عفونت مجرای ادرار چیست؟
عفونت مجرای ادرار باکتریایی متداولترین نوع عفونت است که مجرای ادرار را تحتتاثیر قرار میدهد. ادرار مایعی است که توسط کلیهها به خارج از جریان خون تصفیه میشود. ادرار معمولاً حاوی نمک و موادزائد است و باکتری در خود ندارد. وقتی باکتری وارد مثانه یا کلیه میشود و در ادرار تکثیر میشود، آنوقت عفونت مجرای ادرار پیش میآید.
بنام خدا
بيچاره مردها كاشكی مثل دايناسورها با افتخار منقرض ميشديم تا اين همه خفت رو نمی ديديم
از طرف يه مرد سابق
بنام خدا
یکی از مریدان شیوانا مرد بازرگانی بود که ورشکست شده بود.
روزی برای تصمیم گیری در مورد یک موضوع تجاری نیاز به مشاور بود.
شیوانا از شاگردان خواست تا آن مرد بازرگان را نزد او آورند.
یکی از شاگردان به اعتراض گفت: اما او یک بازرگان ورشکسته است و نمی توان به مشورتش اعتماد کرد.
شیوانا پاسخ داد : شکست یک اتفاق است. یک شخص نیست!
کسی که شکست خورده در مقایسه با کسی که چنین تجربه ای نداشته است، هزاران گام جلوتر است.
او روی دیگر موفقیت را به وضوح لمس کرده است و تارهای متصل به شکست را می شناسد.
او بهتر از هر کس دیگری می تواند سیاهچاله های منجر به شکست را به ما نشان دهد.
وقتی کسی موفق می شود بدانید که چیزی یاد نگرفته است!
اما وقتی کسی شکست می خورد آگاه باشید که او هزاران چیز یاد گرفته است که اگر شجاعت خود را از دست نداده باشد می تواند به دیگران منتقل کند.
وقتی کسی شکست می خورد هرگز نگوئید او تا ابد شکست خورده است!
بلکه بگوئید او هنوز موفق نشده است...
سخن روز : کسی که اشتباه نکند، پیشرفت هم نمی کند. تدی روزولت
بنام خدا
توصیه های یک روانشناس به خانمها:
وقتی مردی شما رو بخواد، هیچ چیز نمی تونه جلوش رو بگیره!! پس بدانید اگر واسه ازدواج بهانه مشکلات رو میاره، یا شما رو نمی خواد یا هنوز تردید داره که شما کیس ازدواجشید یا دیگری!
وقتی مردی شما رو نخواد، هیچ چیز نمی توونه نظرش رو برگردونه و نگهش داره!!! پس اگه واسه نگه داشتنش مجبورید خیلی وقتا از خیلی چیزا بگذرید یا متوسل به دعا و حاجت شید، بدونید که رفتنیه!! وقتتون رو تلف نکنید! اون حتی بعد از ازدواج با شما نیز، مال شما نیست!
دست از بهانه گیری به جهت رفتار یه مرد بردارید! اونا اصلاً به حرفای شما گوش نمی دن!! این باعث می شه به مرور شما رو یه زن نق نقو یا غرغرو بدونند و وقتی دارید انتقاد می کنید به همه چیز فکر کنند جز حرفای شما! اصولاً اگه از رفتارشون شکایت دارید بهتره بزارید واسه یه فرصت دیگه! زمانی که به عشق شما معترفه و نمی تونه به شما توجه نکنه!
یادتون باشه رفتار آرامتر، همیشه بهتره
هیچوقت خودتون رو برای حفظ رابطه ای که خودتون تشخیص می دید ارزشش رو نداره، تغییر ندید. چون مدتها بعد، زمانی که تغییر کردید و دلتون واسه خودتون تنگ شد، می فهمید شخصی که روبروی شما ارزشش رو نداشته و اون زمان دیگه فرصتی واسه جبران نیست
پیش از اینکه بفهمید واقعاً چه چیزی خوشحالتون می کنه، با کسی ارتباط برقرار نکنید
اگه رابطه شما به خاطر اینکه مردتان آن طور که لیاقتش رو دارید با شما رفتار نمی کنه به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که ارتباط رو به صورت دو دوست معمولی ادامه بدید.
پاگیر کسی که مطمئنید شما رو به حالت تعلیق نگه داشته، نشید
هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکنه اوضاع رو بهتر کنه، تو یه رابطه نمونید. ممکنه حتی یه سال بعد از خودتون دلگیر شید که چرا وقت گذاشتید و اوضاع عوض نشده
از مردانی که پیش از ازدواج با شما، خواستار رابطه جنسی هستند، دوری کنید.
واسه رفتاری که با شما دارند، مرز بگذارید. اصولاً مردها بدون تعریف مرز، پا رو فراتر از اونچه باید می گذارند.
هیچوقت همه چیز رو به مردها نگید، اونا بعدها این اعترافات رو به ضرر و ضد خود شما به کار می برند.
اگه در رفتار مردی تغییر ایجاد شد، این شما نیستید که اونو تغییر دادید، تغییر از درون با گذشت زمان و بالا رفتن سن در اونها ایجاد میشه
او یک مرد است، نه بیشتر و نه کمتر (این رو فراموش نکنید)
اجازه ندهید که مردی هویت و وجود شما رو توصیف کنه
هیچوقت مرد کس دیگری را حتی قرض نگیرید، او که به دیگری خیانت کرده به شما نیز خیانت خواهد کرد. مردها تا همیشه دلباخته کسی هستند که عشق را به آنها یاد داده است، پس تظاهر به علاقه به شما، فقط هوسی زود گذر است.
مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان به آنها اجازه می دهید!!
همه مردها بد نیستند!
هر مصالحه ای دو جانبه است! این را فراموش نکنید. نباید انعطاف فقط از جانب شما باشد. نه گفتن را یاد بگیرید.
شما می توانید بارها دل ببنیدید اگر فراموش نکنید که بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه تازه، به زمان برای فراموش کردن رابطه قدیم نیاز دارید. زمانی برای ترمیم و التیام. تا فراموش کردن مسائل قبلیتان به رابطه تازه فکر نکنید. مقایسه دو فرد شما را در فراموش کردن رابطه پیشین سست می کند. (دل دادگی شما به فرد قبلی و عدم علاقه قلبی به فرد تازه ، از شما داوری بی عدل می سازد)
هیچوقت دنبال کسی نباشید که مکمل شما باشه یک رابطه از دو فرد کـــامل تشکیل می شه، دنبال اونی باشید که مشابه شماست
شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف واسه یافتن بهترین، خوبه. نیازی نیست که با هر کس دوست می شید به فکر ازدواج با اون بیوفتید.
کاری کنید که بعضی وقتا دلش واستون تنگ شه، همیشه در دسترس بودن و تماس برقرار کردن رو فراموش کنید
هیچوقت به مردی که همه آن چیزیهایی که از رابطه می خواهید به شما نمی ده، به طور کامل متعهد نشید.
این مطالب رو واسه بقیه خانمها مطرح کنید. با این کار لبخند بر لبان بعضی می آورید، بعضی را در مورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی ها را آماده می کنید
مردهای عقل کامل همین هستند !!!!
ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودند. طناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت.
باید یکنفر طناب را رها می کرد وگرنه همه سقوط می کردند.
زن گفت من در تمام عمر همیشه عادت داشتم که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم کنم و در مقابل چیزی مطالبه نکنم.
من طناب را رها می کنم چون به فداکاری عادت دارم. در این لحظه مردان سخت به هیجان آمدند و شروع به کف زدن کردند.
شارژ سرطان پوست از طریق کارت !
استفاده از کارت های رمز دار مثل کارت شارژ تلفن همراه، کارت شارژ اینترنت، کارت های قرعه کشی و سایر کارت های از این دست، یکی از الزامات زندگی در عصر ارتباطات است. معمولا در اینگونه کارت ها شماره رمز، برای امنیت بیشتر، زیر یک لایه نازک نقره ای رنگ پنهان می شود. اگر مشتری اینگونه کارت ها بوده اید، حتما لذت خراشیدن این ورقه نازک نقره ای رنگ را تجربه کرده اید، اما...
آیا تابه حال فکر کرده اید که این ورقه نازک که حاوی ماده شیمیایی به نام سیلور نیترو اکسید (Silver Nitro Oxide) است و به آسانی با ناخن خراشیده می شود، می تواند یک تهدید جدی برای سلامت شما باشد؟!
به نقل از پزشکی. نت: بر اساس آخرین پژوهش های موسسه تحقیقات سرطان در آمریکا، این ماده شیمیایی یک ترکیب شدیدا سرطان زا بوده و تماس با آن موجب بروز سرطان پوست می گردد. توصیه پژوهشگران این است که حتی الامکان از خراشیدن این ورقه با ناخن خودداری کرده و برای آشکار شدن رمز روی کارت از وسیله دیگری استفاده کنید. ضمن اینکه پرهیز از تماس با تراشه های نقره ای رنگ سیلور نیترو اکسید نیز توصیه ای است که باید جدی گرفته شود.
بنام خدا
چرا با هم با بی احترامی رفتار میکنیم؟
بعضیها باور دارند که جهان همانی است که باید باشد و ما با تجربه مشکلات زندگی درسهای باارزشی میگیریم و یا اینکه این جهان برنامهای خیلی خیلی بزرگتر و پیچیدهتر از آنچه که کسی بتواند حدس بزند با خود دارد. شاید همه این باورها درست باشند، شاید هم نه.
موقعیت هر چه که باشد، زندگی در سیاره ما همیشه آنطور برنامهریزی شده به نظر نمیرسد. درست است، لحظاتی از زندگیمان با شادی، خنده و زیبایی همراه است. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و بسیاری از این لحظات خوب بخاطر روابطمان با دیگران است.
خیلی وقتها هم هست که اینقدر خوب نیستیم و طوری با هم رفتار میکنیم که اجتماعی بودن ما را زیر سوال میبرد. خیلی وقتها بخاطر متفاوت بودن نژاد، رنگ پوستمان مورد حمله قرار میگیریم، زنان و کودکان مورد تجاوز و آزار قرار میگیرند، به خاطر ترس از اطرافیانمان از کمک به یک غریبه خودداری میکنیم و بیشمار کسانی هستند که در سراسر جهان از گرسنگی و بیسرپناهی رنج میبرند.
باوجود این بیاحترامیها برای همدیگر و تعصباتی که در همه ما ریشه دوانده، اگر به گذشته نگاه کنیم تعجب خواهیم کرد که اکنون رفتار بسیار بهتری نسبت به گذشته که وحشیتر بودیم، با هم داریم.
تجربه انسان در طول تاریخ شدیداً و عمیقاً بیرحمانه بوده است. بعنوان مثال، اگر در ابتدای دوره رنسانس در اروپا زندگی میکردیم و کسی قانونشکنی میکرد، ممکن بود به خاطر آن اندامتناسلیاش را قطع کنند یا رودههایش را از شکمش بیرون بکشند. در زمانی که شکسپیر نمایشنامههایش را مینوشت، برای به خط نگه داشتن مردم جامعه، سرها قطع میشدند. در زمان رومانها، یکی از سرگرمیهای اصلی تماشای آدمهایی بود که توسط شیرها خورده میشدند. بنابراین، باوجود قساوت ناگفتنی و وحشتناک در عصر کنونی ما، باز هم متمدنتر از گذشته شدهایم.
اما باوجود اینکه میدانیم نسبت به گذشته با هم مهربانتر شدهایم، به نظر میرسد که برای غلبه بر بیزاری و ناسازگاریهایمان، نیاز به تکامل بیشتر داریم تا بتوانیم همیشه با احترام و مهربانی با هم رفتار کنیم.
اما چه چیز دلیل این بیاحترامیهای همیشگی نسبت به یکدیگر است؟ چه چیزی اینقدر انزوا، تنهایی و جدایی ایجاد میکند، طوریکه آنهایی که متفاوت از ما به نظر میرسند را دشمن خود میبینیم؟ چرا با این همه بیزاری و بیاحترامی با هم رفتار میکنیم؟ آیا به این دلیل است که ترسهای درونیمان را بر یکدیگر منعکس میکنیم و به جای اینکه بفهمیم این ترس و ناشکیبایی از درونمان ریشه میگیرد، آن را مشکلاتی می بینیم که نیاز به نابودی دارند؟
جون کابات-زین (Jon Kabat-Zinn) استاد مدیتیشن میگوید، "باید یاد بگیریم که چطور فرش خوشآمدگویی را برای نیمه تاریک خود پهن کنیم چون وقتی سرکوبش میکنیم، آن را به دیگران منعکس میکنیم و دچار سندرم ما-و-آنها میشویم: حق با ماست و با آنها نیست، پس باید پیش از اینکه آنها ما را بکشند، ما آنها را بکشیم."
این خیلی مهم است، زیرا تا زمانیکه برای از میان برداشتن دشمنانمان و اطمینان از بقای خود، همدیگر را میکشیم، به زمانی منتقل میشویم که چنین جنگهایی برای ادامه وجود نوع انسان مضر است و به زوال انسان کمک میکند. برای اینکه بر اکثر مشکلات و مسائلی که با آنها سروکار داریم، چه اجتماعی، چه محیطی یا جهانی، غلبه کنیم، باید بر تعصبات خود پیروز شده و در کنار هم و با هم تلاش کنیم نه در مقابل همدیگر.
گنگاجی (Gangaji)، مربی معنوی در کتاب خود مینویسد: "به نظر من میرسد که ما در آستانه یک جهش تکاملی قرار داریم و آنچه که آن را وضعیت انسان مینامیم چیزی است که دیگر غیرمرسوم است. در گذشته وقتی برای یک تکه غذا یا سرپناه با هم میجنگیدیم، مفید به نظر میرسید. شاید این منیتها در ما ریشه دوانده باشد. اینکه میگوییم اول قبیله من، اول ملت من. و با این ترس که ممکن است چیزی از ما گرفته شود، به دیگران حمله میکنیم. اما میتوانیم دنیایی هماهنگ و توام با همکاری داشته باشیم طوری به هم نگاه کنیم که برای بقا به یکدیگر نیاز داریم. قبلها برای تضمین بقای خود باید بر یکدیگر غلبه می کردیم، اما امروز باید طریقهای کاملاً جدید از ارتباط را کشف کنیم و برای کشف آن به همدیگر نیاز داریم."
نظر شما چیست؟
مجله سلامت و پزشكی
5 اشـتـبـاه جـنـسـی مـردان
مردها معمولا فکر میکنند همهچیز را درباره رابطه جنسی با زنان میدانند اما دایرهالمعارف جنسی که شما در مغزتان دارید، ممکن است حاوی خطاها و نقصهای اساسی درباره امور جنسی زنان باشد، خطاهایی که ممکن است به اشتباهات جنسی بینجامد....
5 نکتهای که در زیر میآوریم از مشکلات شایع مردان در روابط جنسی است:
مقایـسه خـودرو در بـازار ایـران با بـازار آمریـکا
با قیمت 15 تا 20 میلیـون تومان
اگر در ایران با صرف ۱۵ تا 20 میلیون تومان پول قصد خرید خودرو داشته باشید، به سراغ چه خودرویی می روید ؟ یک ایرانی با چنین بودجه ای گزینه هایی نظیر 206 تیپ 6 و 206 صندوق دار V9، سمند ال ایکس، پژو پارس، چری ویانا دوگانه سوز، لیفان، فیات سی ینا، فولکس واگن گل و هیوندای ورنا را می تواند انتخاب کند ... حال ببینیم در بازار کشوری مانند آمریکا با صرف این بودجه چه خودرو هایی و با چه کلاسی (سدان، هاچ بک، ...) می توان خرید :
Kia Spectra
مدل: 2009 - کلاس: سدان - موتور: 1.8 لیتر ( 124 اسب بخار)
مصرف سوخت : ( شهر: 10.6 جاده: 7.8 ) - قیمت پایه(دلار) : 14550
بنام خدا
9 روش برای تصمیمگیری درست
چشمانداز مغز ما محل منطقی نیست.
ما هنوز هم همان مغز عصر حجری پیشینیانمان—حجمی از احساسات، خاطرات ناقص و یک محدوده توجه کوتاه—را داریم. مغز ما هیچوقت همه حقایق برای گرفتن تصمیم "ایدآل" را در خود ندارد. از اینجا داستان بدتر میشود. حتی گاهی بدون اینکه بدانیم تصمیم میگیریم. وقتی دانشمندان علوم اعصاب فعالیت مغز را در طول یک آزمایش تصمیمگیری ساده بررسی کردند، متوجه شدند که افراد معمولاً 10 ثانیه قبل از اینکه آگاه شوند تصمیم گرفتهاند، تصمیم میگیرند.
چطور میتوانیم امیدوار باشیم که تصمیم درست گرفتهایم؟
در واقعیت وضعیت به این بدی نیست، ما هر روز تصمیماتی در زندگیمان میگیریم. دنیا تغییر میکند و احساس میکنیم که کنترل آن را به دست داریم.
خوشبختانه علم اعصاب و روان ما را از نواقص و کمبودهای مغز انسان آگاه کرده است. با دانستن این ضعفها، میتوانید از یک استراتژی ساده برای غلبه بر آنها استفاده کنیم.
9 راه برای تصمیمگیری درست
1. به غریزه خود توجه کنید اما اجازه ندهید بر شما ریاست کند.
ما به یک دلیل غرایزمان را رشد دادهایم—آنها واقعاً خوب عمل میکنند. توانایی گرفتن یک تصمیم سریع برای پیشینیان عصر حجری ما میتوانست تفاوت خورده شدن توسط یک ببر وحشی یا شکار آن ببر باشد. اما اخیراً با چند ببر روبهرو شدهاید؟ واقعیت این است که در این عصر دیگر نیازی به اینگونه تصمیمات سریع نیست اما باز هم نمیتوانید دست از گرفتن این تصمیمات بردارید. با آن مقابله نکنید اما به آن هم بسنده نکنید. از خودتان بپرسید "چرا این فکر را کردم؟" یا "چرا چنین احساسی داشتم؟"
2. گزینههایتان را لیست کنید.
مغز قدرتمندترین کامپیوتر موجود است اما قادر به انجام چند کار همزمان نیست. دشوار است که بیشتر از 7 فکر مختلف را در یک زمان در ذهنتان داشته باشید و غیرممکن است که بتوانید روی دو مورد از آن به طور همزمان تمرکز کنید. دلیل اینکه وقتی موقع رانندگی با تلفنهمراه صحبت میکنیم، تصادف نکرده و ماشینمان را داغان نمیکنیم این است که میتوانیم خیلی سریع تمرکز روی کارها را تغییر دهیم—اما خیلی کندتر و بیدقتتر از زمانیکه هرکدام را به تنهایی انجام می دادیم. برای تصمیمی که میخواهیم بگیرید، همه انتخابها و گزینههای موجود را لیست کنید، آن را بیرون ذهنتان بکشانید و زمانی را به بررسی هر کدام به تنهایی اختصاص دهید.
3. پرسشها را بازنویسی کنید.
میدانید برای اینکه یک دانشمند تمامعیار باشید به چه چیزی لازم است؟ گرفتن نمرات عالی یا به خاطر سپردن چیزها کافی نیست. مهم این است که سوالات درست بپرسید. هر مشکلی که دارید، سعی کنید آن را به سه یا چهار شکل مختلف بنویسید. اینکه خودتان را مجبور کنید به طرق مختلف به آن مشکل نگاه و فکر کنید باعث میتوانید بتوانید راهکارهای متفاوتی نیز پیدا کنید.
4. تاریخ را پیشبینی کنید.
حافظه ما آنقدرها که تصور میکنیم خوب نیست و درنتیجه یادمان نمیماند که چقدر ممکن است بد باشد. همین حافظههای انتخابی است که باعث میشود یادتان بماند امروز با چه کسی حرف زدید اما یادتان نیاید که چهارشنبه هفته پیش صبحانه چه خوردید. استفاده از تاریخ برای گرفتن تصمیم نیازمند این است که به خاطر بیاوریم دفعه قبلی که در موقعیتی مشابه بودیم چه اتفاقی افتاد. کند پیش بروید و خاطرهتان را خوب بررسی کنید—نباید فقط پیروزیهایتان را به خاطر سپرده باشید و شکستها را فراموش کرده باشید.
5. به خاطر داشته باشید که زمان طرف شماست.
تلاش کنید خودتان را از احساسات آن لحظه دور کنید. البته انجام فوری این کار غیرممکن است اما بهترین راهکار این است که بین زمان حال و زمانی که میخواهید تصمیم بگیرید کمی فاصله بیندازید.
6. این را یک آزمایش ببینید.
مغز انسان جداشده نیست—برای عمل کردن در موقعیتهای اجتماعی با همتایان خود طراحی شده است. حاصل آن این است که زمان و انرژی زیادی را برای کار گروهی و رابطه با دوستانمان صرف میکنیم. تصور کنید که قرار است برای تصمیمی که میگیرید به شما نمره بدهند و اتوماتیکوار توجه بیشتری به آن میکنید. بنویسید که چرا چنین تصمیمی گرفتید و بعد فکر کنید: "این یک امتحان است. من از پس آن برمیآیم و فرصت دیگری برای تغییر آن ندارم. بقیه قرار است تصمیم من را ببینند و به آن نمره بدهند". اینکار باعث میشود بیشتر به چرای تصمیمی که میگیرید فکر کنید و برنامهها و دیدگاههای ضعیف را کنار بگذارید.
7. دانش عمومی نیست.
زمانهای "فراموششده" را پیدا کنید و ببینید چرا آنطور بوده است. همه میدانند که نباید بعد از غذا خوردن شنا کرد اما چرا؟ برای همه همینطور است؟ تصوراتتان را زیر سوال ببرید و قضاوت کنید آیا درمورد شما هم صدق میکند یا خیر.
8. تصمیم را بگیرید.
آیا میخواهید درمورد وضعیت شغلیتان تصمیم بگیرید یا اینکه چه مارک پنیری را برای صبحانه بخورید؟ همه تصمیمات برابر نیستند پس وقتتان را تلف نکنید. لازم نیست برای هر وعده صبحانه قدم 1 تا 9 را دنبال کنید.
9. تصمیم را عملی کنید.
میتوانید تا بی نهایت تصمیمی که گرفتهاید را دوباره و دوباره تحلیل و بررسی کنید. اما بالاخره باید یکجا آن را متوقف کنید. آن را واقعی کنید، یادداشتش کنید. وقتی تصمیمتان بیرون از مغزتان و به دنیای واقعی آمد، مغزتان از بررسی گزینههای مختلف دست کشیده و سراغ کار بعدی میرود.
یادتان باشد چشمانداز مغز ما محل منطقی نیست. شما حتی نباید مغزتان را وادار به دنبال کردن قدم 1 تا 9 کنید. بهترین تصمیمی که میتوانید اینجا بگیرید این است که فقط قدم هایی که دوست دارید را دنبال کنید، آن هم با هر ترتیبی که دوست داشتید. هر کاری که میکنید، رمز گرفتن بهترین تصمیمات در زندگی این است که بخواهید. (مردمان)
بنام خدا
دختری 15 ساله ، نوزادی 1 ساله به بغل داشت... ((مردم)) زیرلب بهش میگفتن فاحشه!
اما هیچ کس نمیدونست که به این دختر در 13 سالگی تجاوز شده بود...!
پسری 23 ساله رو ((مردم)) "تنبل چاقالو" صداش میکردن...
اما هیچ کس نمیدونست پسر بخاطر بیماریشه که اضافه وزن داره...!
((مردم)) زنی 40 ساله رو "سنگدل" خطاب میکردن ، چون هیچ وقت روزا خونه نبود تا با بچه هاش بازی کنه و به کارهاشون برسه ،
اما هیچ کس نمیدونست زن بیوه ست ، و برای پر کردن شکم بچه هاش باید سخت کار کنه!
مردی 57 ساله رو ((مردم)) "بی ریخت" صدا میکردن ،
اما هیچ کس نمیدونست که مرد زیبایی صورتش را در راه حفظ وطنش فدا کرده !
و هرروز مردم و من و تو به اشتباه قضاوت می کنیم...!
موافقین؟!!
سخن روز : هر كس می تواند خودكشی كند، اما هر فردی لياقت ندارد زندگی كند!! مثل یونانی
بنام خدا
روزنامه ها:" ازدواج باعث افزایش طول عمر در مردان می شود."
ـ زن=آب حیات!
***
روزنامه ها:" مردان متاهل کمتر دچار بیماری های مختلف روحی و جسمی می شوند."
- زن= نوشدارو! ( مواظب باشید پس از مرگ سهراب نباشد!!)
***
دکترپوست:" ازدواج و بچه دارشدن باعث بهبود جوشهای غرورجوانی می شود."
ـ ازدواج= کپسول روآکوتان و کرم Rock مجانی!! ( که باید خداد تومان پولشان را بدهید!)
***
رییس جمهور:" با فرزند کمتر مخالفم."
- ازدواج: مشت محکمی به دهان استکبار!
***
روزنامه ها:" افراد متاهل انگیزه بیشتری برای کسب موفقیت پیدا می کنند."
ازدواج= نردبان موفقیت!
***
آمار:" ازدواج از درصدابتلای زنان به بعضی از انواع سرطان می کاهد."
- واکسن سرطان کشف شد!!
***
رییس جمهور:" کشور ما ظرفیت ۱۲۰ میلیون نفر جمعیت را دارد."
- ازدواج= استفاده بهینه از ظرفیت کشور!
***
روزنامه ها:" افراد متاهل کمتر بزهکار می شوند."
- ازدواج= کانون اصلاح و تربیت!
***
راستی چرا ازدواج نمی کنید؟؟؟
آسانترین، راحتترین و ارزانترین وسیلهای که مردم برای رفع خستگی، کسالت و به دست آوردن آرامش از آن استفاده میکنند، آب است. آب درمانی یا هیدروتراپی (HYDROTHERAPY)، یک روش عامه پسند است و بر خلاف اکثر روشهای دیگر، رفع خستگی عضلانی با رضایت و خوشنودی توأم میشود.
هدف هیدروتراپی، خارج کردن سمومی از بدن است که میتوانند موجب درد مفاصل و التهاب شوند. همچنین درمان به روش هیدروتراپی در کنترل بیماریهای مزمن از قبیل روماتیسم مفاصل و استخوانها موثر است.
بنام خدا
A man called home to his wife and said, “Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends.
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:”عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم”
We’ll be gone for a week. This is a good opportunity for me to get that Promotion I’v been wanting, so could you please pack enough Clothes for a week and set out
ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود.این فرصت خوبی است تا ارتقائ شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن
my rod and fishing box, we’re Leaving From the office & I will swing by the house to pick my things up” “Oh! Please pack my new blue silk pajamas.”
ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ، راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار
The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked.
زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد..
The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good.
هفته بعد مرد به خانه آمد ، یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود.
The wife welcomed him home and asked if he caught many fish?
همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه؟
He said, “Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn’t you pack my new blue silk pajamas like I asked you to Do?”
مرد گفت :”بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی؟”
You’ll love the answer…
پاسخ زن خیلی جالب بود…
The wife replied, “I did. They’re in your fishing box…..”
زن پاسخ داد: لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم.
" جملات بسيار زيبا و قابل تامل "
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - فرید شولی زاده : | ||
«مرد در افق تاریخ»، مرد ایرانی را بر پایهی یادمانهای باستانی به نمایش درخواهد آورد. پس از برگزاری دو نمایشگاه «شکوه ایران» و «زن در گذر زمان» توسط موزهی ملی ایران، اینبار بهکوشش این موزه، نمایشگاه «مرد در افق تاریخ» برپا خواهد شد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
«گلنبشتههای باروی تختجمشید» كتاب سال شد. این كتاب كه به كوشش دكتر عبدالمجید ارفعی، سال گذشته به چاپ رسید، در حوزهی زبانهای باستانی، از سوی وزارت ارشاد، عنوان كتاب سال را از آن خود كرد. |
بنام خدا
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان |
● |
گسترههای باستانی خوزستان در خطر نابودی است |
خبرنگار امرداد- مینو محضری :
«استان خوزستان از جمله استانهای بسیار دیدنی با آثارباستانی بسیار است که شوربختانه بسیاری از این آثار باستانی و میراث گذشتگان در معرض نابودی و تخریب قرار گرفته اند.»
یعسمی، روزنامهنگار و فیلمساز و دبیر انجمن فرهنگی تاریانا(انجمن دوستداران میراث فرهنگی استان خوزستان )، در همایشی با عنوان آثار باستانی یافتشده در استان خوزستان که در فرهنگسرای رسانه بر گزار شد با بیان این مطلب گفت: «انجمن تاریانا زمانی کار خود را آغاز کرد که با حجم بالایی از ویرانیها روبهرو بود و همکاری اندکی از سوی میراث فرهنگی با این انجمن میشد. اما انجمن همکاری خوبی با سازما ن میراث فرهنگی داشت و اگر تخریبی انجام میشد در همان زمان و در همان نقطه گزارش داده میشد و بهگونهی مکتوب اطلاعیههایی صادر میکرد که بازتاب آنها در رسانههای دیداری و شنیداری شوند(:باعث) آن شد که سازمان میراث فرهنگی کشور واکنش نشان دهد.»
یعسمی به گزارشی از ویرانیهای انجام شده در خوزستان و کارهایی که انجمن برای پیشگیری از این ویرانیها انجام داده، اشاره کرد و گفت: «بهشوند گذر قطار شهری در شهر اهواز، برجایماندههای شهر باستانی «هرمز اردشیر»، ویران شد که این موضوع توسط انجمن تاریانا به میراث فرهنگی گزارش داده شد ولی شوربختانه سازمان میراث فرهنگی بدترین واکنش را نشان داد.»
بهگفتهی وی از دیگر جاهایی که در خوزستان ویران شده، گسترههای باستانی مربوط به زمان اشکانی است که توسط ساختوسازهای دانشگاه آزاد، ویران شدهاست. اما تلاش کردیم تا بخشهایی از ساختو سازها را به بخشی دیگر منتقل کنیم و از پیشرفت این ویرانی بکاهیم.
یعسمی در دنبالهی سخن با نشان دادن عکس، شمار بسیاری از ویرانیهایی که در چند سالها کنونی انجام شده را برشمرد و از جملهی آنها به واگذاری گسترههای باستانی جندیشاپور به کشاورزان برای کشت و زرع و ویرانی بافت کهن شهر و پل ساسانی دزفول اشاره کرد و گفت: «گسترهی ایلامی "بردنشانده" در نزدیکی مسجدسلیمان نیز از این ویرانیها در امان نبوده هرچند که توسط سازمان میراث فرهنگی، تعیین حریم شده و از 40 هکتار محوطهی باستانی آن تنها 4 هکتار به عنوان گسترهی باستانی اعلام شدهاست.»
برپایهی گفتارهای وی، در "ایذه" سنگنگارههای بسیاری است که هنوز در سیاههی(:فهرست) آثار باستانی قرار نگرفته و بسیاری از آنها توسط افراد بومی ویران شدهاست.
سد جره نیز سدی ایلامی است که به گفتهی یعسمی دچار ویرانیهای بسیاری شدهاست و اگر رسیدگی نشود تا چند سال دیگر اثری از آن برجای نخواهد ماند.»
وی در پایان این نشست که پیرامون گسترههای در معرض خطر استان خوزستان برگزار شدهبود، گفت: «حفاریهای غیرمجاز و عدم حفاظت از گسترههای باستانی ... ویرانیهای بیشماری را در گسترههای باستانی استان خوزستان بهدنبال داشتهاست.»
بنام خدا
سرپرست هیات کاوشهای نو در بندر باستانی سیراف |
● |
«سیراف»، گواه قدرتمندی اقتصاد ساسانیان است
|
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد :
«یافتههای باستانشناسی در بندر باستانی سیراف، نشان از قدرت اقتصادی ساسانیان دارد. شاخاب پارس و بندر تجاری سیراف، چهارراه تجاری میان هند، چین و کشورهای شمال آفریقا بودهاست.»
محمد اسماعیلی، سرپرست هیات کاوش سیراف دراینباره به یافتههای تازهای که در فصل جدید کاوشها پیدا کردهاند اشاره کرد و گفت: «ایران رابط تجاری چین، هند و کشورهای شمال آفریقا بودهاست و این نشان از قدرت ایران باستان و رونق شهر تاریخی سیراف است چراکه جایگاه اقتصادی همواره نمایندهی قدرت و توان یک سرزمین در دیگر زمینهها نیز هم هست.»
بهگفتهی وی در کاوشهای جدید، سفالهای اژدری پیدا شده که این سفالها بهعنوان نماد تجارت دریایی شناخته میشود.
در کاوشهای کنونی تنها به پیرامون مسجدجامع شهر سیراف که از کهنترین مساجد ایران است و در دژ ساسانی سیراف واقع شده، بسنده نشده است و در «قلعهکهنه» نیز کاوشهایی انجام شده و سفالهایی پیدا شده که به نام «سفال قرمز هندی با پوشش براق» معروفند و از آن روزگار ساسانی هستند.
به گفتهی اسماعیلی این بندر در زمان ساسانیان رونق فراوانی داشته است.
بندر باستانی سیراف در فاصلهی 240 کیلومتری جنوب(:خاوری)شرقی بوشهر در محل بندر «طاهری» کنونی است و پیشینهی آن را به روزگار ساسانی و اردشیر بابکان نسبت دادهاند.
بندر سیراف که به شماره 1348 در سیاهه ی(:فهرست) آثار ملی ایران ثبت شده و یکی از جاهای با ارزش و زیبای باستانی استان بوشهر است.
بندر باستانی سیراف از روزگار ساسانی تا اواخر روزگار سلجوقی مهمترین بندر ایران در آبهای جنوبی کشور بوده است اما زلزلهی مرگباری در نیمهی دوم سدهی چهارم هجری به زندگی این بندر باستانی پایان داده و بعدها کیش جایگزین بندر سیراف شد. اما از آن زمان تا کنون گذر تاریخ هرگز شوند فراموش شدن این شهر نشدهاست.
بنام خدا
دیوار سرخ گرگان؛ سومین دیوار دفاعی جهان |
دیوار سرخ گرگان را میتوان جهانی كرد |
سورنا لطفینیا :
دیوار تاریخی گرگان پس از دیوار چین و آلمان، سومین دیوار دفاعی جهان به عنوان میراث مشترک قابل ثبت در فهرست میراث جهانی است. به گزارش مهر؛ مسوولان استان گلستان در نامهای به فرنشین(:رییس) سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور خواهان نگاه ویژه و جای دادن دیوار تاریخی گرگان در سیاههی مصوبات سفر چهارم دولت به گلستان شدند.
دیوار بزرگ گرگان، در روزگار اشكانیان و ساسانیان برای رویارویی با دشمن و پیشگیری از نفوذ دشمنان مرزهای شمالی(ایالت گرگان) و دفاع از ایالت گرگان ساخته شده است.
این دیوار تاریخی به همراه خندق، کورههای آجر پزی، سد و کانالهای آبرسانی، دژهای چسبیده به دیوار و دژ شهرهای کوچک و بزرگ روبهرو، درازترین یادمان معماری نظامی و استحکامات دفاعی ایران به شمار میآید.
این دیوار بزرگ و تاریخی که اکنون بسیاری از بخشهای آن ویران شده، در گذشته از کرانهی دریای مازندران در «گمیشان» آغاز شده و تا کوههای «گلیداغ» در شمال خاوری(:شرق) کلاله ادامه داشته است.
ین يادمان باستانی در منابع تاریخی و گزارشهای علمی به نامهای «سد سکندر»، «سد انوشیروان»، «سد فیروز»، «قزل آلانگ» و دیوار دفاعی نامور است.
آن را براي رويارويی با يورشهای پی درپی بيابانگردانی ساختهاند كه پس از كشيده شدن ديوار چين، رو به سوی ايران گذارده بودند.
سه گروه «هیاطله»، «هونها» و «هبتها» و گروه سکاها، به سوی مرزهای شمالخاورd و شمال ایران، يورش می آوردند و به ایالت هیرکان یا وهرکان (ایالت استرآباد) دستبرد می زدند.
همچنین این دیوار با گذشت از کلاله و گذر از گسترهی زاغ و پیشکمر کلاله و مراوه تپه به سوی جنگل گلستان کشیده میشود.
این دیوار در جاهايي که يورشها سنگین بوده، از مصالحی مانند آجرهای بزرگ 40 در 40 و پهنای 10 تا 15 سانتیمتر ساخته شده و بلندای دیوار نیز در این جاها بیشتر بوده است.
بنام خدا
فهمــیده ام که یک زلزله ۷ ریشتری تمام مشکلات دیگر زندگی آدم را کم اهمیت می کند. ۲۸ ساله
فهمــیده ام که در زندگی باید برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم ولی نتیجه را به خواست خدا بسپارم و شکایت نکنم. ۲۹ ساله
فهمــیده ام که هیچ وقت نباید وقتی دستت تو جیبته روی یخ راه بری. ۱۲ ساله
فهمــیده ام که نباید بگذاری حتی یک روز هم بگذرد بدون آنکه به زنت بگویی "دوستت دارم". ۶۱ ساله
فهمــیده ام که اگر عاشق انجام کاری باشم، آن را به نحو احسن انجام می دهم. ۴۸ ساله
فهمــیده ام که وقتی گرسنه ام نباید به سوپر مارکت بروم. ۳۸ ساله
فهمــیده ام که می شود دو نفر دقیقا به یک چیز نگاه کنند ولی دو چیز کاملا متفاوت ببینند. ۲۰ ساله
فهمــیده ام که وقتی مامانم میگه "حالا باشه تا بعد" این یعنی "نه". ۷ ساله
فهمــیده ام که من نمی تونم سراغ گردگیری میزی که آلبوم عکس ها روی آن است بروم و مشغول تماشای عکس ها نشوم. ۴۲ ساله
فهمــیده ام که بیشتر چیزهای که باعث نگرانی من می شوند هرگز اتفاق نمی افتند. ۶۴ ساله
فهمــیده ام که وقتی مامان و بابا سر هم دیگه داد می زنند، من می ترسم. ۵ ساله
فهمــیده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابی به سوی داشتن یک "زندگی خوب"حرکت می کنند که از کنار آن رد می شوند. ۷۲ساله
فهمــیده ام که وقتی من خیلی عجله داشته باشم، نفر جلوی من اصلا عجله ندارد. ۲۹ ساله
فهمــیده ام که بیش ترین زمانی که به مرخصی احتیاج دارم زمانی است که از تعطیلات برگشته ام. ۳۸ ساله
فهمــیده ام که مدیریت یعنی: ایجاد یک مشکل، رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه. ۳۴ ساله
فهمــیده ام که اگر دنبال چیزی بروی بدست نمی آوری، باید آزادش بگذاری تا به سراغت بیاید. ۲۹ ساله
فهمــیده ام که باز کردن (نی زدن) در ساندیس از طرفی که نوشته "از این قسمت باز کنید" سخت تر از طرف دیگر است. ۵۴ ساله
فهمــیده ام که عاشق نبودن گناه است. ۳۱ساله
فهمــیده ام هر چیز خوب در زندگی یا غیر قانونی است و یا غیر اخلاقی و یا چاق کننده. ۴۶ ساله
فهمــیده ام مبارزه در زندگی برای خواسته هایت زیباست. اما تنها در کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارند. ۲۷ ساله
فهمــیده ام در فکر عوض کردن همسرم نباشم. خودمو عوض کنم و وفق بدم به موقعیت ها و مراحل مختلف زندگیم تا بتونم با بینش واضح زندگیم رو با خوشحالى و سرور ادامه بدم. ۴۲ ساله
فهمــیده ام که وقتی طرف مقابل داد میزند صدایش به گوشم نمیرسد بلکه از آن رد می شود. ۵۰ ساله
فهمــیده ام هرکس فقط و فقط به فکر خودشه، مرد واقعی اونه که همیشه و در همه حال به شریکش هم فکر کنه بی منت. ۳۵ ساله
فهمــیده ام برای بدست آوردن چیزی که تا بحال نداشتی باید بری کاری رو انجام بدی که تا بحال انجامش نداده بودی. ۳۶ ساله
فهمــیده ام سخت ترین کار دنیا شناخت انسانهاست و نمی توانی به شناخت تقریبی که از یک فرد چند لحظه قبل داشته ای ۱۰۰% اطمینان و اعتماد کنی. ۳۱ ساله
فهمیده ام که ظرف های تو خالی بیشتر صدا دارند. ۲۱ ساله
فهمیده ام که به خود بیاندیشم و فکر کسی نباشم چون کسی به فکر من نیست. ۲۵ ساله
فهمیده ام که هرآنچه را که می اندیشیم روزی به حقیقت میرسد پس مثبت بیندیشید. 27 ساله
فهمیده ام چیزهایی که برایم بی اهمیت هستند همیشه دردسرساز می شوند. ۱۳ساله
فهمیده ام برای به خطا نرفتن باید عاشق بود. عاشق خدا. عشق تنها چیزیه که اجازه نمیده خلاف نظر معشوق کاری انجام بدیم. ۲۷ساله
بنام خدا
چطور با خانواده همسرتان کنار بیایید
آیا شنیدن کلمه خانواده همسر یا "مادرشوهر" فشارخونتان را بالا میبرد؟ آیا برای کنار آمدن با خانواده همسرتان حسابی دچار مشکل شدهاید تا جاییکه واقعاً دوست دارید بدانید چطور میتوانید از دست مادرشوهر و خواهرشوهر یا بقیه اعضای خانواده همسرتان خلاص شوید؟
احتمالاً با عشق فراوان با همسرتان ازدواج کردهاید اما نمیدانستید که پس از ازدواج مجبور خواهید بود با خانواده سرسخت او هم کنار بیایید و حتی ممکن است اکنون از آنها متنفر هم باشید. کنار آمدن با خانواده همسر گاهی واقعاً دشوار میشود مخصوصاً اگر طوری وانمود کنند که همه مشکلات از جانب شماست و باعث شوند احساس کنید که بهتر است دهانتان را ببندید تا آرامش برقرار شود. اما خیلی وقتها را مجبورید کنار آنها بگذرانید، مثل روزهای تعطیل و باید بدانید چطور میتوانید به بهترین شکل با آنها برخورد کنید.
مشکلات متداولتان ممکن است شکایت مادرشوهرتان از دستپخت شما یا خانهداریتان باشد، اینکه مدام سوالپیچتان کند که کی میخواهید بچهدار شوید یا از نحوه بزرگ کردن و تربیت بچههایتان ایراد بگیرد. ممکن است مادرشوهرتان حرفی بزند یا کاری کند که تصور کنید هنوز شوهرتان را یک پسربچه کوچولو میبیند. شاید هم از این واقعیت که والدین خودتان و والدین همسرتان نتوانند هیچوقت با هم کنار بیایند واهمه داشته باشید و تصور کنید شاید این مشکلات به زودی زندگی زناشوییتان را برهم زند.
آیا درک نمیکنید که چرا همسرتان در واکنش به تاثیر والدینتان در زندگی زناشویی شما چنین رویکرد خشمگین و ناراحتی دارد؟ اگر مردی هستید که نمیدانید برای اینکه همسر و مادرتان بهتر با هم کنار بیایند چه باید بکنید، باید درک کنید که چرا همسرتان تا این اندازه ناراحت است و چرا برای کنار آمدن با مادرتان یا سایر اعضای خانواده مشکل دارد.
بااینکه درست است که لزومی ندارد در همه موقعیتها پادرمیانی کنید و مشکلات بین همسر و مادرتان را برطرف کنید، اما همسرتان به این دلیل ناراحت است که والدینتان در مسائل کاملاً خصوصی زندگی شما که فقط باید توسط خود شما و همسرتان درمورد آن تصمیمگیری شود، دخالت میکنند. این شامل کنار آمدن با خواهرشوهر، برادرشوهر، پدرشوهر و هر عضو دیگر خانواده که دردسرساز میشود هم میتواند باشد.
از خودتان سوال کنید: اگر کسی وارد خانهتان شده و دستهچکتان را بیاجازه برداشته و بخاطر خرجومخارجتان از شما سوال و جواب کند، آن را رفتاری غیرقابل قبول نمیدانید؟ آیا چون تصور میکنید اینکه پولهایتان را چطور خرج میکنید، هیچ ارتباطی با آن فرد ندارد، نسبت به این رفتار فوراً واکنش نمیدهید؟ همسرتان هم دخالتهای مداوم والدینتان در مسائل خصوصی شما را همینطور میبیند.
همسرتان بیمیلی شما به حرف زدن در این مورد و متوقف کردن این دخالتها در زندگی خانوادگیتان را نوعی خیانت میبیند. همسرتان تصور میکند که این دخالتهای بیدلیل والدینتان موجب برهم خوردن رابطه شما شده و ممکن است به قیمت از بین رفتن زندگی زناشوییتان تمام شود و باید فوراً به آن خاتمه داده شود.
همسرتان باور دارد که هربار که جانب والدینتان را میگیرید و برای جلوگیری از مداخلههای آنها هیچ کاری نمیکنید، به ازدواجتان خیانت میکنید. خیانت یکی از عمیقترین ضربههایی است که میتوانید به قلب همسرتان وارد کنید که اگر تغییر نکند میتواند خشم و ناراحتی شدید ایجاد کند که شما و همسرتان را از هم دورتر و دورتر کرده و در آخر ازدواجتان را به طلاق میکشاند. بله دقیقاً تا همین اندازه جدی است.
آیا دوست ندارید ازدواج با همسرتان بر هم بخورد؟ پس چه زن باشید و چه شوهر، هر دوی شما باید به این توافق برسید که مشکلی با خانواده همسر وجود دارد که باید حل شود تا بتوانید از ازدواجتان محافظت کنید. اگر خانواده زنتان در زندگی شما دخالت میکنند و این مسئله اعصاب شما را خورد کرده است، این هم به توجه فوری نیاز دارد.
دوست دارید بدانید چطور میتوانید با خانواده همسرتان کنار بیایید؟
• وفاداری را نمیتوان تقسیم کرد. وقتی با همسرتان ازدواج کردید، به او قول دادهاید که بالاترین اولویت زندگی را به او بدهید و وفاداری شما دقیقاً باید به همین باشد. اگر همسرتان با مادرشوهر خود مشکل دارد، این وظیفه شماست که پادرمیانی کرده و مشکل را حل کنید. اگر شوهری هم با مادر یا سایر اعضای خانواده همسرش مشکل دارد، باز هم این وظیفه زن است که جانب شوهرش را گرفته و مشکل را برطرف نماید.
• بین شما و خانواده همسرتان باید مرزهای درست و مشخصی ایجاد شود تا مشکلی ایجاد نشود. همراه با همسرتان درمورد این مرزبندیها مشورت کنید و نقش والدین همسر را در زندگی زناشوییتان مشخص کنید. همه موارد را جایی یادداشت کرده و به یک نتیجه مشخص برسید.
• والدین خودتان و همسرتان فقط چیزهایی را خواهند فهمید که خود شما به آنها میگویید. مرزها را طوری تعیین کنید که همسرتان بداند چه اطلاعاتی را میتواند با خانواده خودش و خانواده شما در میان بگذارد. اگر هر بار که عصبانی، خسته و ناراحت هستید و در زندگی زناشوییتان مشکل پیدا کردید، به خانه والدینتان میروید آنها فقط مشکلات را میشنوند و وقتی مشکلاتتان را حل میکنید آنها را نخواهند شنید. اگر در زندگیتان مشکل دارید، باید آن مشکل را به اتفاق همسرتان حل کنید، کاملاً خصوصی و محرمانه.
• مرزبندی زمانی تعیین کنید تا هر دوی شما بدانید چه مدت زمان را باید در خانه والدینتان سپری کنید و آنها چند وقت یکبار میتوانند پیش شما بیایند. گاهیاوقات زن و شوهرها به این دلیل دعوایشان میشود که والدین یکی از طرفین مدام در خانه آنها هستند و این باعث میشود هیچ زمانی را نتوانید تنها در کنار هم بگذرانید. یا گاهی هم زن مدام در خانه مادرش است و مسئولیتهای خانه خود را به گردن نمیگیرد و یا خانواده همسر مداوم تلفنی تماس میگیرند تا از جزئیات زندگی زناشویی شما باخبر شوند.
• مرزهایی برای تصمیمگیریها تعیین کنید تا هر دوی شما درک کنید که این خودتان هستید که باید تصمیمات را بگیرید بدون مشورت گرفتن و کمک خانوادهها. وقتی تصمیم را گرفتید نباید بگذارید چون یکی از والدین طرفین مخالفت کرده است، فکرتان را عوض کنید.
• درمورد مراقبت و تربیت بچهها مرز تعیین کنید تا استانداردها و قوانینی که در خانه شما مشخص شده است توسط خانوادههای طرفین برهم نخورد. اگر برای خودتان مرزی تعیین نکنید، مطمئناً مشکلاتی ایجاد خواهد شد. همچنین وقتی نتوانید والدین مداخلهگر را سر جای خود بنشانید، مشکلات حتی بیشتر هم میشوند.
• وقتی درمورد مرزبندیها تصمیم گرفتید، باید آنها را رعایت کنید. اگر یکی از طرفین این مرزها را بشکند، کل این فرایند برهم خورده و به والدین طرفین پیام دخالت کردن فرستاده میشود. علاوه بر این وقتی نتوانید یک توافق با همسرتان را رعایت کنید، اعتماد او را از دست خواهید داد. باید درک کنید که اگر اعتماد همسرتان را از بین ببرید، به قولوقرارهایتان در ابتدای ازدواج خیانت کردهاید.
• با والدینتان (یا والدین همسرتان که اعصابتان را خورد کردهاند) درمورد مرزبندیهایی که به اتفاق همسرتان مشخص کردهاید صحبت کنید. برای آنها مشخص کنید که این مرزبندیها را با هم تعیین کردهاید و مورد قبول هر دوی شماست. شاید باور نکنید اما خیلی از مادرشوهرها نمیدانند که دخالتهایشان چقدر باعث ناراحتی شما میشود به همین دلیل باید یاد بگیرید که چطور قاطع باشید و وقتی کاری انجام میدهند که باعث ناراحتی و سرخوردگی شما میشوند با روشهای قاطع و در عین حال محترمانه با آنها برخورد کنید.
• اگر مشخص است که در تعطیلاتی که باید در کنار خانوادههایتان بگذرانید، والدین شما و همسرتان با هم کنار نخواهند آمد، برای شما و همسرتان بهتر خواهد بود که هریک به طور جداگانه با خانواده خود صحبت کند. برای آنها توضیح دهید که بااینکه درک میکنید که ممکن است نتوانند دوستان خوبی برای هم شوند اما اگر بتوانند با هم کنار بیایند شما و همسرتان را بیاندازه خوشحال خواهند کرد.
• در موقعیتهای اجتماعی بهتر است که آنها دور از هم نگه دارید تا اینکه بخواهید مدام استرس کنار آمدن آنها را داشته باشید. اگر یک شام کوچک خانوادگی است، بهتر است هر خانواده را جداگانه دعوت کنید تا از روبرو شدن آنها جلوگیری کنید. اما به خاطر داشته باشید که همه آنها آدم بزرگ هستند، حتی اگر رفتارشان چیز دیگری را نشان دهد.
• هیچوقت سعی نکنید همسرتان را مجبور کنید که بین والدین خود و شما یکی را انتخاب کند. درک کنید که زن دیگری که در زندگی هر مردی هست مادر اوست. اگر دیدید که شوهرتان مدام میگوید "مادرم فلان کار را فلان طور انجام میدهد" به او بگویید که برود و با او زندگی کند.
• جنگهایتان را انتخاب کنید. گاهیاوقات باید بپذیرید که در بعضی موقعیتها مخالفت کنید، مودبانه به آنها بگویید که بااینکه از پیشنهادشان ممنونید اما شما و همسرتان هستید که تصمیم نهایی را میگیرید. دقت کنید که با ملاحظه و ادب رفتار کنید، احساسات و عصبانیتتان را کنترل کنید و پیش از به زبان آوردن هر جملهای آن را خوب در ذهنتان بررسی کنید.
آیا برای کنار آمدن با خانواده همسرتان مشکل دارید؟ اگر دوست دارید وضعیت خودتان را شرح دهید و از دیگران در قسمت نظرات راهنمایی بگیرید. یا اگر رابطه شما با والدین همسرتان بدون مشکل و خوشایند است تاجاییکه واقعاً آنها را دوست دارید و تحسینشان میکنید، چه توصیههایی میتوانید برای آنهایی که برای کنار آمدن با والدین همسرشان مشکل دارند مطرح کنید؟ منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستیم.