشی ایده آل: تنفس یک در میان با سوراخ های بینی، شنا و یوگای سبک و ملایم
قبل از هر چیز متولدین برج حوت نیاز به محیط ورزشی آرام و ساکت دارند، بدون ساعت، مربی پر سر و صدا و هرگونه تجهیزات دست و پاگیر و مزاحم.
نشان ماهی، عاشق آب است پس بهترین پیشنهاد برای اسفندی ها انواع و اقسام ورزش های آبی است.
تنفس یک در میان و متناوب سوراخ های بینی باعث آرام شدن ذهنتان میشود، در حالی که حرکات نشسته یوگا، نرمش و انعطاف پذیری بدنتان را حفظ میکند و پاها را استراحت میدهد.
بنام خدا
روز۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) به عشقمان تبریک بگوییم یا ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) ؟
منوچهر ارغوانی - چند سالی است که ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک ، شکلات و … در کشورمان باب شده است . اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا پوشیدنی است، فقط می دانند که در این روز باید برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند.
تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند
۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) را به عشقمان تبریک بگوییم یا ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) را؟
ولنتاین چیست؟
در قرن سوم میلادی که مطابق می شود با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام کلودیوس دوم . کلودیوس ، عقاید عجیبی داشت، از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد؛ از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند. کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (ولنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبر دار می شود و دستور می دهد که ولنتاین را به زندان بیاندازند. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق با قلبی عاشق اعدام می شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می دانند
و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق.
اما متاسفانه و با کمال تعجب، ایرانیان ِ امروز، با بیش از چهارهزارو پانصد سال تمدن، برگزاری جشنها و مناسبتهای بیگانه را نشانه ی تمدن و فخر می دانند! همه اسم "ولنتاین" را شنیده اند و مراسم آن را مانند سایر بیگانگان بجا می آورند، ولی تا به حال اسم "سپندارمذگان" به گوششان هم نخورده است .
"سپندارمذگان" چیست؟
در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) بوده است. این روز در تقویم زرتشتی مصادف است با پنجم اسفند ماه و در تقویم جدید ایرانی، که شش ماه اول سال سی و یک روز حساب میشود، شش روز به جلو آمده و دقیقا مصادف میشود با ۲۹ بهمن، یعنی چهار روز پس از روز ولنتاین فرنگی. زرتشیان جشن سپندارمذ (سپندارمذگان – روز زن و روز زمین) را هرساله در پنجم اسفند ماه برگزار میکنند.
در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب میکردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. بهعنوان مثال روز اول «روز اهورامزدا»، روز دوم، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم «سپندارمذ» بوده است.
"سپندارمذ" لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان "سپندارمذ" را بهعنوان نماد عشق میپنداشتند. پسوند "گان" هم به معنی "جشن" است، و در نتیجه "سپندارمذگان" به معنی "جشن سپندارمذ" (جشن روز زن و زمین) است.
"سپندارمذگان" جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا میکردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه میدادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت میکردند. جشن "سپندارمذگان" یا "اسفندگان"، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده است.
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
برگرفته از مقاله هاي گوناگون
بنام خدا
شماره تلفن 191
اگر خدای نکرده خیلی فوری نیاز به داروخانه پیدا کردید و به خاطر این که هول شده اید مغزتان قفل کرد و هیچی یادتان نیامد، این تلفن حسابی به دردتان می خورد. 191 با پرسیدن منطقه ای که در آن هستید، برایتان نام و نشانی همه داروخانه های نزدیک را می خواند...
بنام خدا
- سلام حاج آقا
-سلام علیکم و رحمه الله و برکات برادر . خسته نباشید . خدا قوت ان شاالله . الله اکبر.
-ببخشید حاج آقا شما چند تا فرزند دارید؟
- بسم الله الرحمن رحیم ..... دو تا , یه دختر یه پسر
- شغل
- مداحی . نوحه خونی . فروش البسه روحانیون و طلبه ها . مدیریت خانه عفاف.
-تعداد همسر ؟
- 55 تا
- بله!؟!؟!؟!؟!؟!؟! ببخشید بچه هاتون زن زاییدن یا زناتون بچه زاییدن؟!
- 54 تا صیغه یک نفر هم نکاح.
- صحیح .
- وقت نمازه برادر امری با من نیست؟
- نه متشکرم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکات
-------------------
اصفهان
- سلام
-سلام دادا
- شما چند تا فرزند دارید؟
- سی و سه تا
- چند تا دختر چند تا پسر ؟
- همش پسرس دادا
-تحصیلات؟
- دکترای متالوژی گرایش ذوب آهن .
-شغل؟
- برج ساز .
- وسیله نقلیه دارید؟
- بله . یه ژیان دارم
------------------------
زاهدان
- سلام
-شلام
- شما چند تا فرزند دارید؟
- شی و هفتا داشتم الان شه تاش مونده!
- جان!؟!؟!؟ منظورتون چیه!؟!؟؟!
- شی تاشون تو درگیری با نیرو انتظامی کشته شدن!
- متاسفم . حالا باقیمانده چندتا دختر و چند تا پسر؟
- شه تا دختر
- شغل ؟
- مامور نیروی انتظامی . شتاد مبارزه با مواد مخدر
-بسیار عالی!!!
----------------------
- سلام
- السلام علیک!
- شما چند تا فرزند دارید؟
-خمسه عشره واحد (51 عدد)
- چند تا دختر چند تا پسر!؟
- اربعه عشره ذکور(40 تا پسر) آمار دخترام هم به تو لامربوط !!!!
-متشکرم!!! خدانگهدار
- فی امان الله
-----------------------
- سلام
-سلام کاکو
- شما چند تا فرزند دارید؟
- سه تا کاکو
- تعداد دختر و پسر ؟
- سه تاش دختره کاکو
- شغلتون ؟
- لوازم آرایشی بهداشتی میفروشم کاکو.
- در آمد متوسط ماهانه؟
- 15 میلیون تومن در ماه کاکو.
- ببخشید شما خلبان هستید یا کاسب!!!!!؟؟؟؟
- نه جون کاکو من کاسب لوازم آرایشی هسم
-------------------------------
جنوب تهران
- سلام
- کرتیم
- شما چند تا فرزند دارید؟
- 4 تا دختر 6 پسر جمعا 12 تا .
- شغل
- فروش بیل و کلنگ یه باشگاه بدنسازی هم دارم !
- تحصیلات ؟
- سیکلم
- متشکرم
-زد زیاد
-------------------------
- سلام
-سلام ولک
- شما چند تا فرزند دارید؟
- به تو چه کوکا!!!
-ای بابا ! آقا من مامور آمار هستم!
-خو کوکا منم مامورم !
-کارتتون لطفا
-خودت کارتت لطفا!!
- آقا اصلا شما بچه داری!؟!؟
- نه کوکا تموم کردیم!
-آقا یه جواب درست حسابی بدین
-باشه ولک بپرس
چند تا بچه داری ؟
اونش دیگه به تو مربوط نیست ولک
--------------------------------------
قزوین
- سلام
- به به سلاااام پیسر گلم؛ بیفرما تو
- خیلی ممنون - شما چند تا بچه دارین
- حالا چرا دم در، بیفرما تو کسی خونه نیست
- نه مزاحم نمیشم، فقط بگین چند تا بچه دارین
- چرا نمیائی تو خودت بشماری، تعارف میکونی ها
- نه متشکرم در حین انجام وظیفه هستم
- 6 تا
- چندتا پسر چند تا دختر
- حالا میومدی تو یه چائی میخوردیم
- خیلی ممنون
- همش پیسره
- متشکرم - فعلا خدافظ
- بند کفشت بازه مهندس
- باشه سر کوچه میبندم
------------------------------------------------
اردبیل
- سلام
- نه منه ؟ (چی کار داری)
- سرشماري اوچون گلميشم (برای سر شماری اومدم)
- ها !
- سرشماری، آمارگیری، چند تا سوال دارم
- خودیش خونه نیست
- شما چندتا بچه دارین ؟
- سنه نه ؟ (به تو چه مربوطه)
- سرشماری ماموريم (مامور سرشماریم)
- كپك اوغلی ايت جهنمه بلی نن ور رام پخون چيخار (گم شو پدرسگ تا با بیل نکشتمت(
- چرا حول میدی ؟ دارم میرم خوب
- ......
بنام خدا
فائقه آتشین ملقب به گوگوش در ۱۸ بهمن ۱۳۲۹ در خیابان سرچشمه تهران از پدر و مادر آذربایجانی که از مهاجران آذربایجان شوروی سابق بودند متولد شد.
در سن دو سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند . گوگوش یک برادر تنی کوچکتر داشت که در سن ۲۴ سالگی براثر رماتیسم قلبی درگذشت و سه برادر ناتنی از پدرش و یک برادر و یک خواهر ناتنی از مادرش که پس از جدایی با یک مرد کلیمی ازدواج کرده بود دارد. در همسایگی آنها یک خانواده ارمنی زندگی می کردند که او را از کودکی با نام گوگوش صدا می زدند ، با اینکه گوگوش اسم مردانه ارمنی است اما این اسم برای همیشه ماندگار شد و بعدها که اوکار هنری را شروع کرد همین نام را روی خودش گذاشت.
اقتـضای طبیـعت
هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند ...
هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند !
با این وجود مرد هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند !
مردی در آن نزدیکی به او گفت : چرا از نجات عقربی که مدام نیش میزند دست نمیکشی ؟!
هندو گفت : عقرب به اقتضای طبیعتش نیش میزند. طبیعت عقرب نیش زدن است و طبیعت من عشق ورزیدن ...
چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب نیش زدن است دست بکشم ؟!
هیچگاه از عشق ورزیدن دست نکش همیشه خوب باش حتی اگر اطرافیانت نیشت بزنند ...
بنام خدا
بنام خدا
سپندارمزگان(29 بهمن) یا والنتاین؟!
شوربختانه چندیست که مردم ایرانزمین برگزاری جشن ها و آیین های بیگانه را نشانه ی پیشرفت, تمدن و فرهنگ می دانند و آرام آرام شاهد برپایی جشن کریسمس و والنتاین و... در کشوری هستیم که خود از هزاران سال پیش تاکنون پیشگام در این گونه مراسم و آیین ها بوده است. امروز به آرامی آراستن درخت کریسمس جای سفره ی هفت سین و خوان جشن مهرگان را می گیرد و یا «والنتاین» جای «سپندارمزگان» را یا کریسمس جای نوروز را. امروز آرام آرام, واژگانی چون hi , time , by , ok , sorry , Thanks , Merci جای واژگانی چون درود, زمان, بدرود, ببخشید!, سپاس را می گیرند!
این وادادگی فرهنگی بی گمان به انگیزه ی نداشتن آگاهی کافی جوانان از فرهنگ کهن, اصیل و با شکوه ایران است. بیگفتگوست که اگر جوانان و مردم از ریشه های جشن هایی چون جشن "شب چله, جشن سپندارمزگان, جشن مهرگان, جشن تیرگان, جشن نوروز, جشن سده, جشن چهارشنبه سوری و..." آگاه بودند هیچگاه به سراغ آیین های غیر ایرانی نمی رفتند!
برای نمونه جشنی به نام والنتاین (Valentine ) در روز 25 بهمن ماه (14 فوریه) چند سالیست چنان در میان ایرانیان گسترش یافته که در این روزها فروشگاه های کالاهای لوکس و کادویی نیز به گونه ای هماهنگ رنگ و بویی دیگر میابند. از هر کس درباره ی این جشن بپرسید, به سادگی داستان پادشاه رومی کلودیوس را بازخواهد گفت که: «کلودیوس بر این باور بود که, سربازهای مجرد سربازهای توانمند و بهتری هستند! بنابراین سربازان رومی را از هر گونه پیوند زناشویی بازمی داشت. در این میان کشیشی به نام والنتیوس(=والنتاین) پنهانی سربازان رومی را با دختران مورد نظرشان عقد می کرد. سرانجام او به زندان افتاده و در زندان دلباخته ی دختر زندانبان می گردد و در پایان نیز او را به جرم عاشقی به دار می آویزند و از آن پس, این روز را به یاد او گرامی می دارند و روز عشاق نامیده اند!»
آیا براستی این داستان و افسانه ی آشفته و بی سر و ته, دَرخور تبدیل شدن به نماد عشق و دلدادگی در میان ایرانیان با آن فرهنگ و شهریگری کهن است؟! آیا با بررسی و تیزنگری در آداب و آیین کهن ایرانی/آریایی نمی توان نمادی زیباتر, خردمندانه تر و کهن تر را از دل فرهنگ سترگ ایرانی بیرون کشید؟
بی گمان چنین خواهد بود. همانگونه که اروپاییان تحت تاثیر آیین کهن و دست کم 8 هزار ساله ی آریایی/میترایی به دروغ و با شیوه ای زیرکانه توانستند زادروز حضرت مسیح را با زادروز مهر/میترا یکی کرده و آیین هایی چون : فدیه, نیاز, روزه, رستاخیز, حساب و میزان, دوزخ و برزخ و... نیز مراسم و آدابی چون عشا ربانی, غسل تعمید, ناقوس زدن و نوازندگی به هنگام نیایش را از آیین مهر ِ ایرانی وام بگیرند, بیگفتگوست که در فرهنگ کهن ایران می توان به جایگزینی دَرخور برای جشن تازه از ره رسیده و بیگانه ی والنتاین برخورد.
نخست باید گوشزد نمود که در ایران باستان هر 30 روز ماه, برای خود یک نام ویژه داشتند. برای نمونه: روز یکم هر ماه «اورمزد», روز دوم هر ماه «بهمن», روز شانزدهم هر ماه «مهر» بود که هر زمان, نام ماه جاری با روز آن یکی می گشت, آن روز را جشن می گرفتند. برای نمونه: مهرروز از مهرماه, جشن مهرگان(16 مهر) و یا بهمن روز از بهمن ماه جشن بهمنگان(2 بهمن) و... چنین بود که ایرانیان همواره هر ماه در یک محیط خانوادگی و به دور از هرگونه کژروی, گردهم آمده و با این کار روح شادی و شادابی و همبستگی را گسترش می دادند.
با این پیش زمینه و روشنگری کوتاه, به سراغ جشن اسپندگان/سپندارمزگان می رویم. روز پنجم هر ماه در ایران باستان «سپنته آرمئیتی» یا «سپندارمز» نام دارد. پس بنابراین, در آیین کهن ایران, روز پنجم از اسفندماه جشنی برپا می گردد به نام جشن «اسپندگان» یا «سپندامزگان».(امروزه با توجه به وجود شش ماه 31 روزه در گاهشماری کنونی, این جشن در روز 29 بهمن ماه بگزار می گردد)
ویژگی این جشن است که به نام «سپنته آرمئیتی» یا فروزه ی از خود گذشتگی و فروتنی و مهر بی پایان ، مزین است. این روز با زمین در پیوند سَرراست و زمین نشانی از عشق, دلدادگی و فروتنی است. زمین در فرهنگ کُهن و پُربار ایرانی نمادی از عشق و دلدادگیست. در این روز رسم بر این است که زنان به شوهران خود هدیه پیشکش کرده و مردان نیز زنان و دختران را گرامی داشته و به آنها هدایایی پیشکش کنند.
پس همانگونه که آشکار شد, ایرانیان خود هزاران سال پیش از دیگر ملتها, آغازگر و بنیانگزار چنین مراسمی بودند و برگزاری آیین های بیگانه و تازه از ره رسیده ی غربی, نشانی از ناآگاهی و خودباختگی فرهنگیست. آشکار است کشور و ملت ایران با شهریگری بیش از 8 هزار سال, نیازی به وام گیری نابخردانه از مراسم و آداب بیگانگان ندارد. تنها بسنده است که به فرهنگ کهن و اصیل ایرانی رجوع و با آن آشنا گردیده و در راه زنده سازی آنها بکوشیم.
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 26 بهمن ماه
بنام خدا
یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند :
از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود و اینکه این کیسه ها را برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کنند.
همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند و آن را به کس دیگری واگذار نکنند...
وزراء از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کیسه ای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند !
وزیر نخست که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه ها و با کیفیت ترین محصولات را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب می کرد تا اینکه کیسه اش پر شد...
اما وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه این میوه ها را برای خود نمی خواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی کند، پس با تنبلی و اهمال شروع به جمع کردن نمود و خوب و بد را از هم جدا نمی کرد تا اینکه کیسه را با میوه ها پر نمود...
و وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات این کیسه اصلا اهمیتی نمی دهد کیسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر نمود !!!
روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران را به همراه کیسه هایی که پر کرده اند بیاورند و وقتی وزیران نزد شاه آمدند، به سربازانش دستور داد، سه وزیر را گرفته و هرکدام را جدا گانه با کیسه اش به مدت سه ماه زندانی کنند...!!!
شما کیسه خود را چگونه پر می کنید ...؟!!
سخن روز : خشم، گرفتن انتقام اشتباه دیگران از خودمان است!! الکساندر پوپ
بنام خدا
شيخ و مريدان
روزی شیخ با مریدان خویش در مجلسی بودندی و شیخ برای آنها از کارهای خارق العاده صحبت مینمودندی! ناگاه مریدی برخواستی به نزد شیخ رفتی، گفت یا شیخ من میتوانم از فاصله 7 قدمی در لیوانی که روبروی شماست بشاشمی!! شیخ فرمود محال است حاضرم با تو 500 سکه شرط ببندم نتوانی!مرید قبول بکردی، 7 قدم فاصله بگرفتی و کار خود آغاز بکردی. ناگهان کنترل از کف بدادی و به همه جا بشاشیدی الا به داخل لیوان!! کنار لیوان، روی مریدان و حتی شیخ نیز بی نصیب نماندی. ولی شیخ شادمان از اینکه شرط را برده گفت باختی، سکه ها را رد کن بیایندی! مرید ابتدا با مرید دیگری پچ پچی کردندی سپس برگشتی و شادمان پانصد سکه را به شیخ دادی! شیخ فرمود:تو هم اکنون 500 سکه باختندی چرا شادمانی بکردی؟مرید بگفتی:با آن مرید هزار سکه شرط بسته بودمی در این مجلس روی همگان بشاشیدمی حتی به روی شما شیخ و نه تنها ناراحت نشوندید بلکه خوشحال نیز بگردید!! شیخ و مریدان چون این را بشنیدندی جامه بدریدندی، به بیایان رفتندی و از خشتک خود را به دار آویختندی